Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. غیر درسی
  4. هرچی تو دلته بریز بیرون 5
هرچی تودلته بریز بیرون۶
JuDiJ
به نام خداوند بخشنده مهربان سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره... رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید سبز باشید و سربلند
غیر درسی
پز نیست سبک زندگیمه🫡
AinoorA
سلاام خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی‌، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید منتظرتون هستیم @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دوازدهم @یازدهم @دهم @تجربیا @ریاضیا @انسانیا @دانشجویان-پیراپزشکی @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
غیر درسی
انجمن انیمه ای :>
Michael VeyM
هاعیییییی به هممه برین تو chat gpt و یه عکس از خودتون رو آپلود کنین و زیرش بنویسین: restyle image in studio ghibli style keep all details بعدشم نتیجه رو بفرستین اینجا تا ببینیم هر کدوممون چه شکلییم @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا @ریاضیا @انسانیا
غیر درسی
سمیئویک اسید
mr.vinyzoM
سلام سلام سلام سلام Your browser does not support the audio element. از اونجا که الانا تو مجازی و واقعیت کار های سم زیاد میبینیم و دیدم جاشون تو الاخونه خالیه این تاپیکو ترتیب دادم شما میتونین کلیپ های سمتون یا خاطرات اسیدیتون رو اینجا بفرستین و باهم و کنار هم فیض ببریم ایشالا که نترکیم صلوات.. ... اعاااا راستی داشت یادم میرفت که بگم هیچ جا بدون قانون نمیشه پس شمایی که اینجایین، بیاین پیشنهاداتونو برای قانون های این تاپیک بدین تا باهم تنظیمش کنیم... سمدونی جالبی میشه.... اهاااا اهالی فن بفرمایید: @Reza-H @_Narges @پرستو-بابایی @ABR_DJ @Ainoor @Zahra-HD @نویسنده-کوچولو @officer-k _k @آدمک @erfanyy @M-Shajarian @Hhh-Hh Hh @f-nalist @Soniaaa @Ay @ariana-a @مآهور @khanoomi و هرکی که چیزی تو چندته داره ....
غیر درسی
| گالری روح نواز🫀✨ |
AinoorA
سلااامممم هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون... بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه... بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن بعضیاشون غمگینن بعضیا بی حس و بی حالن بعضیا خیلیی شادن اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین.. دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @بچه-های-تجربی-کنکور-1402 @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @ریاضیا @تجربیا @انسانیا @بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم) و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه منتظر عکس های زیباتون هستم
غیر درسی
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
mriawM
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
غیر درسی
موسیقی کده🎵
MmdasnM
از نظر من موسیقیای خوب و آروم میتونن خیلی رو تمرکز تاثیر بزارن موسیقی های خوبتون رو اینجا به اشتراک بزارید تا بقیه هم ازش لذت ببرن
غیر درسی
قشنگ‌ترین تعریف
S.daniyal hosseinyS
بیاید بگید ببینم قشنگ‌ترین تعریفی که تاحالا یه شخصی ازتون کرده چی بوده؟ (امیدوارم تاپیکش پر از جملات جذابِ ذوق‌دار بشه) @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
آواز🎼🎧
M.ShajarianM
این تاپیک صرفا برای تجمیع قطعات ضبط شده ای هستش که در موسیقی کده و تودلی پراکنده ان و به توصیه یکی از دوستان تصمیم گرفتم با نهایت احترام به همه شما حضرات، تاپیک رو ایجاد کنم.. اگر دوست عزیزی هم صدای خوبشون رو خواستن به اشتراک بزارن، شایق ایم به شنیدن
غیر درسی
شارژ فرستادن چیکارش کنم؟
Fateme Sh 0F
سلام بچه ها یکی یه مقدار زیاد شارژ فرستاده رو خط من اون شماره رو فقط داداشم ومامان و بابام دارن که هیچ کدوم نفرستادن زنگ زدم همراه اول میگه ممکنه اونی که فرستاده تماس بگیره باهاتون یه بار میگم بیخیال میخواست اشتباه نکنه دوباره میگم شاید یه ادم فقیری واسه تحصیل بچش میخواسته حالا چیکارش کنم؟ تا حالا هم کسی تماس نگرفته باهام اگه کسی میتونه کمک کنه ممنون میشم
غیر درسی
کیمیاگر
M
Topic thumbnail image
غیر درسی
کاف‍ــه می‍ـــم♡
sandiiiiS
سلام به یاران ج‍ــان به %(#ff00ff)[ک‍ـــافه می‍ـــم] خوش اومدین.. توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[مت‍ــن های ادب‍ــی] بفرستین ما نمیتونستیم توی تاپیک شع‍ــردانه متن ادبی بفرستیم توی تاپیک خ‌ــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن همگی خوش اومدین.. %(#0000ff)[اسپم ممنوعه] و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن @M-an %(#7f7fff)[_________________________________] خب خب دعوت میکنم از : @خانوم @dlrm @اکالیپتوس @revival @گونش @Saahaar @sheyda-fkh @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
غیر درسی
صفحه آرایی_ورد
بابونــــهب
سلام روزتون بخیر. یک کتاب رو باید گروهی تایپ کنیم و جمع بندی مطالب به عهده منه میخوام بدونم برنامه ای، آموزشی، تجربه ای که بتونه کمکم کنه یه کار تمیز درست کنم وجود داره؟ حتی هوش مصنوعی ممنون میشم اگه میدونید بگید @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-مهندسی @دانشجویان-پزشکی
غیر درسی
♥شعردانه♥
banooB
درود آلایی های خوب راستش من این تاپیک رو مکمل تاپیک قرابت میدونم برای همین امیدوارم اینجا هم حضور پر رنگی داشته باشین و حس خوبی رو از طریق شعر به هم انتقال بدیم .پیشاپیش از همراهی تون سپاسگزارم با احترام بانو پ ن : %(#ff0000)[اینجا فقط شعر بنویسید نه متن ادبی] @دانش-آموزان-آلاء @خیرین-کوچک-دریا-دل
غیر درسی
کمک برای دور زدن محدودیت روزانه چت جی پی تی
Love FistL
سلام نیاز به کمک دارم آیا راهکاری دارین که بشه از Chat-gpt به طور نامحدود( پریمیوم) ولی رایگان استفاده کرد؟
غیر درسی
✨ روز بزرگداشت شیخِ اجلّ ســعدی ✨
ForuharF
Topic thumbnail image
غیر درسی
دسکتاپ و والپیپر
D
سلام به همه. دوست داشتید والپیپر، تم گوشی/کامپیوتر، و اسکرین شات از دسکتاپتون رو اینجا به اشتراک بذارید.
غیر درسی
دلی♡
wanderingW
دیدی دوسداری یه اتفاقی بی افته یه زندگی متفاوت داشته باشه یه دوره از زندگیت یه راهی رو انتخاب کردی و الان دوس داری برگردی و انتخابش نکنی میگی کاش این کارو نکرده بودم! کاش این تصمیم رو نگرفته بودم و یا کاش فلان کارو میکردم🫠 و ته ذهنت یه گوشه ای یه رویایی داری یه رویا از یه زندگی ایده‌آل اون زندگی ایده آل همیجوری کشکی نرفته اونجا هیچ فکری هیچ طرز نگرشی هیچ احساسی همینجوری و بی دلیل بوجود نیومده برای هر یه چیز خوبی که اون زندگی داره یه بار یه جای از زندگی چیزی رو تجربه کردی که باعث شده اون زیبایی رو بخوای در واقع متوجه اون بشی و الا تا تجربه نکرده بودی حتی از وجود همچنین چیزی بیخبر بودی تا بی پولی رو تجربه نکرده باشی قدر پولدار بودن رو نمیدونی تا خونه حیاط دار داشته باشی توی اون زندگی ایده‌آل خونه حیاط دار جایی خاصی نداره تا حسرت چیزی رو نداشته باشی نمیتونی زندگی بدون اون حسرت رو آرزو کنی یه چیز بخوام ازت؟ فکر کن وسط اون زندگی ایده‌آلی و اونجا تماما برای توعه فقط یه چیزی که هست اینه که تجربیات و احساسات و افکاری که الان داری رو اونجا نداری فکر میکنی چه فرقی با الانت داره خیلی خوشحال تری؟ تویی که تجربه خونه بدون حیاط رو نداشتی بخاطر اینکه الان خونه ای که توشی یه حیاط خیلی زیبایی داره چقدر خوشحالی؟ نمیگم ناراضی هستی احتمالا خیاطتتون رو دوس داری ولی اون شوق داشتنش رو دیگه نداری( البته که این فقط یه مثل خیلی کوچیکیه) در عوضش رنگ خواسته هات عوض میشه تا تشنگی رو تجربه نکنیم قدر ابو تا شکست رو تجربه نکنیم قدر پیروزی رو و و خلاصه قدر چیزایی که میخواییم رو بدونیم چون برای اینکه اینا بوجود بیان کم رنج و سختی و کاستی کشیده نشده و اینکه کاش اینجوری میشد هم زیاد نگیم حکمت اینکه اون اتفاق افتاد اینه که الان چیزی واسه خواستن هدفی برای زندگی عیبی برای درست کردن ..دلیلی برای فردا صبح بیدار شدن داری اون زندگی رویایی یکی دیگه از دلایلی که اونجا.. یه گوشه از ذهن من و تو هست هم اینه که بدستش بیاری.. تلاش کنی تا بدستش بیاری چیزی که در موردش حرف میزنم ممکنه یه احساس باشه که میخوای داشته باشی یه زندگی لوکس/ساده ای باشه که میخوای داشته باشی یه نوع حرف زدن راه رفتن و حتی تفکری باشه که دوس داری ایجادش کنی باید اون زندگی رو برای خودت درست کنی و نگی ای کاش فلان کارو نمیکردم/یا میکردم چون هیچ سمانه ای جز اونی الان اینجاست و داره این متن رو مینویسه، لایق زندگی ایده‌آلی که الان میخواد داشته باشه، نیست میفهمی که چی میگم؟ این چیزی بود که من از کتاب کتابخانه نیمه شب یاد گرفتم ♡ البته کامل برداشت شخصی من بود و چقدر بهش نیاز داشتم... دوس داشتم این نوشته رو مثل هزاران حرفی که داشتم و بیانش نکردم، پاکش کنم ولی چون توی ایده‌آل من یه دختری هست که کمتر برای کارای خواسته و نکردش پشیمونه.(نه الانی که کلی حرف نزده و پشیمونی بابتشون رو داره) . پس همینجوری که هست میزارم اینجا بمونه یه قدمِ شده کوچولو ولی رو به جلو برای من:) شاید برای حتی یه نفر دیگه که گذرش افتاده اینجا و این نوشته رو خونده مفید باشه
غیر درسی
نوشته های با ارزش
AmirbernosiA
درود به دوستان ؛) دیدم جای این تاپیک خالی بین بقیه تاپیکا بریم سر اصل مطلب! تو این تاپیک جملات ارزش مند بزرگان دنیا و حتی جملاتی که خودتون بهش میرسید رو میگین! همین صرفا هم فقط جمله قرار میدیم! اسپمو نقل قول خواهشا نباشه! کمی نظم داشته باشه ؛)
غیر درسی
ترین‌های 1403
SharllotS
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه بچه‌ها امروز اومدم با یه تاپیک جذاب! برای بچه‌های جذاب‌تر! خب امسال هم داره تموم میشه دوستان (واقعا؟!) کلی اتفاق افتاد امسال برای هرکدوممون .. خوب، بد، زشت، حتی جلف! ‍️ اینجا قراره از ترین‌های سال 403 بنویسیم. دوستاتونو تگ کنین و بگین که هرکسی «چی ترین» بوده .. از خوبیای همدیگه بگین البته اخلاقای بد رو هم لحاظ کنین که پررو نشن دیگه سال نو رو هم از همین‌جا پیشاپیش تبریک میگم بهتون امیدوارم سال خوبی داشته باشین لایک و کامنت و معرفی به دوستاتون فراموش نشههه @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی

هرچی تو دلته بریز بیرون 5

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده غیر درسی
1.0m دیدگاه‌ها 415 کاربران 1.7m بازدیدها
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • SachliS آفلاین
    SachliS آفلاین
    Sachli
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #233681

    M Tg
    @Infinitie-A
    گلزار یادتون بودم
    ولی گلزارمون خیلی خفن شده اصلا😂🐤

    Infinitie. AI 1 پاسخ آخرین پاسخ
    3
    • SachliS آفلاین
      SachliS آفلاین
      Sachli
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Sachli انجام شده
      #233682

      خـرم ان روز کـز ایـــن منـزل ویـران بــروم
      آسان جان طلبــم و از پـی جـانان بــــروم
      گـر چــه دانم که بــه جایی نبـرد راه غریب
      مـن به بوی ســـر ان زلف پریشان بـــروم
      دلــم از وحشت زندان سکـندر بگـــرفت
      رخت بربندم و تا ملک سلیمان بروم
      چون صبا با تن بیمار و دل بـی‌طاقت
      بـــه هـــــواداری ان سرو خرامان بـــروم
      در ره او چــــو قلـم گـــر به سرم باید رفت
      بـا دل زخـــم کـــش و دیـده گـریان بــروم
      نـذر کـردم گـر از این غـــم به درآیــم روزی
      تا در میکده شادان و غـزل خــــوان بـــــروم

      @Masoumeh-Shokrollahi

      M 1 پاسخ آخرین پاسخ
      2
      • SachliS آفلاین
        SachliS آفلاین
        Sachli
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #233683

        گفتی که «نخواهیم تو را گر بت چینی!»
        ظنم نه چنان بود که با ما تو چنینی
        بر آتش تیزم بنشانی، بنشینم
        بر دیده خویشت بنشانم ننشینی
        ای بس که بجویی و مرا باز نیابی
        ای بس که بپویی و مرا باز نبینی
        با ما به زبانی و به دل با دگرانی
        هم دوست‏تر از من نبود هر که گزینی
        من بر سر صلحم تو چرا بر سر جنگی؟
        من بر مهرم تو چرا بر سر کینی؟
        با او دلم به مهر و مودت یگانه بود
        سیمرغ عشق را دل من آشیانه بود
        در راه من نهاد نهان دام مکر خویش
        آدم میان حلقه آن دام دانه بود
        می‌خواست تا نشانه لعنت کند مرا
        کرد آنچه خواست آدم خاکی بهانه بود
        بودم معلم ملکوت اندر آسمان
        امید من به خلد برین جاودانه بود
        هفصد هزار سال به طاعت ببوده‌ام
        وز طاعتم هزار هزاران خزانه بود
        آدم ز خاک بود من از نور پاک او
        گفتم یگانه من بوم و او یگانه بود
        گفتند مالکان که نکردی تو سجده‌ای
        چون کردمی که با منش این در میانه بود
        جانا بیا و تکیه به طاعات خود مکن
        کاین بیت بهر بینش اهل زمانه بود
        دانستم عاقبت که به ما از قضا رسید
        صد چشمه آن زمان زد و چشمم روانه بود
        ای عاقلان عشق مرا هم گناه نیست
        ره یافتن به جانب‌شان بی رضا نبود

        @F-Seif-0

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        3
        • SachliS آفلاین
          SachliS آفلاین
          Sachli
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #233684

          بازآی و دل تنگ مرا مونس جان باش
          وین سوخته را محرم اسرار نهان باش
          زان باده که در میکده عشق فروشند
          ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش
          در خرقه چو آتش زدی اي عارف سالک
          جهدی کن و سرحلقه رندان جهان باش
          دلدار که گفتا به توام دل نگران است
          گو می رسم اینک به سلامت نگران باش
          خون شد دلم از حسرت ان لعل روان بخش
          اي درج محبت به همان مهر و نشان باش
          تا بر دلش از غصه غباری ننشیند
          اي سیل سرشک از عقب نامه روان باش
          حافظ که هوس می‌کندش جام جهان بین
          گو درنظر آصف جمشید مکان باش

          Sara_R

          SachliS 1 پاسخ آخرین پاسخ
          3
          • SachliS آفلاین
            SachliS آفلاین
            Sachli
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #233685

            دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
            تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
            دل که از ناوک مژگان تو در خون می‌گشت
            باز مشتاق کمانخانه ابروی تو بود
            هم عفاالله صبا کز تو پیامی می‌داد
            ور نه در کس نرسیدیم که از کوی تو بود
            عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
            فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود
            من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
            دام راهم شکن طره هندوی تو بود
            بگشا بند قبا تا بگشاید دل من
            که گشادی که مرا بود ز پهلوی تو بود
            به وفای تو که بر تربت حافظ بگذر
            کز جهان میشد ودر آرزوی روی تو بود

            HADAF MAN

            HADAF MANH 1 پاسخ آخرین پاسخ
            1
            • SachliS آفلاین
              SachliS آفلاین
              Sachli
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #233686

              مژده اي دل که مسیحا نفسی می آید
              که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید
              از غم هجر مکن ناله و فریاد که من
              زده‌ام فالی و فریادرسی می آید
              ز آتش وادی ایمن نه منم خرم و بس
              هرکس آنجا به امید قبسی می آید
              هیچکس نیست که در کوی تواش کاری نیست
              هرکس آنجا به طریق هوسی می آید
              کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست
              این قدر هست که بانگ جرسی می آید
              جرعه‌اي ده که به میخانه ارباب کرم
              هر حریفی ز پی ملتمسی می آید
              دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است
              گو بیا خوش که هنوزش نفسی می آید
              خبر بلبل این باغ بپرسید که من
              ناله‌اي میشنوم کز قفسی می آید
              یار دارد سر صید دل حافظ، یاران
              شاهبازی به شکار مگسی می آید

              @Infinitie-A

              Infinitie. AI 1 پاسخ آخرین پاسخ
              2
              • SachliS آفلاین
                SachliS آفلاین
                Sachli
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #233687

                غریب و عاشقم بر من نظر کن
                به نزد عاشقان یک شب گذر کن
                ببین آن روی زرد و چشم گریان
                ز بد عهدی دل خود را خبر کن
                ترا رخصت که داد ای مهر پرور
                که جان عاشقان زیر و زبر کن
                نه بس کاریست کشتن عاشقان را
                برو فرمان بر و کار دگر کن
                سنایی رفت و با خود برد هجران
                تو نامش عاشق خسته جگر کن
                ولیکن چون سحرگاهان بنالد
                ز آه او سحرگاهان حذر کن

                سارا M 0

                سارا M 0س 1 پاسخ آخرین پاسخ
                2
                • SachliS آفلاین
                  SachliS آفلاین
                  Sachli
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #233688

                  گرچه پیر است این تنم ، دل نوجوانی میکند
                  در خیال خام خود هی نغمه خوانی میکند
                  شرمی از پیری ندارد قلب بی پروای من
                  زیر چشمی بی حیا کار نهانی میکند
                  عاشقی ها میکند دل ، گرچه میداند که غم
                  لحظه لحظه از برایش نوحه خوانی میکند
                  هی بسازد نقشی ازروی نگاری هر دمی
                  درخیالش زیر گوشش پرده خوانی میکند
                  عقل بیچاره به گِل مانده ولیکن دست خود
                  داده بر دست ِ دل و ،با او تبانی میکند
                  گیج و منگم کرده این دل، آنچنانی کاین زبان
                  همچو او رفته ز دست و ، لنَتَرانی میکند
                  گفتمش رسوا مکن ما را بدین شهرو دیار
                  دیدمش رسوا مرا ، سطحِ جهانی میکند
                  بلبلی را دیده دل اندر شبی نیلوفری
                  دست وپایش کرده گم، شیرین زبانی میکند

                  @Saghi-Mortazavi

                  SaghiaS 1 پاسخ آخرین پاسخ
                  2
                  • SachliS آفلاین
                    SachliS آفلاین
                    Sachli
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Sachli انجام شده
                    #233689

                    اي عاشقــان اي عاشقـان پیمانه را گم كرده ام
                    دركنج ویران مــــانده ام ؛ خمخــــانه را گم كرده ام
                    هم در پی بالائیــــان ؛ هم من اسیــر خاكیان
                    هم در پی همخــــانه ام ،هم خــانه را گم كرده ام
                    آهـــــم چو برافلاك شد اشكــــم روان بر خاك شد
                    آخـــــر از این جا نیستم ؛ كاشـــــانه را گم كرده ام
                    درقالب این خاكیان عمری است سرگردان شدم
                    چون جان اسیرحبس شد ؛ جانانه را گم كرده ام
                    از حبس دنیا خسته ام چون مرغكی پر بسته ام
                    جانم از این تن سیر شد ؛ سامانه را گم كرده ام
                    در خواب دیدم بیـــدلی صد عاقل اندر پی روان
                    میخواند با خود این غزل ؛ دیوانه را گم كرده ام
                    گـــر طالب راهی بیــــا ؛ ور در پـی آهی برو
                    این گفت و با خودمی سرود، پروانه راگم كرده ام

                    Yegane Dehqan

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    2
                    • SachliS آفلاین
                      SachliS آفلاین
                      Sachli
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #233690

                      خنک ان دم که نشینیم در ایوان من و تو
                      به دو نقش و به دو صورت، به یکی جان من و تو
                      داد باغ و دم مرغان بدهد آب حیات
                      ان زمانی که درآییم به بستان من و تو
                      اختران فلک آیند به نظاره ما
                      مه خودرا بنماییم بدیشان من و تو
                      من و تو، بی من‌و‌تو، جمع شویم از سر ذوق
                      خوش و فارغ، ز خرافات پریشان، من و تو
                      طوطیان فلکی جمله شکرخوار شوند
                      در مقامی که بخندیم بدان سان، من و تو
                      این عجب تر که من و تو به یکی کنج این جا
                      هم دراین دم به عراقیم و خراسان من و تو!
                      به یکی نقش بر این خاک و بر ان نقش دگر
                      در بهشت ابدی و شکرستان من و تو

                      مهشید حسن زاده 0

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      2
                      • SachliS آفلاین
                        SachliS آفلاین
                        Sachli
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #233691

                        خجل شدم ز جوانی که زندگانی نیست
                        به زندگانی من فرصت جوانی نیست
                        من از دو روزه هستی به جان شدم بیزار
                        خدای شکر که این عمر جاودانی نیست
                        همه بگریه ابر سیه گشودم چشم
                        دراین افق که فروغی ز شادمانی نیست
                        به غصه بلکه به تدریج انتحار کنم
                        دریغ و درد که این انتحار آنی نیست
                        نه من به سیلی خود سرخ میکنم رخ و بس
                        به بزم ما رخی از باده ارغوانی نیست
                        ببین به جلد سگ پاسبان چه گرگانند
                        به جان خواجه که این شیوه شبانی نیست
                        ز بلبل چمن طبع شهریار افسوس
                        که از خزان گلشن شور نغمه خوانی نیست

                        @دختر-بهار

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        1
                        • SachliS آفلاین
                          SachliS آفلاین
                          Sachli
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #233692

                          عاشقی گر خواهد از دیدار معشوقی نشان
                          گر نشان خواهی در آنجا جان و دل بیرون نشان
                          چون مجرد گشتی و تسلیم کردستی تو دل
                          بی گمان آنگه تو از معشوق خود یابی نشان
                          چون ز خود بی‌خود شدی معشوق خود را یافتی
                          ذات هستی در نشان نیستی دیدن توان
                          چون تو خود جویی مر او را کی توانی یافتن
                          تا نبازی هر چه داری مال و ملک و جسم و جان
                          آنگهی چون نفی خود دیدی و گشتی بی‌ثبات
                          گه فنا و گه بقا و گه یقین و گه گمان
                          گه سرور و گه غرور و گه حیات و گه ممات
                          گه نهان و گه عیان و گه بیان و گه بنان
                          حیرت اندر حیرتست و آگهی در آگهی
                          عاجزی در عاجزی و اندهان در اندهان
                          هر که ما را دوست دارد عاجز و حیران بود
                          شرط ما اینست اندر دوستی دوستان

                          Mehrsa 14

                          M 1 پاسخ آخرین پاسخ
                          3
                          • SachliS آفلاین
                            SachliS آفلاین
                            Sachli
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #233693

                            یک نفس بی یار نتوانم نشست
                            بی رخ دلدار نتوانم نشست
                            از سر می می نخواهم خاستن
                            یک زمان هشیار نتوانم نشست
                            نور چشمم اوست من بی نور چشم
                            روی با دیوار نتوانم نشست
                            دیده را خواهم به نورش بر فروخت
                            یک نفس بی یار نتوانم نشست
                            من که از اطوار بیرون جسته ام
                            با چنین اطوار نتوانم نشست
                            من که دایم بلبل جان بوده ام
                            بی گل و گلزار نتوانم نشست
                            کار من پیوسته چون بی کار تست
                            بیش ازین بی کار نتوانم نشست
                            هر نفس خواهی تجلای دگر
                            زان که بی انوار نتوانم نشست
                            زان که یک دم در جهان جسم و جان
                            بی غم ان یار نتوانم نشست
                            شمس را هر لحظه می گوید بلند
                            بی اولی الا بصار نتوانم نشست
                            من هوای یار دارم بیش ازین
                            در غم اغیار نتوانم نشست

                            chichak am

                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            2
                            • SachliS آفلاین
                              SachliS آفلاین
                              Sachli
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #233694

                              بشنـو این نی چون شکــایت می‌کـــنـد
                              از جـداییــهـــا حکـــــایت مـــی‌کــــنـد
                              کــــز نیستـــان تـــا مـــــرا ببریــــده‌انـد
                              در نفیــــــرم مــــــرد و زن نالیـــــده‌انـد
                              سینه خواهم شرحـــه شرحـــه از فراق
                              تـــا بگـــویــم شـــرح درد اشتیـــــاق
                              هـــر کسی کو دور ماند از اصل خویش
                              بـــاز جویـــد روزگــــــار وصـــل خـــویش
                              مــن بــــه هــــر جمعیتی نالان شـــدم
                              جفــت بــدحالان و خوش‌حالان شـــدم
                              هــر کســی از ظن خــود شــد یـار من
                              از درون مـن نجســت اســـرار مــن
                              ســـر مــن از نالـــه‌ي مـــن دور نیست
                              لیـک چشم و گوش را ان نور نیست…

                              @N-n-good

                              UraniumU 1 پاسخ آخرین پاسخ
                              2
                              • SachliS آفلاین
                                SachliS آفلاین
                                Sachli
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #233695

                                چون نمایی ان رخ گلرنگ را
                                از طرب در چرخ آری سنگ را
                                بار دیگر سر برون کن از حجاب
                                از برای عاشقان دنگ را
                                تا که دانش گم کند مر راه را
                                تا که عاقل بشکند فرهنگ را
                                تا که آب از عکس تو گوهر شود
                                تا که آتش واهلد مر جنگ را
                                من نخواهم ماه رابا حسن تو
                                وان دو سه قندیلک آونگ را
                                من نگویم آینه با روی تو
                                آسمان کهنه پرزنگ را
                                دردمیدی و آفریدی باز تو
                                شکل دیگر این جهان تنگ را
                                در هوای چشم چون مریخ او
                                ساز ده اي زهره باز ان چنگ را

                                @Zahra-Zahraii

                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                1
                                • SachliS آفلاین
                                  SachliS آفلاین
                                  Sachli
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Sachli انجام شده
                                  #233696

                                  اي یوسف خوش نام مـا خوش می روی بر بام ما
                                  اي درشکـــسته جــام مـا اي بــردریده دام ما
                                  اي نــور مـا اي سور مـا اي دولت منصــور مـا
                                  جوشی بنه در شور ما تا می شود انگور ما
                                  اي دلبر و مقصود ما اي قبله و معبود ما
                                  آتش زدی در عود ما نظاره کن در دود ما
                                  اي یــار مـا عیــار مـــا دام دل خمار ما
                                  پا وامکــش از کار ما بستان گرو دستار ما
                                  در گل بمانده پای دل جان می دهم چه جای دل
                                  وز آتش سودای دل اي وای دل اي وای مـا

                                  @Fargol-Sh

                                  F 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  1
                                  • SachliS آفلاین
                                    SachliS آفلاین
                                    Sachli
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #233697

                                    زندگی شد من و یک سلسله ناکامیها
                                    مستم از ساغر خون جگر آشامیها
                                    بسکه با شاهد ناکامیم الفتها رفت
                                    شادکامم دگر از الفت ناکامیها
                                    بخت برگشته ما خیره سری آغازید
                                    تا چه بازد دگرم تیره سرانجامیها
                                    دیرجوشی تو در بوته هجرانم سوخت
                                    ساختم این همه تا وارهم از خامیها
                                    تا که نامی شدم از نام نبردم سودی
                                    گر نمردم من و این گوشه گمنامیها
                                    نشود رام سر زلف دل آرامم دل
                                    ای دل از کف ندهی دامن آرامیها

                                    خانومِ_دوست_داشتنی

                                    خانومِ_دوست_داشتنیخ 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    2
                                    • SachliS آفلاین
                                      SachliS آفلاین
                                      Sachli
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #233698

                                      آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
                                      بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
                                      نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
                                      سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
                                      عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
                                      من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
                                      نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
                                      دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
                                      وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار
                                      اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا
                                      شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود
                                      ای لب شیرین جواب تلخ سربالا چرا
                                      ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت
                                      اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا
                                      آسمان چون جمع مشتاقان پریشان می کند
                                      در شگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا
                                      در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین
                                      خامشی شرط وفاداری بود غوغا چرا
                                      شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
                                      این سفر راه قیامت میروی تنها چرا

                                      @ftm-montazeri

                                      AnselA 1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      2
                                      • SachliS آفلاین
                                        SachliS آفلاین
                                        Sachli
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #233699

                                        کن نغمه جانسوزی از آن ساز امشب
                                        تا کنی عقده اشک از دل من باز امشب
                                        ساز در دست تو سوز دل من می گوید
                                        من هم از دست تو دارم گله چون ساز امشب
                                        مرغ دل در قفس سینه من می نالد
                                        بلبل ساز ترا دیده هم آواز امشب
                                        زیر هر پرده ساز تو هزاران راز است
                                        بیم آنست که از پرده فتد راز امشب
                                        گرد شمع رخت ای شوخ من سوخته جان
                                        پر چو پروانه کنم باز به پرواز امشب

                                        @یاسمن-کیانی

                                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        1
                                        • SachliS آفلاین
                                          SachliS آفلاین
                                          Sachli
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #233700

                                          پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند
                                          بلبل شوقم هوای نغمه خوانی می کند
                                          همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست
                                          طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می کند
                                          بلبلی در سینه مینالد هنوزم کاین چمن
                                          با خزان هم آشتی و گل فشانی میکند
                                          ما به داغ عشقبازی ها نشستیم و هنوز
                                          چشم پروین همچنان چشمک پرانی میکند
                                          نای ما خاموش ولی این زهره ی شیطان هنوز
                                          با همان شور و نوا دارد شبانی میکند
                                          گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان
                                          با همین نخوت که دارد آسمانی میکند
                                          سالها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز
                                          در درونم زنده است و زندگانی میکند
                                          با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من
                                          خاطرم با خاطرات خود تبانی میکند
                                          بی‌ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
                                          چون بهاران میرسد با من خزانی میکند
                                          طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند
                                          آنچه گردون میکند با ما نهانی میکند
                                          می‌رسد قرنی به پایان و سپهر بایگان
                                          دفتر دوران ما هم بایگانی می‌کند
                                          شهریارا گو دل از ما مهربانان مشکنید
                                          ور نه قاضی در قضا نامهربانی میکند

                                          @sania-Andiravan

                                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          1
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 11683
                                          • 11684
                                          • 11685
                                          • 11686
                                          • 11687
                                          • 50005
                                          • 50006
                                          • درون آمدن

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع