-
نوشتهشده در ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۵:۳۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۵:۳۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۶:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده!
-
سلام
دوستای خوبم
بیاین امشب دعا کنیم برا هم
دعا کنیم آقای خوبی ها زودتر بیان و این فراق تموم بشه
بیاین برا هم دعا کنیم
دعا کنیم دلیل این فراق ما نباشیمدعا کنیم زلال بشیم و پاک
و از همین لحظه به خودمون قول بدیم کاری کنیم وقتی خدا بهمون نگاه میکنه لبخندبزنه و بگه
اره اینه اون بنده ای که من می خواستم.
-
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۶:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۶:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
عید بر همگی مباااارکنوشتهشده در ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۱۷:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهzeynab.khanoom انگار خودتون رفتین حرم...ما رم دعا کنین تو این شب عزیز...خدا بهمون قدرت و شهامت بده تا کارمون رو به نحو احسنت انجام بدیم و خسته نشیم...
-
نوشتهشده در ۱ خرداد ۱۳۹۵، ۲۳:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۲:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۴:۱۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
#وقتی میگی خوبی ولی اون باور نمیکنه!
-
نوشتهشده در ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۵:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۶:۲۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۶:۴۰ آخرین ویرایش توسط masoud انجام شده
روزی بهلول نزد قاضی بغداد نشسته بود که قلم قاضی از دستش به زمین افتاد. بهلول به قاضی گفت: جناب قاضی کلنگت افتاد آنرا از زمین بردار. قاضی بمسخره گفت : واقعاً اینکه میگویند بهلول دیوانه است. صحیح است آخر قلم است نه کلنگ
بهلول جواب داد:مردک تودیوانه هستی که هنوز نمیدانی. با احکامیکه به این قلم مینویسی خانه های مردم خراب می کنی، تو بگو قلم است یا کلنگ؟ -
-
نوشتهشده در ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۴:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۴:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
-
نوشتهشده در ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۵:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده