-
@gomname81
دست از مس وجود چو مردانِ ره شوی
تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی^_-نوشتهشده در ۱۷ اسفند ۱۴۰۰، ۲۰:۳۴ آخرین ویرایش توسط آمـاج انجام شده@fatemeh-Ma
یاد وصال میکنم، دیده پر آب میشود
شرح فراق میکنم، سینه کباب می شود..[خوشحال شدم از این مشاعره، شبت پر از نور^^
️]
-
@fatemeh-Ma
یاد وصال میکنم، دیده پر آب میشود
شرح فراق میکنم، سینه کباب می شود..[خوشحال شدم از این مشاعره، شبت پر از نور^^
️]
نوشتهشده در ۱۷ اسفند ۱۴۰۰، ۲۰:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده@gomname81
دی در گذار بود و نظر سوی ما نکرد
بیچاره دل،ک هیچ ندید از گذارِ عمر:)
همچنین،شبت اروم:) -
نوشتهشده در ۱۷ اسفند ۱۴۰۰، ۲۱:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاین حال نیست زاهدعالی مقام را -
راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاین حال نیست زاهدعالی مقام رانوشتهشده در ۱۸ اسفند ۱۴۰۰، ۶:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMahan Xodayi 2 ای قوم به حج رفته کجایید کجایید؟ / معشوق همین جاست بیایید بیایید
-
Mahan Xodayi 2 ای قوم به حج رفته کجایید کجایید؟ / معشوق همین جاست بیایید بیایید
نوشتهشده در ۱۸ اسفند ۱۴۰۰، ۶:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMohsenTaheri
در دلم بود كه بي دوست نباشم هرگز
چه توان كرد كه سعي من و دل باطل بود -
نوشتهشده در ۱۸ اسفند ۱۴۰۰، ۱۴:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم -
دوستت دارم و دانم که تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم@fatemeh-Ma
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران، وای به حال دگران -
MohsenTaheri
در دلم بود كه بي دوست نباشم هرگز
چه توان كرد كه سعي من و دل باطل بودMahan Xodayi 2
دوســـت دارد یار این آشفتگــــی
کوشـــش بیهوده به از خفتگــــی -
@fatemeh-Ma
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران، وای به حال دگرانNarges Azadmanesh
نفس برآمد و کام از تو بر نمیآید
فغان که بخت من از خواب در نمیآید
در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز
بلای زلف سیاهت به سر نمیآید
. -
Narges Azadmanesh
نفس برآمد و کام از تو بر نمیآید
فغان که بخت من از خواب در نمیآید
در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز
بلای زلف سیاهت به سر نمیآید
.@سینا-0
ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد🥺
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد
در دايره قسمت ما نقطه ي تسليميم
لطف آنچه تو انديشي حكم آنچه تو فرمايي -
@سینا-0
ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد🥺
چون بشد دلبر و با يار وفادار چه كرد
در دايره قسمت ما نقطه ي تسليميم
لطف آنچه تو انديشي حكم آنچه تو فرماييNarges Azadmanesh
یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم
محتاج برادران و خویشان نشوم
بی منت خلق خود مرا روزی ده
تا از در تو بر در ایشان نشوم
. -
Mahan Xodayi 2
دوســـت دارد یار این آشفتگــــی
کوشـــش بیهوده به از خفتگــــینوشتهشده در ۱۸ اسفند ۱۴۰۰، ۱۸:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهNarges Azadmanesh
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند بر رضای یار -
@fatemeh-Ma
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران، وای به حال دگراننوشتهشده در ۱۸ اسفند ۱۴۰۰، ۱۸:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهNarges Azadmanesh
نیست پروا عشق را از نخوت(غرور)ارباب عقل
مستی کبکان فزاید جرئت شهباز را -
Narges Azadmanesh
نیست پروا عشق را از نخوت(غرور)ارباب عقل
مستی کبکان فزاید جرئت شهباز رانوشتهشده در ۱۸ اسفند ۱۴۰۰، ۱۸:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-Ma
انکه باور داشت روزی میرسد بیچاره بود
ان که در اموال دنیا غرق بود ایمان نداشت -
@fatemeh-Ma
انکه باور داشت روزی میرسد بیچاره بود
ان که در اموال دنیا غرق بود ایمان نداشتنوشتهشده در ۱۸ اسفند ۱۴۰۰، ۱۸:۴۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMahan Xodayi 2
تکیه بر اختر شبگرد مکن،کاین عیار
تاج کاووس ربود و کمر کیخسرو -
Narges Azadmanesh
یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم
محتاج برادران و خویشان نشوم
بی منت خلق خود مرا روزی ده
تا از در تو بر در ایشان نشوم
.@سینا-0
من باشم و وی باشد و می باشد و نیکی باشد و کی باشد و کی باشد و کی
من گه لب وی بوسم وی گه لب می
من مست ز وی باشم و وی مست ز می
-
Mahan Xodayi 2
تکیه بر اختر شبگرد مکن،کاین عیار
تاج کاووس ربود و کمر کیخسرونوشتهشده در ۱۸ اسفند ۱۴۰۰، ۱۸:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-Ma
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو بگویم غم شب های جدایی -
Narges Azadmanesh
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند بر رضای یارMahan Xodayi 2
روزگاری شد ز چشم اعتبار افتاده ام
چون نگاه آشنا از چشم یار افتاده ام -
Mahan Xodayi 2
روزگاری شد ز چشم اعتبار افتاده ام
چون نگاه آشنا از چشم یار افتاده امنوشتهشده در ۱۸ اسفند ۱۴۰۰، ۱۸:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهNarges Azadmanesh
ما ز بالاییم و بالا میرویم
ما ز دریاییم و دریا میرویم -
Narges Azadmanesh
نیست پروا عشق را از نخوت(غرور)ارباب عقل
مستی کبکان فزاید جرئت شهباز را@fatemeh-Ma
آمدی جانم بـــه قــربــانــت ولــی حــالــا چــرابی وفا حالا کــه مــن افــتــاده ام از پــا چــرا