هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۲۸ آخرین ویرایش توسط ramses kabir انجام شده
گفتم ملت کمبودِ شوهرِ پزشک دارن کسی گوش نکرد:||
اخرشم شد این ابرو ریزی که دخترا به بار اوردن://
یکیش میگفت خدا به منم شانس بده
یکیش میگفت ما که بخیل نیستیم
ولی جدا از اینا نگران نباشین
ما هیچ کدوم از این حرفاتونو ندیدیم:|| -
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@felli الان
-
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۲۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
همه اون یکیا من بودم :|
-
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۲۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
یکی از دلایل ناموفق بودن تا این لحظه اینه ک
هیچوقت نخواستم از مرزی ک باید عبور کنم
بخاطر تودلی تا دو بیدار موندم ولی بخاطر درس نه
بعد هر یکو نیم ساعت ی رب استراحت داشتم و تبدیلش کردم ب ی ساعت
از درس گذشتم بخاطر خواب
ولی از خواب نگذاشتم بخاطر درس
این بده
این بده ک همه چیو میدونم و خودمو میزنم ب ندونستن -
یکی از دلایل ناموفق بودن تا این لحظه اینه ک
هیچوقت نخواستم از مرزی ک باید عبور کنم
بخاطر تودلی تا دو بیدار موندم ولی بخاطر درس نه
بعد هر یکو نیم ساعت ی رب استراحت داشتم و تبدیلش کردم ب ی ساعت
از درس گذشتم بخاطر خواب
ولی از خواب نگذاشتم بخاطر درس
این بده
این بده ک همه چیو میدونم و خودمو میزنم ب ندونستن -
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@f-seif-0
اینا هیچی از تو کم نمیکنه
خیلی طبیعیه که همه دوست دارن پارتنرشون آدم حسابی باشه
و اصلا هم هیچ اشکالی نداره -
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۳۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بی امید ک ادامه نمیدیم
ولی امید اون روزا هم دیگه نیس -
@f-seif-0
اینا هیچی از تو کم نمیکنه
خیلی طبیعیه که همه دوست دارن پارتنرشون آدم حسابی باشه
و اصلا هم هیچ اشکالی ندارهنوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@felli هومممممممم
-
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چشممان خورد به هم صاعقه زد پلکم سوخت
نیزه ای جمجمه ام را به گلوبند تو دوخت
سَرم انگار به جوش آمد و مغزم پوسید
سرطانی شدم و مرگ لبم را بوسید
-
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آفته خوبی؟
-
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هومم تو خوبی؟
-
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اهومم میخوای حرف بزنی ؟
مرسی منم خوبم
-
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مطمینی؟
دیشب خوب نبودی -
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اره خوبم
بعضی وقتا عمدا میرم این دکلمه ها رو گوش میدم و کاملا گذشته رو مرور میکنم و ...
البته وقتایی که تنهام
-
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اینکار اذیتت نمیکنه؟
-
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چرا ولی لازمه
لازمه که وقتایی جلو خونواده یادت اومده و قورتش دادی
موقه تنهایی بریزیش بیرون
هم عذاب آوره . هم شیرینه . هم کیف داره
-
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هومم اره
-
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
تو چی ؟
اینکه همش بریزی تو خودت بده هاا -
نوشتهشده در ۲۳ دی ۱۴۰۰، ۱۴:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
آره ولی گفتنشم دیگه سبکم نمیکنه:/
وقتی هیچ راه حلی نیس