-
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲۰ شهریور ۱۳۹۶، ۹:۱۲ آخرین ویرایش توسط ms96 sad96 انجام شده
-
-
-
-
-
نوشتهشده در ۲۰ شهریور ۱۳۹۶، ۱۶:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هوایت می زند بر سر،
دلم دیوانه می گردد!
چه عطری در هوایت هست؟!
نمیدانم...نمیدانم...جان جانان مولوی جان
-
نوشتهشده در ۲۰ شهریور ۱۳۹۶، ۱۶:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
%(#ff0000)[+]
گر او %(#ff0000)[نمی آید]،
%(#ff0000)[بگو]:
آن %(#ff0000)[دل] که بردی
باز ده ..%(#0099ff)[#مولانا]
-
-
-
-
-
-
-
-
-
صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
ما را ز جام باده گلگون خراب کن
خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش میطلبی ترک خواب کن
روزی که چرخ از گل ما کوزهها کند
زنهار کاسه سر ما پرشراب کن
ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم
با ما به جام باده صافی خطاب کن
کار صواب باده پرستیست حافظا
برخیز و عزم جزم به کار صواب کن) -
-
نوشتهشده در ۲۱ شهریور ۱۳۹۶، ۸:۱۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گفتم دل و دین بر سر کارت کردم
هر چیز که داشتم نثارت کردمگفتا تو که باشی که کنی یا نکنی
اين من بودم كه بي قرارت كردمجان جانان مولوی جان
-
نوشتهشده در ۲۱ شهریور ۱۳۹۶، ۸:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گفتم غم تو دارم
گفتا غمت سر آید
گفتم که مــــــاهـ من شو
گفتا اگر برآید
#خیلی این تیکه رو دوست دارم -
نوشتهشده در ۲۱ شهریور ۱۳۹۶، ۸:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
غلامِ همتِ آنم که زیر چرخ کبود / ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است ... ( حافظ )