هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
نوشتهشده در ۲۶ بهمن ۱۴۰۰، ۲۳:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اي قـوم بــه حج رفتـه کجایید کجایید
معشــوق همیــن جـاست بیایید بیایید
معشــوق تــو همسـایه و دیــوار به دیوار
در بادیه ســـرگشته شمـــا در چــه هوایید
گــر صـــورت بیصـــورت معشـــوق ببینیــد
هــم خـــواجه و هــم خانه و هم کعبه شمایید
ده بـــــار از ان راه بـــدان خـــانه بـــرفتیــــد
یــک بـــار از ایـــن خانــه بــر این بام برآیید
ان خانــــه لطیفست نشانهـــاش بگفتیــد
از خــواجــــه ان خــــانـــــه نشانـــی بنماییـــد
یک دستـــه گــل کــو اگـــر ان بـــــاغ بدیدیت
یک گـــوهر جــــان کـــو اگـــر از بحر خدایید
با ایــــن همـه ان رنج شما گنج شما باد
حيف که بر گنج شما پرده شمایید -
نوشتهشده در ۲۶ بهمن ۱۴۰۰، ۲۳:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اگر عالم همه ی پرخار باشد
دل عاشق همه ی گلزار باشد
وگر بیکار گردد چرخ گردون
جهان عاشقان بر کار باشد
همه ی غمگین شوند و جان عاشق
لطیف و خرم و عیار باشد
به عاشق ده تو هر جا شمع مردهست
که وی را صد هزار انوار باشد
وگر تنهاست عاشق نیست تنها
که با معشوق پنهان یار باشد
شراب عاشقان از سینه جوشد
رقیب عشق در اسرار باشد
به صد وعده نباشد عشق خرسند
که مکر دلبران بسیار باشد
وگر بیمار بینی عاشقی را
نه شاهد بر سر بیمار باشد
سوار عشق شو وز ره میندیش
که اسب عشق بس رهوار باشد
به یک حمله تو را منزل رساند
گرچه راه ناهموار باشد
علف خواری نداند جان عاشق
که جان عاشقان خمار باشد
ز شمس الدین تبریزی بیابی
دلی کو مست و بس هشیار باشد -
نوشتهشده در ۲۶ بهمن ۱۴۰۰، ۲۳:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بی داد رفت لاله ی برباد رفته را
یارب خزان چه بود بهار شکفته را
هر لاله ای که از دل این خاک دان دمید
نو کرد داغ ماتم یاران رفته را
جز در صفای اشک دلم وا نمی شود
باران به دامن است هوای گرفته را
وای ای مه دوهفته چه جای محاق بود
آخر محاق نیست که ماه دوهفته را
برخیز لاله ، بند گلوبند خود بتاب
آورده ام به دیده گهرهای سُفته را
ای کاش ناله های چو من بلبلی حزین
بیدار کردی آن گُل در خاک خفته را
گر سوزد استخوان جوانان شگفت نیست
تب موم سازد آهن و پولاد تَفته را
گردون برات خوشدلی کس نخوانده است
اینجا همیشه رد و نکول است سفته را
این گوژپشت، تیرقدان راست تر زند
چندین کمین نکرده کمان های چفته را
یارب چها به سینه ی این خاکدان دراست
کس نیست واقف این همه راز نهفته را
راه عدم نَرُفت کس از رهروان خاک
چون رفت خواهی این همه راه نَرفته را
لب دوخت هرکه را که بدو راز گفت دهر
تا باز نشنود ز کس این راز گفته را
لعلی نسفت کلک دُر افشان شهریار
در رشته چون کشم دُر و لعل نسفته را@فرناز-مقیمی
-
نوشتهشده در ۲۶ بهمن ۱۴۰۰، ۲۳:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چه شد که بار دگر یاد آشنا کردی
چه شد که شیوه بیگانگی رها کردی
به قهر رفتن و جور و جفا شعار تو بود
چه شد که بر سر مهر آمدی وفا کردی
منم که جورو جفا دیدم و وفا کردم
توئی که مهر و وفا دیدی و جفا کردی
بیا که با همه نامهربانیت ای ماه
خوش آمدی و گل آوردی و صفا کردی
بیا که چشم تو تا شرم و ناز دارد کس
نپرسد از تو که این ماجرا چرا کردی
منت به یک نگه آهوانه می بخشم
هر آنچه ای ختنی خط من خطا کردی
اگر چه کار جهان بر مراد ما نشود
بیا که کار جهان بر مراد ما کردی
هزار درد فرستادیم به جان لیکن
چو آمدی همه آن دردها دوا کردی
کلید گنج غزلهای شهریار توئی
بیا که پادشه ملک دل گدا کردی -
نوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۰:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کاش پیوسته گل و سبزه و صحرا باشد
گلرخان را سر گلگشت و تماشا باشد
زلف دوشیزه گل باشد و غماز نسیم
بلبل شیفته شوریده و شیدا باشد
سر به صحرا نهد آشفته تر از باد بهار
هر که با آن سر زلفش سر سودا باشد
رستخیز چمن و شاهد و ساقی مخمور
چنگ و نی باشد و می باشد و مینا باشد
یار قند غزلش بر لب و آب آینه گون
طوطی جانم از آن پسته شکرخا باشد
لاله افروخته بر سینه مواج چمن
چون چراغ کرجی ها که به دریا باشد
این شکرخواب جوانی است که چون باد گذشت
وای از این عمر که افسانه و رؤیا باشد
گوهر از جنت عقبا طلب ای دل ورنه
خزفست آنچه که در چنته دنیا باشد
شهریاراز رخ احباب نظر باز مگیر
که دگر قسمت دیدار نه پیدا باشد -
chichak am بیاااا,خوابیدم خواب دیدم رونالدو شده مدیر مدرسمون,خیالت جم شد؟
من نگفتم دارم رد میدم؟!
الان ابهت سی ار سونو تو ذهنم شکستی خوبت شد؟؟؟
نه میخوام بدونم دلت خنک شد اومد سرصف گف ازجلو نظاااام؟
.
پ.ن:بااختلاف یکی ازسمی ترین خوابای بشریتو دیدمنوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۰:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
chichak am بیاااا,خوابیدم خواب دیدم رونالدو شده مدیر مدرسمون,خیالت جم شد؟
من نگفتم دارم رد میدم؟!
الان ابهت سی ار سونو تو ذهنم شکستی خوبت شد؟؟؟
نه میخوام بدونم دلت خنک شد اومد سرصف گف ازجلو نظاااام؟
.
پ.ن:بااختلاف یکی ازسمی ترین خوابای بشریتو دیدم#تباه
-
@F-Seif-0 آخییییی
نه تو کتابخونتو بایه اعوذبالله من الذکور و بسم الیوم الکنکور آغازکننوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۰:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهمهشید حسن زاده 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@F-Seif-0 آخییییی
نه تو کتابخونتو بایه اعوذبالله من الذکور و بسم الیوم الکنکور آغازکنبا شعار سینگل باشو پادشاهی کن میریم که زندگی کنیم
-
نوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۰:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
مهشید حسن زاده 0
الان من نفهمیدم
تو بحث خودشیفتگی
از من دفاع کردی یا تخریبم کردی؟ -
نوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۱:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
جدیدنا نفسم زود میبره
-
رقیه خانوم
بدان و آگاه باش وقتی میگی فدای سرم ، انقد کوتاهه که از کنار میتونم بخونمش
حالا هی پز چتتو بده
ببین چطور زخمیت کنم با چتمنوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۱:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهخانومِ_دوست_داشتنی در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
رقیه خانوم
بدان و آگاه باش وقتی میگی فدای سرم ، انقد کوتاهه که از کنار میتونم بخونمش
حالا هی پز چتتو بده
ببین چطور زخمیت کنم با چتممیدانم و آگاهم ای فرزند ایران زمین
اونموقع که داشتی زخمی میشدی فقط -
نوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۲:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@Infinitie-A
@Masoumeh-Shokrollahi
ولی بالاخره میفهمم اونشب چی بهم گفتید -
نوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۲:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@F-Seif-0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
عجیب نیست که ادم اتفاقایی که با گریه پشت سر گذاشته رو با خنده تعریف میکنه؟....
این خیلی زیبا بود ولی:)
-
نوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۲:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اینکه یه سری چیزارو نشانک زدم و مرور خاطرات خوبین برام ، جزء عالی ترین کاراییه که انجام دادم
-
اونجا که کیف سیدی هات رو میذاشتی جلوت و یکی یکی ورق میزدی و دودل بودی که واسه بار دویستم شرک1 ببینی یا واسه بار چهارصدم گارفیلد؛ اونجا خود خود زندگی بود.
صادف
نوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۲:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهamir ahmadi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
اونجا که کیف سیدی هات رو میذاشتی جلوت و یکی یکی ورق میزدی و دودل بودی که واسه بار دویستم شرک1 ببینی یا واسه بار چهارصدم گارفیلد؛ اونجا خود خود زندگی بود.
صادف
یه یادآوریم از این پست....
-
فقط آلوووچه
اونم ترشششش
با نمکککک
اوووووممممم عااااااالیههههههه
وقتی میخوریش
صداش
اووووووم
فوق العاااااده است
۲۰ کیلوهم بخورم سیر نمیشمنوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۲:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهGharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
فقط آلوووچه
اونم ترشششش
با نمکککک
اوووووممممم عااااااالیههههههه
وقتی میخوریش
صداش
اووووووم
فوق العاااااده است
۲۰ کیلوهم بخورم سیر نمیشمSara_R خب قطعا امکان نداره یاد تونیوفتم
-
نوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۲:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خب مرتب شدن ذهنم آرامش داره
-
الان پتانسیل اینو دارم
که پنج شیش تا طومار از وقایع این بیست روز غیبتم بدم بیرون
چندین تا اتفاق جدید افتاده
چندین تا تفکر جدید پیدا کردم
یه سری درک هام از محیط، تغییر کرد
اتفاقات زیادی افتاد!نوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۲:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Infinitie-A چیشده؟!
-
از اینکه زدم زیر قولم و اومدم انجمن، عذاب وجدان شدید پیدا کردم
کاش خانم افتخاری خودش حلال کنهنوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۳:۱۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@Infinitie-A در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
از اینکه زدم زیر قولم و اومدم انجمن، عذاب وجدان شدید پیدا کردم
کاش خانم افتخاری خودش حلال کنهالان دیدم این پیامتو
نه بابا راحت باش ایرادی نداره -
VID_20220214_120523_696.mp4
ولی کاش همه میتونستن این کلیپو ببینننوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۳:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@roghayeh-eftekhari
فقططط واکنش دخترا
تبااااه -
Gharibe Gomnam چشم هستم برای اون موقع
نوشتهشده در ۲۷ بهمن ۱۴۰۰، ۳:۱۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@roghayeh-eftekhari
یه ریپلای بزن میخوای جواب بدی من الان یادم نمیاد کدومو میگی