معنی
حل شده
ادبیات و زبان فارسی
-
سلام دوستان
قلمچی مشابه پارسال سوال داده معنی ستوه:آزار
تو کتاب داده ستوه:خسته درمانده رنجور
اینم فرهنگ عمید
۱. خسته؛ درمانده: ︎ خداوند فرمان و رای و شکوه / ز غوغای مردم نگردد ستوه (سعدی۱: ۵۱).
۲. افسرده؛ ملول.
۳. [مقابلِ نستوه] بهتنگآمده؛ بستوه؛ بسته.
⟨ به ستوه آمدن: (مصدر لازم)
۱. به تنگ آمدن؛ ملول شدن.
۲. خسته و درمانده و بیچاره شدن.
⟨ به ستوه آوردن: (مصدر متعدی)
۱. به تنگ آوردن.
۲. درمانده و بیچاره کردن.فرهنگ فارسی عمید
الان معنی ستوه:آزار رو درست گرفته
@دهم @یازدهم @انسانیا @تجربیا -
درود
همونطور که گفتین ، قلمچی پارسال
در کتاب دهمی که برا کنکور 1400 بود ، این معنی هم برای ستوه اومده
. -
alen alan
نسبتا بله ؛ نه خیلی زیاد در حد عوض کردن یه درس ، و نه خیلی کم در حد دوسه کلمه
.