-
صدایی که مرا میبَرَد از خویش به مستی
به آغاز جهان و به جوانسالیِ هستی
صداییست،
صداییست.
-
ای نفس خرم باد صبا
از بر یار آمدهای مرحباقافلهٔ شب چه شنیدی ز صبح
مرغ سلیمان چه خبر از سبابر سر خشم است هنوز آن حریف
یا سخنی میرود اندر رضااز در صلح آمدهای یا خلاف
با قدم خوف روم یا رجابار دگر گر به سر کوی دوست
بگذری ای پیک نسیم صباگو رمقی بیش نماند از ضعیف
چند کند صورت بیجان بقاآن همه دلداری و پیمان و عهد
نیک نکردی که نکردی وفالیکن اگر دور وصالی بود
صلح فراموش کند ماجراتا به گریبان نرسد دست مرگ
دست ز دامن نکنیمت رهادوست نباشد به حقیقت که او
دوست فراموش کند در بلاخستگی اندر طلبت راحت است
درد کشیدن به امید دواسر نتوانم که بر آرم چو چنگ
ور چو دفم پوست بدرد قفاهر سحر از عشق دمی میزنم
روز دگر میشنوم بر ملاقصهٔ دردم همه عالم گرفت
در که نگیرد نفس آشناگر برسد نالهٔ سعدی به کوه
کوه بنالد به زبان صداسعدی
-
خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد
ساحت کون و مکان عرصه میدان تو باد
زلف خاتون ظفر شیفته پرچم توست
دیده فتح ابد عاشق جولان تو باد
ای که انشاء عطارد صفت شوکت توست
عقل کل چاکر طغراکش دیوان تو باد
طیره جلوه طوبی قد چون سرو تو شد
غیرت خلد برین ساحت بستان تو باد
نه به تنها حیوانات و نباتات و جماد
هر چه در عالم امر است به فرمان تو باد
#حافظانه
بماند بلکه در یادم ماندگار ترین باشد... -
دل بر جانان من ، برده دل و جان من
برده دل و جان من ، دل بر جانان من
از لب جانان من ، زنده شود جان من
زنده شود جان من ، از لب جانان من
روضه رضوان من ، خاک سر کوی دوست
خاک سر کوی دوست ، روضه رضوان من
این دل حیران من ، واله و شیدای توست
واله و شیدای توست ، این دل حیران من
یوسف کنعان من ، مصر ملاحت تو راست
مصر ملاحت تو راست ، یوسف کنعان من
سرو گلستان من ، قامت دل جوی توست
قامت دل جوی توست ، سرو گلستان من
حافظ خوش خوان من ، نقد کمال غیاث
نقد کمال غیاث ، حافظ خوش خوان من
-
خنده ی بیگانگان دیدم نگفتم درد دل
آشنایا با تو گویم گریه دارد حال من...!| شهریار |
-
دیگر این پنجره بگشای که من
به ستوه آمدم از این شب تنگ
دیرگاهی ست که در خانه همسایه من خوانده خروس
وین شب تلخ عبوس
می فشارد به دلم پای درنگ
دیرگاهی ست که من در دل این شام سیاه
پشت این پنجره بیدار و خموش
مانده ام چشم به راه
همه چشم و همه گوش
مست آن بانگ دلاویز که می آید نرم
محو آن اختر شب تاب که می سوزد گرم
مات این پرده شبگیر که می بازد رنگ
آری این پنجره بگشای که صبح
می درخشد پس این پرده تار
می رسد از دل خونین سحر بانگ خروس
وز رخ آینه ام می سترد زنگ فسوس
بوسه مهر که در چشم من افشانده شرار
خنده روز که با اشک من آمیخته رنگ«سایه»
-
خَلَد گر به پا خاری آسان برآید؛
چه سازم به خاری که در دل نشیند؟..
-
خــــــان ائـــــوینه ، شئر گله ، قویروق بولار !
بیزیـــــم ائوه ، کــــــور ایت گله ، هــار گلی !
خلقه قونـــــــاق گلی ، گؤزی ســـورمه لی ...!
بیزیم ائـــودن ، کـور گئتمه میش ، کـار گلی !!!
(اگر به خانه ی خان ، شیر وارد شود ... دم تکان می دهد ! ولی اگر به خانه ی ما سگ کوری وارد شود ، هار و وحشی وارد میشود ...! برای مردم ، مهمانی وارد میشود که به چشمانش سرمه زده است ! از خانه ی ما کور خارج نشده ، کر وارد می شود !!!)
بختیــــــمه آرواد نه چیخـــــــــا ، بیلمیــــــرم ؟
بللی دی کی ســـــــارساغا ، سوسـار گلی !!!
بیـــــــر "اوچ اتک" اندازادیـــــــــــر اگنیــــــــمه !
"سالیسبــــــــوری" گن گلمــــه سه دار گلی !!!
(برای اقبال من چگونه زنی نصیب شود ؟!!! نمیدانم !!! بدیهی است که نصیب فرد کودن و احمقی چون من ، راسویی می آید !!! برای تنم یک پیراهن "سه پاره" اندازه میشود ... اگر لباس "سالیسبوری" برایم گشاد نیاید ، تنگ خواهد بود !!!)
دولتلــــی یه یــــــــــاس دا گلـــــه اوینــــــــایار !
بیز کاسیبــــــــا طوی گلـــــــه ، آخســار گلی !!!
غم یوکــــــــوندن ، کدخدانیـــــن حصّــــه سی ...
خـــــردل اولــــــی ، بیزیمکی خــــــــالوار گلی !!!
(اگر مصیبت به خانه ی متموّلی پا بگذارد ، به رقص در می آید ! ولی اگر به خانه ی ما که فقیریم ، عروسی هم قدم بگذارد با پای لنگ می آید !!! قسمت کدخدا از بار اندوه و غم به اندازه ی دانه ی خردلی است ولی سهم ما یک خروار میباشد !!!)
کتــــــــده بیزی دویولّه ، بیر هــــــاوار یــــــــوخ ...!
بیز بیـــــر کلمه حق دانیشـــــاق ، جــــار گلی ...!
دارغاشــــــاییرتلار بیـــــــزه سرکــــــــار چیخـار !
دار دیبینـــــــدن قـــــورتـــــــولار ، ســـردار گلی !
(در روستا ما را به کتک گرفته اند و کسی به فریاد ما نمی رسد ! و اگر ما کلمه ای حق بگوییم ، به همه جا جار می زنند ! ولگردها در برابر ما امنیّه می شوند و اگر از زیر چوبه ی دار هم فرار کرده باشند ، مانند این است که سردار هستند !!!)
شهریار;)
-
خزان رسید و گلستان بدان نگار نماند
زمان سیر و تماشای نوبهار نماند
لطافتی که هوا داشت بغارت دهر
طراوتی که چمن داشت پایدار نماند... -
آتش سودای تو جانم بسوخت
یک شررش هر دو جهانم بسوختسوخته را خوش بتوان سوختن
سوختهای بودم از آنم بسوختطاقت خورشید وصالم نبود
حیرت از آن وسع و توانم بسوختاز من و ما گر اثری بود، رفت
عشق بهکل نام و نشانم بسوختقصد سخن کردم تا سوز دل
شرح دهم ، کام و زبانم بسوختخواستم از درد که احوال جان
وصف کنم، شرح و بیانم بسوختنامهٔ اندوه نهادم اساس
سوز سخن کلک و بنانم بسوختبس که چراغ نظر افروختم
مردمک چشم عیانم بسوختدود سخن روزن حلقم ببست
تفِّ جگر شمع روانم بسوختقصه دراز است نزاری خموش
گو همه پیدا و نهانم بسوخت«حکیم نزاری»
-
ای مسافر اندرین ره گام عاشقوار زن
فرش لاف اندر نورد و گفت از کردار زنگر نسیم مشک معنی نیست اندر جیب تو
دست همت باری اندر دامن عطار زنهرکت از زر باز گوید اوست دقیانوس تو
گر همی دین بایدت خیمه میان غار زندیو طرارست پیش آهنگ حرب وی تویی
سوزن تمهید را در چشم این طرار زنپیش از آن کز غدر عالم لال گردد جان تو
آتش درویشی اندر عالم غدار زنمنزلی کآنجا نشان خیمهٔ معشوق تست
خاک اندر سرمه ساز و بوسه بر دیوار زنگر نثار پای معشوقان بود در راه وصل
با دو دیده در بپاش و با دو رخ ایثار زنچون سوار راهبر گشتی تو در میدان عشق
شو پیاده آتش آندر زین و زینافزار زنهوشیار از باده و مست از می دنیا چه سود
طیلسان فقر و بر فرق چنین هشیار زندر خرابات خرابی همچو مستان گوشهگیر
خیمهٔ قلاشی اندر خانهٔ خمار زنپای در میدان مهر کمزنان ملک نه
نرد بازیدی ز مستی حصل بر اسرار زنجان و دل را در قبالهٔ عاشقی اقرار کن
پس به نام عاشقی مهری بر آن اقرار زنگر همه دعوی کنی در عاشقی و مفلسی
چون سنایی دم درین عالم قلندروار زن«سنایی»
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره...
رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد
بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع
پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع
پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب
پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب
مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست
همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید
سبز باشید و سربلند
سلااامممم
هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن
گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن
بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون...
بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم
بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه...
بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن
بعضیاشون غمگینن
بعضیا بی حس و بی حالن
بعضیا خیلیی شادن
اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن
دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..
دعوت میکنم از :
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1402
@بچه-های-تجربی-کنکور-1401
@ریاضیا @تجربیا @انسانیا
@بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم)
و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه
منتظر عکس های زیباتون هستم
سلام سلام سلام سلام
Your browser does not support the audio element.
از اونجا که الانا تو مجازی و واقعیت کار های سم زیاد میبینیم و دیدم جاشون تو الاخونه خالیه این تاپیکو ترتیب دادم
شما میتونین کلیپ های سمتون یا خاطرات اسیدیتون رو اینجا بفرستین و باهم و کنار هم فیض ببریم
ایشالا که نترکیم صلوات.. ...
اعاااا راستی داشت یادم میرفت که بگم
هیچ جا بدون قانون نمیشه پس شمایی که اینجایین، بیاین پیشنهاداتونو برای قانون های این تاپیک بدین تا باهم تنظیمش کنیم...
سمدونی جالبی میشه....
اهاااا اهالی فن بفرمایید:
@Reza-H @_Narges @پرستو-بابایی @ABR_DJ @Ainoor
@Zahra-HD @نویسنده-کوچولو
@officer-k _k @آدمک
@erfanyy @M-Shajarian
@Hhh-Hh Hh
@f-nalist @Soniaaa @Ay @ariana-a @مآهور @khanoomi
و هرکی که چیزی تو چندته داره ....
سلاام
خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم
میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید
منتظرتون هستیم
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانش-آموزان-آلاء
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@دوازدهم @یازدهم @دهم
@تجربیا @ریاضیا @انسانیا
@دانشجویان-پیراپزشکی
@دانشجویان-پزشکی
@دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
سلام بچه ها یکی یه مقدار زیاد شارژ فرستاده رو خط من
اون شماره رو فقط داداشم ومامان و بابام دارن که هیچ کدوم نفرستادن
زنگ زدم همراه اول میگه ممکنه اونی که فرستاده تماس بگیره باهاتون
یه بار میگم بیخیال میخواست اشتباه نکنه
دوباره میگم شاید یه ادم فقیری واسه تحصیل بچش میخواسته
حالا چیکارش کنم؟
تا حالا هم کسی تماس نگرفته باهام
اگه کسی میتونه کمک کنه ممنون میشم
سلام به یاران جــان
به %(#ff00ff)[کـــافه میـــم] خوش اومدین..
توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود
دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[متــن های ادبــی] بفرستین
ما نمیتونستیم توی تاپیک شعــردانه متن ادبی بفرستیم
توی تاپیک خــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه
و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن
همگی خوش اومدین..
%(#0000ff)[اسپم ممنوعه]
و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن
@M-an
%(#7f7fff)[_________________________________]
خب خب
دعوت میکنم از :
@خانوم
@dlrm
@اکالیپتوس
@revival
@گونش
@Saahaar
@sheyda-fkh
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
سلام روزتون بخیر.
یک کتاب رو باید گروهی تایپ کنیم و جمع بندی مطالب به عهده منه
میخوام بدونم برنامه ای، آموزشی، تجربه ای که بتونه کمکم کنه یه کار تمیز درست کنم وجود داره؟
حتی هوش مصنوعی
ممنون میشم اگه میدونید بگید
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
@دانشجویان-درس-خون
@دانشجویان-مهندسی
@دانشجویان-پزشکی