-
نوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۲۰:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@سجاد-ذوالفقاری
روی دیدار توام نیست، وضو از چه کنم؟
دیگر از جامه ی صد وصله رفو از چه کنم؟ -
amir ahmadi
ودر اینجا بپزیرد عذر مرا
ک چرا دعوت نمودم زکریانوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۲۰:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@سجاد-ذوالفقاری
کین تو بین ذوالفقار است در جمع ما
زین ز بدبختی و ناچاری ماست -
@سجاد-ذوالفقاری
روی دیدار توام نیست، وضو از چه کنم؟
دیگر از جامه ی صد وصله رفو از چه کنم؟نوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۲۰:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi
ما را ز درد عشق تو با کس حدیث نیست
هم پیش یار گفته شود ماجرای یار
-
@narjes-hashemi
ووی آخرش بی یو
ووی آخرش بی یو
هی تیه کال برنونوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۲۰:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamir ahmadi
وی بلال چندی بنالُم
طاقتم رهده دیه -
@سجاد-ذوالفقاری راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاین حال نیست زاهد عالی مقام را -
@سجاد-ذوالفقاری
کین تو بین ذوالفقار است در جمع ما
زین ز بدبختی و ناچاری ماستنوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۲۰:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
نوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۲۰:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
@narjes-hashemi يارا يارا گاهي دل ما را به چراغ نگاهي روشن کن
چشم تار دل را چو مسيحا به دميدن آهي روشن کننوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۲۰:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهmaryam111
نیکم نظر افتاد بر آن منظر مطبوع
کاول نظرم هرچه وجود از نظر افتاد -
amir ahmadi
وی بلال چندی بنالُم
طاقتم رهده دیهنوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۲۰:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi
ها هَی گُلَی گُلَی گُلَی گُلَی
ها هَی گُلَی گُلَی گُلَی گُلَی
هوی ره مودیره ره مودیره ها هَی گل -
maryam111
نیکم نظر افتاد بر آن منظر مطبوع
کاول نظرم هرچه وجود از نظر افتاد@narjes-hashemi دی شیخ با چراغی همی گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست -
نوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۲۰:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@سجاد-ذوالفقاری
نه آن شبست که کس در میان ما گنجد
به خاکپایت اگر ذره در هوا گنجد
سعدی -
@سجاد-ذوالفقاری
نه آن شبست که کس در میان ما گنجد
به خاکپایت اگر ذره در هوا گنجد
سعدی@narjes-hashemi درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد -
نوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۲۰:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@سجاد-ذوالفقاری
دیده ات رو چون ببینم من بمیرم
بس که ان دیده پر ز حماقت است
(دفعه بعدیم دیس دادی دیگه به کیف و کفشم)
-
@narjes-hashemi
ها هَی گُلَی گُلَی گُلَی گُلَی
ها هَی گُلَی گُلَی گُلَی گُلَی
هوی ره مودیره ره مودیره ها هَی گلنوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۲۰:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamir ahmadi
نبیدی ببینی چ واییُمه
به خینِ دلوم پرچَل آویمه
اینجا تلفظ غلیظش اولش همون ل میشه -
@سجاد-ذوالفقاری مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته ی خویش آمد و هنگام درو -
@narjes-hashemi درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آردنوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۲۰:۲۶ آخرین ویرایش توسط _Biliifti_ انجام شدهmaryam111
دلا خو کن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد -
@سجاد-ذوالفقاری
دیده ات رو چون ببینم من بمیرم
بس که ان دیده پر ز حماقت است
(دفعه بعدیم دیس دادی دیگه به کیف و کفشم)
نوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۲۰:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamir ahmadi
جله آخر مال خودت نبود ولی اوکی -
amir ahmadi
نبیدی ببینی چ واییُمه
به خینِ دلوم پرچَل آویمه
اینجا تلفظ غلیظش اولش همون ل میشهنوشتهشده در ۲۱ مهر ۱۴۰۰، ۲۰:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@narjes-hashemi
هوی آقا دوماد آقا دوماد آقا دوماد هَی گل
هوی ایایه وا اسب سفیدس هَی گل