هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@kosar-mottaghi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
نامه ای به خدا :
گاهیزندگی خیلی سخت می شود نجاتم میدهی؟🤍🫂برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
منم زیبا
که زیبا بنده ام را دوست می دارم
تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو می گوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان
رهایت من نخواهم کرد
رها کن غیر من را، آشتی کن با خدای خود
تو غیر از من چه میجویی؟
تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیزا، من خدایی خوب میدانم
تو دعوت کن مرا با خود به اشکی . یا خدایی، میهمانم کن
که من چشمان اشک آلوده ات را دوست میدارم
طلب کن خالق خود را. بجو مارا، تو خواهی یافت
که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که
وصل عاشق و معشوق هم، آهسته میگویم، خدایی، عالمی دارد
تویی زیباتر از خورشید زیبایم. تویی والاترین مهمان دنیایم.
که دنیا بی تو چیزی چون تورا کم داشت
وقتی تو را من آفریدم، بر خودم احسنت میگفتم
مگر آیا کسی هم با خدایش قهر میگردد؟
هزاران توبه ات را گرچه بشکستی، ببینم من تورا از درگهم راندم؟
که میترساندت از من؟ رها کن آن خدای دور
آن نامهربان معبود، آن مخلوق خود را.
این منم پروردگار مهربانت. خالقت. اینک صدایم کن مرابا قطره اشکی
به پیش آور دو دست خالی خود را. با زبان بسته ات کاری ندارم
لیک غوغای دل بشکسته ات را من شنیدم
غریب این زمین خاکی ام. آیا عزیزم حاجتی داری؟
بگو، جزمن کس دیگر نمیفهمد. به نجوایی صدایم کن. بدان آغوش من باز است
قسم بر عاشقان پاک با ایمان
قسم بر اسبهای خسته در میدان
تو را در بهترین اوقات آوردم
قسم بر عصر روشن ، تکیه کن بر من
قسم بر روز، هنگامی که عالم را بگیرد نور
قسم بر اختران روشن اما دور، رهایت من نخواهم کرد
برای درک آغوشم، شروع کن، یک قدم با تو
تمام گامهای مانده اش با من
تو بگشا گوش دل، پروردگارت با تو میگوید
ترا در بیکران دنیای تنهایان، رهایت من نخواهم کرد.پ.ن:ببخشید ریپ زدم به تودلی ات ولی یاد این شعر افتادم
@mitra-ism-rahmani
-
از لحاظ روحی احتیاج دارم یکی با ماشین بیاد دنبالم موزیک پلی کنیم و از شب تا صبح،تموم خیابونایی خلوت شهر رو زیرو رو کنیم
-
ضربه روحیت ، تقصیر تونیست ولی خوب شدنت
مسئولیت توئه .🦾 -
گر این سلطان مارا بنده باشی
همه گریند و تو در خنده باشی
و گر غم پر شود اطراف عالم
تو شاد و خرم و سرزنده باشی
-
روزهای دیگری خواهد رسید
چیزهای بهتری خواهد آمد
صداهای دیگری شنیده خواهد شد
تو هم خواهی خندید !
خواهی خندید ،
تو هم ،
خواهی خندید !
می دانم ...چزاره پاوزه
-
zeinab dehghani میدونی یاد چی افتادم ؟ به یاسین میگفتی زیر لفظی میخواد که بیادا
یاد اون افتادم اونکه تلافی نکرد ولی من تلافی میکنم
زینبی زیر لفظی باید بدیم که بیای ؟ -
چه فضای قشنگی شده اینجا:)
خلوت
آروم
شعر های قشنگ ... -
-
Sharllot خب زودتر میان زودتر به سوالاشون جواب میدیم
بیا پایین بابا -
-
زمان همه چیو حل میکنه
-
من الان یه پستی دارم
از مهندسه
موندم چطوری
تگش نومایم
بزنین زمین شعرارو
بذارین ب زندگیمون برسیم باو
با اقتباس از شعر " یه توپ دارم قل قلیه "
شاعر بلند آوازه : شارلوتSharllot چشم
-
Sharllot خب زودتر میان زودتر به سوالاشون جواب میدیم
بیا پایین باباamirh_hmyf در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sharllot خب زودتر میان زودتر به سوالاشون جواب میدیم
بیا پایین باباعجب بابا عجب
باشه حالا ما ک چیزی نگفتیم شما گادِ هلپ کردن اصن
-
خری آمد به سوی مادر خویش بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش
برو امشب برایم خواستگاری اگر تو بچه ات را دوست داری
خر مادر بگفتا ای پسر جان تو را من دوست دارم بهتر از جان
ز بین این همه خرهای خوشگل یکی را کن نشان چون نیست مشگل
خرک از شادمانی جفتکی زد کمی عرعر نمود و پشتکی زد
بگفت مادر به قربان نگاهت به قربان دو چشمان سیاهت
خر همسایه را عاشق شدم من به زیبایی نباشد مثل او زن
بگفت مادربرو پالان به تن کن برو اکنون بزرگان را خبر کن
به آداب و رسومات زمانه شدند داخل به رسم عاقلانه
دو تا پالان خریدند پای عقدش به افسار طلا با پول نقدش
خریداری نمودند یک طویله همانطوری که رسم است در قبیله
خر عاقد کتاب خود گشایید وصال عقد ایشان را نمایید
دوشیزه خر خانم آیا رضایی؟ به عقد این خر خوشتیپ درآیی؟
یکی از حاضرین گفتا به خنده عروس خانم به گل چیدن برفته
برای بار سوم خر بپرسید که خر خانم سرش یکباره جنبید
خران عرعرکنان شادی نمودند به یونجه کام خود شیرین نمودند
به امید خوشی و شادمانی برای این دو خر در زندگانی
کزین پس هیچ خری دپرس نماند فقط کانکت شود و جوک بخواند