هرچی تودلته بریز بیرون۶

[خانوم لوبیا]

@سینا-0
خسته نباشی
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی

[Narges Azadmanesh]

@سینا-0

[Narges Azadmanesh]

@سینا-0
چقدر منتظر موندید (ت) بیاد
ولی خدایی خیلی خوب بود

دعای برای مادرم
دعا به شادی بابا

[MSina]

Narges Azadmanesh
پیر شدم در این انتظار
ای ایران ای مرز پر گهر
ای خاکت سرچشمه هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی و جاودان
.

[Narges Azadmanesh]

@سینا-0

قبول نیست
با نون شعر نداریم

[MSina]

Narges Azadmanesh
نهان میگشت روی روشن روز
به زیر دامن شب در سیاهی
در آن تاریک شب میگشت پنهان
فروغ خرگه خوارزمشاهی
تو فارسی 2 پیداش کردم
.

[MohsenTaheri]

@سینا-0 یک قصه بیش نیست غم عشق و وین عجب / کز هر زبان که می شنوم نامکرر است

[Narges Azadmanesh]

@سینا-0
قبول نیست آقا سینا🥺
من دنبال شعر های پیش افتاده میگشتم نبود وگرنه شعر داشتم

ناشناسی که به تاریکی شب
مبیبرد شام یتیمان عرب

[Narges Azadmanesh]

@سینا-0
بیچاره کلاس دومی ها
چه شعرایی میخونن

از کجا پیداش کردید؟
نکنه خودتون کلاس دوم هستید نمیگید

[MSina]

Narges Azadmanesh
خیر،هم اکنون کلاس دوم نیستم
ولی وقتی دوم (دبیرستان)بودم ، از این شعر یکمی خوشم اومد و یکمی حفظ شدم
با آن که جیب و جام من ازمال و می تهی است
ما را فراغتی است که جمشید جم نداشت
.

[Farhan Honar]

@سینا-0
تا توانی پیش کس مگشای راز / بر کسی این در مکن زنهار باز

[Mahan Xodayi 2]

Farhan Honar
ز میخانه دوش به دوشش میبردند
امام شهر که سجاده میکشید به دوش

[Farhan Honar]

Mahan Xodayi 2
شب فراق که داند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق دربند است

[Mahan Xodayi 2]

Farhan Honar
تو را بر در نشاند او به طراری که می‌آید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد

[Farhan Honar]

Mahan Xodayi 2
درخت تو گر بار دانش بگیرد
به زیر آوری چرخ نیلوفری را

[Narges Azadmanesh]

@سینا-0

شما فرمودید فارسی ٢ فکردم منظورتون دوم دبستان

ترسم ای مرگ نیایی تو و من پیر شوم

آنقــدر زنــده بمانم که ز جان سیر شوم

[Mahan Xodayi 2]

Farhan Honar
این نمکدان خدا جنس عجیبی دارد
هرچقدر میشکنی باز نمک ها دارد

[Farhan Honar]

Mahan Xodayi 2
دانست که دل اسیر دارد
دردی نه دواپذیر دارد

[MSina]

Farhan Honar
دل گر چه درین بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست و بسی موی شکافت
گرچه ز دلم هزار خورشید بتافت
آخر به کمال ذره‌ای راه نیافت
.

[Mahan Xodayi 2]

Farhan Honar
دوش ملائک در میخانه زدند
گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند