-
MohsenTaheri
در سیه دل نمی گیرد فسون دستی
دشمن خویش است هرکس دوستدار چشم توستنوشتهشده در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۸:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-Ma تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است / همواره مرا کوی خرابات مقام است
-
@fatemeh-Ma تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است / همواره مرا کوی خرابات مقام است
نوشتهشده در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۸:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMohsenTaheri
تنفس از هوایی که تو کردی باز دم از خود،
به یادت قانعم حتی! خیالت را نگیر از من! -
MohsenTaheri
تنفس از هوایی که تو کردی باز دم از خود،
به یادت قانعم حتی! خیالت را نگیر از من!نوشتهشده در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۱۹:۲۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-Ma نقش پای رفتگان هموار سازد راه را / مرگ را داغ عزیزان بر من آسان کرده است
اسلوب معادله -
@fatemeh-Ma نقش پای رفتگان هموار سازد راه را / مرگ را داغ عزیزان بر من آسان کرده است
اسلوب معادلهنوشتهشده در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۱۹:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMohsenTaheri
چی بگم از ت:(
تو امده ای که کافری را بکشی
غازی چو تویی خوش است کافر بودن -
MohsenTaheri
چی بگم از ت:(
تو امده ای که کافری را بکشی
غازی چو تویی خوش است کافر بودننوشتهشده در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۱۹:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-Ma
نبض مرا که میدهد هیچ ز زندگی نشان
آن که مدام شیشهام از پی عیش داده است
شیشهام از چه میبرد پیش طبیب هر زمان
حافظ از آب زندگی شعر تو داد شربتم
مولانا️
-
@fatemeh-Ma نقش پای رفتگان هموار سازد راه را / مرگ را داغ عزیزان بر من آسان کرده است
اسلوب معادلهنوشتهشده در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۱۹:۴۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMohsenTaheri
تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم
روز مرگم نفسی مهلت دیدار بدهچه کار جالبی هم تفریح میشه هم ادبیات مرور میشه کاش بقیه هم استقبال کنن.....
-
@fatemeh-Ma
نبض مرا که میدهد هیچ ز زندگی نشان
آن که مدام شیشهام از پی عیش داده است
شیشهام از چه میبرد پیش طبیب هر زمان
حافظ از آب زندگی شعر تو داد شربتم
مولانا️
نوشتهشده در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۱۹:۴۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMahan Xodayi 2
مرگ وقتی بشود چاره ی ازار خودم،
میروم تا که نباشد به سرم دار خودم! -
Mahan Xodayi 2
مرگ وقتی بشود چاره ی ازار خودم،
میروم تا که نباشد به سرم دار خودم!نوشتهشده در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۱۹:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-Ma
مجال خواب نمیباشدم ز دست خیال
در سرای نشاید بر آشنایان بستاسلوب معادله:)
-
@fatemeh-Ma
مجال خواب نمیباشدم ز دست خیال
در سرای نشاید بر آشنایان بستاسلوب معادله:)
نوشتهشده در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۱۹:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMahan Xodayi 2
تویی که گر بخرامد درخت قامت تو
ز رشک،سرو روان را به اهتزاز آرد -
Mahan Xodayi 2
تویی که گر بخرامد درخت قامت تو
ز رشک،سرو روان را به اهتزاز آردنوشتهشده در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۱۹:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@fatemeh-Ma
دردناک است که در دام شغال افتد شیر
یا که محتاج فرومایه شود مرد کریمارایه خاصی ب ذهنم نرسید:(
شمام برا شعراتون ی ارایع حداقل بنویسید موافقین؟؟:((( -
@fatemeh-Ma
دردناک است که در دام شغال افتد شیر
یا که محتاج فرومایه شود مرد کریمارایه خاصی ب ذهنم نرسید:(
شمام برا شعراتون ی ارایع حداقل بنویسید موافقین؟؟:(((نوشتهشده در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۱۹:۵۰ آخرین ویرایش توسط خانوم لوبیا انجام شدهMahan Xodayi 2
نوشته مشاعره!
نه ارایه و مشاعره!
میگذارم بروم،هر چه که شد هم بشود
که فقط ته بکشد سردی دلدار خودم!
موافق نیسدم
موافقید با کسایی ک ارایه میگن مشاعره کنید^^ -
Mahan Xodayi 2
نوشته مشاعره!
نه ارایه و مشاعره!
میگذارم بروم،هر چه که شد هم بشود
که فقط ته بکشد سردی دلدار خودم!
موافق نیسدم
موافقید با کسایی ک ارایه میگن مشاعره کنید^^نوشتهشده در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۱۹:۵۲ آخرین ویرایش توسط MohsenTaheri انجام شده@fatemeh-Ma می دهم مستی به دل ها گرچه مستورم ز چشم / بوی آغوش بهارم در چمن پیچیده ام
تشبیه استعاره تشخیص تضاد تناسب
شب خوش -
@fatemeh-Ma می دهم مستی به دل ها گرچه مستورم ز چشم / بوی آغوش بهارم در چمن پیچیده ام
تشبیه استعاره تشخیص تضاد تناسب
شب خوشنوشتهشده در ۲۴ اسفند ۱۴۰۰، ۲۰:۱۵ آخرین ویرایش توسط Mahan Xodayi 2 انجام شدهMohsenTaheri
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
واج ارایی س/اغراق/کنایه/تناسب -
Alireza Varamanzar تنی زنده دل خفته در زیرِ گِل / به از عالمی زنده ی مرده دل
دلِ زنده هرگز نگردد هلاک / تنِ زنده دل گر بمیرد چه باک
بوستان سعدینوشتهشده در ۲۵ اسفند ۱۴۰۰، ۳:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهMohsenTaheri
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گر چه ماند در نبشتن شیر شیر -
نوشتهشده در ۲۵ اسفند ۱۴۰۰، ۱۸:۴۰ آخرین ویرایش توسط خانوم لوبیا انجام شده
رها کن تا بگوید او خموشی گیر و توبه جو
که آن دلدار خو دارد به سوی تایبون(توبه کاران)رفتن -
سفری با نفس سوخته دارم در پیش
که حساب نفس صبح شود پاک آنجا
-
نوشتهشده در ۲۹ اسفند ۱۴۰۰، ۱۰:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چقد تاپیک مشاعره خلوت شده
️
آنچه از دریا به دریا می رود
از همان جا کامد،آنجا می رود -
چقد تاپیک مشاعره خلوت شده
️
آنچه از دریا به دریا می رود
از همان جا کامد،آنجا می رود@fatemeh-Ma
در این زمانه رفیقی که خالی از خِلَل است
صُراحیِ میِ ناب و سفینهٔ غزل است
. -
نوشتهشده در ۲۹ اسفند ۱۴۰۰، ۱۱:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@سینا-0
تنم گر بسوزی،به تیرم بدوزی
جداسازی ای خصم،سر از تن من -
@سینا-0
تنم گر بسوزی،به تیرم بدوزی
جداسازی ای خصم،سر از تن من@fatemeh-Ma
نهان میگشت روی روشن روز
به زیر دامن شب در سیاهی
.