-
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۷:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۷:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۷:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۷:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۷:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۷:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۸:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۸:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۸:۰۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
ho3ein شایدم اونی که تنهایی رو لمس کرده دیگه از هیچی نمیترسه!تنهایی گاهی خیلی موحش میشه!!!!!
-
نوشتهشده در ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۸:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بهاره کجایییی دلم برات خیلی تنگ شده هنوز حالت بهترنشده دتر؟؟؟؟؟
-
عصبانی نشوید
ﺑﻌﺪﺍﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ 11 ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ ،
ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮐﻨﺎﻥ ﺑﺮﺟﻬﺎﯼ ﺩﻭﻗﻠﻮ
ﺯﻧﺪﻩ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ .ﯾﮑﯽ از آنها ﺧﺎﻧﻤﯽ ﺑﻮﺩ که اون روز
ﺑﺎطرﯼ ﺳﺎﻋﺘﺶ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪﻩ
ﻭ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﻭ ﺩﯾﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ،یه ﻧﻔﺮ دیگه ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﻗﻬﻮﻩ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ
ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ
ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻋﻮض ﮐﺮﺩﻥ
ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺩﯾﺮﺵ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ،اتومبیل ﯾﮑﯽ ﺍﺯ آنها
ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺘﺎﺭﺕ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﺭﻭﺷﻦ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ ،و ﻧﻔﺮ بعدی
ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺩﯾﺮ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ
ﯾﮏ ﺟﻔﺖ ﮐﻔﺶ ﻧﻮ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ
ﻭ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﭘﺎﯾﺶ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﻧﻮ ﺑﻮﺩن
ﮐﻔﺶ ﺗﺎﻭﻝ ﻣﯿﺰﻧﺪ و ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ
ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻣﯿﺸﻮﺩ ، ﺑﻪ ﺩﺍﺭﻭﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ
ﻭ ﭼﺴﺐ ﺯﺧﻢ ﺧﺮﯾﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﺪ
ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺮ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﺩﯾﺮ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﮐﺎﺭﺵ ﺑﺮﺳﺪ
ﻭ این ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻤﺎﻧﺪ .ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﺗﺮﺍﻓﯿﮏ ﮔﯿﺮ می کنید ،
آﺳﺎﻧﺴﻮﺭﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ می دهید ،
ﻓﺮﺯﻧﺪﺗﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺩﯾﺮ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ ،
ﺳﭙﺮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻋﻘﺒﯽ ﺑﻪ ﺳﭙﺮ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﻤﺎ
ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻭ یا ﻣﺠﺒﻮﺭ ﻣﯿﺸﻮﯾﺪ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﻮﯾﺪ ،ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﻧﺸﻮﯾﺪ
آﺭﺍﻡ ﺑﺎﺷﯿﺪ
ﻭ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎﺳﺖ ،
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ
ﺷﻤﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩﻩ
ﻭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ ،و ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﺍﺯ ﺷﻤﺎﺳﺖ
اين همان حكمت خداوند
است كه در تك تك ذرات هستى جاريست...سعی کن در همه حال اجازه ی افکار منفی
و ناراحتی و عصبانیت رو به خودت راه ندی
چون با داشتن افسوس و عصبانیت
هیچ چیزی درست که نمیشه تازه بدترم میشه !
شاد باش
و همیشه چیزهای مثبت
و نقاط قوت اطراف تون رو ببینید و جذب کنید بعد از مدتی شادابی به عادت های خوب تون تبدیل میشه -
نوشتهشده در ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩ ﻣﻮﻣﻨﯽ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺍﺯ ﺩﻫﯽ ﺑﻪ ﺩﻫﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﯿ ﺮﻓﺖ.
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻭ ﻣﺴﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻣﯿ ﺒﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﺎﻣﯽ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﺮﺍﺏ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﻌﺎﺭﻑ می ﮑﻨﺪ.
ﻣﺮﺩ ﺍﺳﺘﻐﻔﺮﺍﻟﻠﻪ ﮔﻮﯾﺎﻥ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺯﺩ ﻭ ﻭﻟﯽ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ. ﺑالاخرﻩ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺷﺮﺍﺏ ﺗﻌﺎﺭﻓﯽ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﺩ ﮐﺸﺘﻪ می شود.
ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺟﺎﻥ ﺭﺍﺿﯽ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﮐﺮﺍﻩ ﺟﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ:
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺗﻮ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺣﻔﻆ ﺟﺎﻧﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﺍﺏ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭﻡ.
ﭼﻮﻥ ﺟﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻟﺐ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﮐﺮﺩ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺧﺮﺵ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﺮﺧﻮﺩﮐﺮﺩ ﻭ ﺳﺮ ﺧﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﻡ ﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺷﺮﺍﺏ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥﺧﻨﺪﯾﺪﻧﺪ.
ﻣﺮﺩ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺷﺮﺍﺑﯽ ﺣﻼﻝ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ﺍﯾﻦ ﺳﺮ ﺧﺮ ﻧﺬﺍﺷﺖ.
ﻋﺒﯿﺪ زاکانی -
@AramesheDarun
زندگی ست دیگر ...
همیشه که همۀ رنگهایش جور نیست!
همه سازهایش کوک نیست!
باید یاد گرفت با هر سازش رقصید ...
حتی با ناکوک ترین ناکوکش ...اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن
حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمیگردد...
به فرصتهایی که مثل باد میآیند و میروند...
به سالهایی که به سرعت گذشت ...
به کودکی ...
به جوانی ...حواست باشد به کوتاهی زندگیات...
به زمستانی که رفت ...
بهاری که دارد تمام میشود آرام آرام و نم نمک...
زندگی به همین سادگی میگذرد ...ابرهای آسمان زندگیات گاهی میبارد، گاهی هم صافِ صاف است ....
بدون ابر ، بدون بارندگی ...
هر جور که باشد میگذرد ... -
نوشتهشده در ۴ خرداد ۱۳۹۵، ۱۶:۳۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
اره با توام کنکور...
اخه دلت میاد این جوونای طفل معصومو اذیت میکنی؟!انکنه کشتزار داری؟هان؟اگه نداری پس چرا اینهمه اشک ماهارو در میاری؟لابد میخوای کشتزاراتو سیراب کنی؟اخه این درسته؟!
بچه ها من که دیگه تاب برداشتم وقتی یه چی یادم میره میخوام خودمو اون لحظه بترکونم اصلانم به این فک نمیکنم فراموشی گاهی طبیعیه اه خیلی نفس زیاده خواه و پروریی دارم؟!
میترکونیمت کنکور حالا میبینی امینننننن! -
اره با توام کنکور...
اخه دلت میاد این جوونای طفل معصومو اذیت میکنی؟!انکنه کشتزار داری؟هان؟اگه نداری پس چرا اینهمه اشک ماهارو در میاری؟لابد میخوای کشتزاراتو سیراب کنی؟اخه این درسته؟!
بچه ها من که دیگه تاب برداشتم وقتی یه چی یادم میره میخوام خودمو اون لحظه بترکونم اصلانم به این فک نمیکنم فراموشی گاهی طبیعیه اه خیلی نفس زیاده خواه و پروریی دارم؟!
میترکونیمت کنکور حالا میبینی امینننننن!sogol
بیخیال انقد سخت نگیر! کنکور ارزش نداره واسش انقد خودتو اذیت کنی!
تمام تلاشتو بکن دیگه هرچی شد..
ان شالله که به هرچی که میخوایم میرسیم