-
نوشتهشده در ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۸:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۹:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۹:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۲۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط بهاره انجام شده
-
نوشتهشده در ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۲۱:۵۸ آخرین ویرایش توسط فااطمه انجام شده
ای کاش یه جایی بودتودنیاکه ادم راحت حرفاشوبزنه تمسخرنشه مسخره نکنه بعضی ازنگاهارونبینه بعضی ازحرفارونزنه بعضی وقتادلم میخوادیه دنیاخالی باشم ازخودم ودنیای دوروبرم
ای کاش ای کاش وهزاران ای کاش....دلم میخواست الان بودم دانشگاهی که دلم میخواست .....ان شالاه میرم همین امسال من قبول میشم قول میدم چون کوچیکترین حقمه ازدنیا...
دنیاحالتومیگیرم همونجوری الان حالمومیگیری!!!!!
-
نوشتهشده در ۴ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۲۲:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۲:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
-
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺑﻪ ﮔﺮﮒ ﮔﻔﺖ : ﺩﺭﺱ ﺯﻧﺪﮔﻴﺮﻭ ﻳﺎﺩﻡ ﺑﺪﻩ
ﮔﺮﮒ ﮔﻔﺖ : ﺍﺯ ﺑﺎﻻﻯ ﻛﻮﻩ ﺑﭙﺮ
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ : ﭘﺎﻳﻢ ﻣﻴﺸﻜﻨﺪ
ﮔﺮﮒ ﮔﻔﺖ : ﻣﻴﮕﻴﺮﻣﺖ
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﭘﺮﻳﺪ ، ﮔﺮﮒ ﺍﻭﺭﺍ ﻧﮕﺮﻓﺖ ﻭ ﭘﺎﻳﺶ ﺷﻜﺴﺖ
ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ : ﭼﺮﺍ ﻧﮕﺮﻓﺘﻰ؟؟؟
ﮔﺮﮒ ﮔﻔﺖ ﺩﺭﺱ ﺍﻭﻝ : ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺮﮒ ! -
ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻪ ﮔﻞ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﻧﺪ
ﻭ ﻣﺮﺩﻩ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻓﺎﺗﺤﻪ …
ﻭﻟﯽ ﻣﺎ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﻋﮑﺲ ﻋﻤﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ
ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﻫﺎ ﺳﺮ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ ﻭﮔﻞ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺑﺮﯾﻢ
ﻭﻟﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﻓﺎﺗﺤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﻢ -
نوشتهشده در ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۱۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۳:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۳:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۴:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۶:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
-
نوشتهشده در ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۹:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اين نردبانه ترقيه
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
||
ازش ميرن بالا نه پايين!!
واسه همين هيچی نشدی -
خیرین کوچک دریا دلنوشتهشده در ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۹:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ز لیلی من شنیدم یا علی گفت
به مجنون چون رسیدم یا علی گفت
مگر این وادی دارالجنون است
که هر دیوانه دیدم یا علی گفت
نسیمی غنچه ای را باز می کرد
به گوش غنچه کم کم یا علی گفت
چمن با ریزش باران رحمت
دعایی کرد و اوهم یا علی گفت
یقین پرودگار آفرینش
به موجودات عالم یا علی گفت
خمیر آدم را سرشتند
چو بر می خواست آدم یا علی گفت
مسیحا هم دم از اعجاز می زد
زبس بیچاره مریم یا علی گفت
علی را ضربتی کاری نمی شد
گمانم ابن ملجم یا علی گفت
مگر خیبر زجایش کنده می شد
یقین آن جا علی هم یا علی گفت
نرگس موسوی