هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sharllot در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
zeinab dehghani در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
Sharllot متوجه شدم توهم نوعی از بانوهای پاکدامنِ پلشتی
روانیِ پیج فیکاتم و اینکه خودت خودتو لو میدیمن امشب یچیزیم هس زینب اینو مطمئنم
فقط اینکه چِ!؟ صوب میفهمم احتمالا
️
حالا نادیده بگیرین دیگاین جوانِ خام یکاری کرد
امشب با مشکین چت داشتی!؟
صددفعه گفتم از موتوری ها جنس نگیرین.مخصوصن اگه مشکین باشه
پ.ن:رواله
این جوانِ خام موجب خنده ی مامیشودعه پس اثرات هم صحبتی با اونه ها
ممنون شیخ ک آگاهم نمودی واقعا
همیشه بخندی -
ببین چی به دل تو چجوری میشینه
همونو حفظ کن -
To see my name in lights
-
چه شب شلوغی بود
فک میکردم خلوت باشه
دیشب میخواستم یه سری چیزا بنویسم
موکولش کردم به امشب که امشبم بیخیالش
برا بعد -
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
-
وآنچه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد
-
اره من امشب شارژ ندارم بشینم بخونم
فرداشب زیرآبی میام میخونم -
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت ازرده گزند مباد -
ساقی!
خیلی ایدت ناب بود
ملسی دختر -
فدایی داری
🥰
-
و برآمدگی گونه هایت از لبخند
بهترین بهانه میشود شاعرشدن مردمِ شهر را -
بخواه ستاره درشتای آسمون شبو
-
عزیزی
-
بدون رویای رنگی
انگاری وسط جنگی
-
ساعت دوعه
نصف شبه و ما بیداریم
-
ساعت دونصف شب شد واقعن
چه زود گذشت -
اععع
تند تر از اب روان میگذرد -
اینجا ول شدیما
من دارم جمع میکنم برم.
الان میان با چماق بیرونمون میکنن
توهم میای ساقی باهم بریم!؟ -
عار بریم دیگه
-
زمان هم شده مثل اب تو جوب
الکی مثلن تا الان نبوده و حالا یهو اینجور شد