هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دومیو خورد
-
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
وای خدا
-
M Tg
هربار ینفر اینجوری ( البته دومیش بودین ) خطاب قرارم میده میخوام هاراکیری کنم
.
اره پیش نمیومد
البته بازیا فوتبال ساحلی ( دو روز اخیر ) رو گزارش داشتیمنوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۶:۵۱ آخرین ویرایش توسط M Tg انجام شده__chakisaldva__
پس علاوه بر دکتر باید سامورایی هم بگم -
maryam111 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
تا میتونید اتاق طبقه همکف بگیریییید
هلاک شدمممماع رفتید خوابگاه ؟>
-
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دل دیوانه میخواهد...
-
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۰۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بازم خبریه ؟!
-
maryam111 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
تا میتونید اتاق طبقه همکف بگیریییید
هلاک شدمممماع رفتید خوابگاه ؟>
81Sobhan بلی/:
جای شما خالی -
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
باز چه خبریه؟
-
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
نمیدونم من همین سوال رو باید بپرسم
-
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خب چه خبری باید باشه؟
-
من اینطوریم که انقدر بخاطر یه اتفاقی که میوفته گریه میکنم تا خسته بشم و دماغ و چشمام قرمزشن ، بعدش بخاطر اون احساسی که انگار یکی شیره وجودمو مکیده ، خسته میشم و میخوابم...!!
قشنگیش اینجاست که اون نرگسی که از خواب بیدار شده با اونی که قبل خواب بود کاملا باهم متفاوتن و اون موضوع دیگه براش مهم نیست!!
من این نوع از خودم رو خیلی دوست دارم:))نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهخانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
من اینطوریم که انقدر بخاطر یه اتفاقی که میوفته گریه میکنم تا خسته بشم و دماغ و چشمام قرمزشن ، بعدش بخاطر اون احساسی که انگار یکی شیره وجودمو مکیده ، خسته میشم و میخوابم...!!
قشنگیش اینجاست که اون نرگسی که از خواب بیدار شده با اونی که قبل خواب بود کاملا باهم متفاوتن و اون موضوع دیگه براش مهم نیست!!
من این نوع از خودم رو خیلی دوست دارم:))من اینطوریم که وقتی یکی که دوسش داشتم اذیتم میکنه و باعث گریم میشه و بعد منو تو اون حالم رها میکنه رو میبخشم
ولی همراه تک تک قطره های اشکی که از چشام میاد پایین اون از چشام میوفته و از میدان دیدم برای همیشه خارج میشه
اره منم خیلی اینو دوسش دارم -
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۲۶ آخرین ویرایش توسط اهورا انجام شده
هیچی همیجوری :))
-
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
عا خب
خبر خیر سلامتی هست خداروشکر -
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۲۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شکر
-
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@سجاد-ذوالفقاری
اون فیلم سنتور ک برات فرستادم
امروز داشتم نگاش میکردم یهو به خودم اومدم دیدم دستامو حالت گرفتن مضراب گرفتم دارم تو خیالاتم سنتور میزنم :ا
جنون زده به سرم
خیلی دلم تنگ شد برا ساز زدن ولی میدونم دیگ کسی درستش نمیکنه -
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خوبی قشنگ خانوم؟
fatemeh8181 -
@سجاد-ذوالفقاری
اون فیلم سنتور ک برات فرستادم
امروز داشتم نگاش میکردم یهو به خودم اومدم دیدم دستامو حالت گرفتن مضراب گرفتم دارم تو خیالاتم سنتور میزنم :ا
جنون زده به سرم
خیلی دلم تنگ شد برا ساز زدن ولی میدونم دیگ کسی درستش نمیکنهنوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@f-seif-0
تا تو باشی حرصتو سر سنتور خالی نکنی:) -
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
از قران هم میتونه برداشت غیر انسانی بشه
ما که انسانیم
تا جایی که میتونیم، باید دقیق دیدگاهمون رو عرضه کنیم
اگه حساسیت به خرج دادیم، میتونیم بگیم باقیش دیگه دست من نیست
ولی اگه اشتباه بود، بعد اونوقت باقی افراد حق سرزنش دارن -
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
الله اکبر
الانه که آتش بگیرم -
نوشتهشده در ۱۵ آبان ۱۴۰۰، ۱۷:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
فاطمه ://
fatemeh8181