Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. خــــــــــودنویس
روز آخر ❤️
_
سلام به همه رفقای کنکوری اومدم یه تاپیک بزنم برای روز آخر کنکور، اینجا بچه‌هایی که می‌خوان روز آخر رو مفید درس بخونن، بیان برنامه‌هاشونو پارت‌بندی شده بزارن ️ و هم اونایی که تصمیم گرفتن دیگه درس نخونن و فقط ریلکس کنن، اینجا کنار هم باشیم ، حرف بزنیم ، استرسارو بریزیم دور، انرژی مثبت بدیم و بگیریم ... اگه برنامه‌ریزی برای روز آخر داری، بیا پارت‌هات رو بزار و تا لحظه آخر تلاش کن ( مثل خودم ایده همینه چون مجبورم ) ... اگه تصمیم گرفتی دیگه فقط استراحت کنی که خیلیم عالی ... اگه دکترای پارسالی هستی و تجربه شب قبل کنکور رو داری، لطفا بیا راهنمایی کن، آرامش و انرژی بده :)) ‌ فقط یه خواهش کوچولو دارم لطفا فضای تاپیک آروم و مثبت نگه داریم چون قرار نیست با کارای دیگه اتفاق خاصی بیفته اما با اینکارا اتفاق خاصی میفته @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا
بحث آزاد
برگ انجیر.... ☘️🍀🌿
______
بِسْم رَبّ النور ️ سلام امیدوارم حال دلتون بهترین باشه..... برم سراغ حرف اصلی.... در فکر تاپیکی بودم که هر روز توش چند تا پست قشنگ بزارم و با چند تا عکس و متن نوشته و دل نوشته...... حالمون خوب بشه، انرژی بگیریم در طول روز.....️️ یه جورایی این تاپیک شبیه کانال یا چنل..... البته پست هایی که قرار بزارم برای خودم نیست و صرفا گلچینی از مطالبی که ممکنه توی فضای مجازی یا کتاب ها ببینم و بارگذاری بکنم..... اگر شما هم دوست داشتید خوشحال میشم همراه من بشید.... ️ [image: 1686940882701-img_-_.jpg] پ.ن:اسم تاپیک برگرفته از اسم یک کانالِ و در آخر دعا میکنم دلتون ذهنتون ابری باشه(:️️
بحث آزاد
رقیب
م
کسی هس ساعت مطالعه بالایی داشته باشه بخونیم این 20 روزو؟ ترجیحا دختر باشه تنهایی نمیتونم اگ یکی بود خیلی بهتر پیش میرفتم
بحث آزاد
خــــــــــودنویس
Dr-aculaD
Topic thumbnail image
بحث آزاد
👣ردپا👣
اهوراا
Topic thumbnail image
بحث آزاد
کنکور1405
M
سلام به همه. من بعد از یه مدت دوباره میخوام کنکور 405 رو شرکت کنم. ولی خب کسی رو پیدا نکردم که برای سال405 باشه. و دوستی پیدا نکردم تو این زمینه. هرکی هست بیاد اینجا حرف بزنیم
بحث آزاد
تروخدا بیاین
م
دیروز اشتبا کردم سلامت نخوندم الان چیکار کنم جزوه ای میدونین یکم جمعو جور باشه کتاب اصلن خونده نمیشه خیلی زیاده
بحث آزاد
دستاورد هایِ کوچکِ من🎈
AinoorA
سلام بچه ها امیدوارم حالتون خوب باشه و خیلی سرحال و شاد باشین خب از عنوان تاپیک یچیزایی مشخصه که قراره در مورد چی اینجا حرف بزنیم ولی بزارین توضیحات بیشتر بدم خیلی از ما یوقتایی هست که ممکنه احساس کنیم هیچ کاری نکردیم یا هیچ کاری ازمون برنمیاد و روزمون رو تلف کردیم و.. و ذهنمون ما رو با این افکار جور واجور و عجیب غریب مورد آزار قرار بده و احساس ناتوانی رو بهمون بده در حالی که در واقعیت اینطوری نیست و ما توانا تر از اون چیزی هستیم که توی ذهنمون هست اینجا قراره از موفقیت های کوچولومون حرف بزنیم و رونمایی کنیم تا به ذهنمون ثابت کنیم بفرما آقا دیدییی ما اینیم هر شب از کار های مثبت کوچولوتون بیاین و بگین و این حس مثبت و قشنگ مفید بودن رو به خودتون بدین مثلا کنکوری ها میتونن تموم شدن یه بخش از برنامه اشون رو بگن ، از انجام دادن کار هایی مثل مرتب کردن اتاق ، از گذروندن امتحانای سخت و آب دادن به گل ها و کلی کار کوچیک و مثبت دیگه منتظرتون هستم آلایی ها موفق باشین🥹️ دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-پیراپزشکی
بحث آزاد
تنهایی حوصله ندارم بیاین با هم نهایی بخونیم
م
سلام بچها هر ساعتی هر درسیو خوندین بیاین بگین این ساعت اینقدر فلان درس رو خوندم انگیزه میگیریم
بحث آزاد
بخدا سوالات اونقد سخت نیستن ولی وقتی میشینم سر جلسه اعداد کوه میشن واسم
م
بچها وقتی میشینم به ارومی حل میکنم سوالاتو میدونم حل میکنم مشکلی ندارم سر جلسه انگار اصن من نخوندم ی جوری میشم میترسم از سوالا مخصوصا سوالاتی ک عدد دارن عددا جلو چشام بزرگ میشن بخدا خنده داره ولی جدی میگم
بحث آزاد
من ِ فارغ 401 هم باید زمین ترمیم کنم؟؟
م
...............
بحث آزاد
شاید شد...چه میدانی؟!
Hg L 0H
مدت هاست که از نشست غبار سرد و تیره به قلبم میگذرد مدت هاست منِ تاریکِ گم شده، در خودم به دنبال روزنه هایی از نور میگردد نفس هایم سخت به جانم می نشینند اشک هایی که سرازیر نمی شوند وجود مرا به ستوه آورده اند دوست دارم بایستم سرم را بالا بگیرم و تا زمانی که صدایم خفه شود فریاد بزنم بماند در پس پرده ی خاکستری غم بماند که چه می شود... شاید شد....چه میدانی؟!
بحث آزاد
بحث آزاد
JaanaJ
دوستان من تازه وارو سایت شدم میخوام بدونم چطوری باید اسمم رو تغیر بدم درست کردم ولی باز دوباره اینو زده چیکار باید کنم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.........
بحث آزاد
تمام رو به اتمام
Hg L 0H
حس خفقان، حتی نفس کشیدن هم سخت شده گلویم فشرده تر از قبل راه هوا را بسته پروازی را آغاز کردم که در سرم مقصدش بهشتی برین بود اما اکنون و در این زمان نمیدانم کجا هستم پروازم به سمت جهنم است یا بهشت؟ میشود یا نمیشود تمام وجودم را پر کرده تمام احساسات کودکی از کوچک و بزرگ به مغزم هجوم آورده و دارد تمامِ من را آرام آرام از من میگیرد نکند اینجا جای من است؟ در سرِ کودکیِ من چنین رویایی شکل گرفته بود؟ قلبم سیاه و چشمانم تار شده اند هوای پریدن دارم اما نگار لحظه به لحظه در همان جایی قرار دارم که ایستاده بودم انگار نمیشود قدم از قدم برداشت میخواهم رها باشم از افکاری که مرا خفت میکنند و تا مرز خفه شدن من را به دنبال خود میکشانند میل به رهایی آزادی ام را هم از من گرفته... شوق پریدن آرام آرام گویی دارد تبدیل به میل سقوط میشود مبادا چنین روزی برسد... مبادا....
بحث آزاد
به که باید دل بست؟
blossom.B
به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ سینه ها جای محبت , همه از کینه پر است. هیچکس نیست که فریادِ پر از مهر تو را گرم پاسخ گوید. نیست یک تن که در این راه غم آلوده ی عمر , قدمی راه محبت پوید. خط پیشانی هر جمع , خط تنهاییست. همه گلچینِ گلِ امروزند... در نگاه من و تو حسرت بی فرداییست. به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد, نقشه‌ای شیطانیست. در نگاهی که تو را وسوسه ی عشق دهد حیله‌ای پنهانیست. خنده ها می شکفد بر لبها, تا که اشکی شکفد بر سرمژگان کسی. همه بر درد کسان می نگرند, لیک دستی نبرند از پی درمان کسی. زير لب زمزمه شادی مردم برخاست, هر کجا مرد توانائي بر خاک نشست . پرچم فتح برافرازد در خاطرِ خلق, هر زمان بر رخ تو هاله زَنَد گردِ شکست. به که بايد دل بست؟ به که شايد دل بست؟ از وفا نام مبر , آن که وفا خوست کجاست؟ ریشه ی عشق فسرد... واژه ی دوست گریخت... سخن از دوست مگو...عشق کجا؟دوست کجا؟ دست گرمی که زمهر , بفشارد دستت در همه شهر مجوی. گل اگر در دل باغ , بر تو لبخند زند بنگرش , لیک مبوی ! لب گرمی که زعشق , ننشیند به لبت به همه عمر مخواه ! سخنی کز سر راز , زده در جانت چنگ به لبت نیز مگوی ! چاه هم با من و تو بيگانه است نیِ صدبند برون آيد از آن... راز تو را فاش کند, درد دل گر بسر چاه کنی خنده ها بر غمِ تو دختر مهتاب زند گر شبي از سر غم آه کني. درد اگر سینه شکافد , نفسی بانگ مزن ! درد خود را به دل چاه مگو! استخوان تو اگر آب کند آتش غم, آب شو...آه مگو ! ديده بر دوز بدين بام بلند مهر و مه را بنگر ! سکه زرد و سپيدی که به سقف فلک است سکه نيرنگ است سکه ای بهر فريب من و تست سکه صد رنگ است . ما همه کودکِ خُرديم و همين زال فلک , با چنين سکه زرد , و همين سکه سيمينِ سپيد , ميفريبد ما را . آسمان با من و ما بيگانه زن و فرزند و در و بام و هوا , بيگانه خويش , در راه نفاق... دوست , در کار فريب... آشنا , بيگانه ... شاخه ی عشق شکست... آهوی مهر گریخت... تار پیوند گسست... به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟... -مهدی سهیلی
بحث آزاد
ای که با من ، آشنایی داشتی
blossom.B
اِی که با من، آشنایی داشتی ای که در من، آفتابی کاشتی ای که در تعبیرِ بی مقدارِ خویش عشق را، چون نردبام انگاشتی ای که چون نوری به تصویرت رسید پرده ها از پرده ات برداشتی پشتِ پرده چون نبودی جز دروغ بوده ها را با دروغ انباشتی اینک از جورِ تو و جولانِ درد می گریزم از هوای آشتی کاش حیوان، در دلت جایی نداشت کاش از انسان سایه ای می داشتی -فریدون فرخزاد
بحث آزاد
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است...
blossom.B
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري داني که رسيدن هنر گام زمان است تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي بنگر که زخون تو به هر گام نشان است آبي که برآسود زمينش بخورد زود دريا شود آن رود که پيوسته روان است باشد که يکي هم به نشاني بنشيند بس تير که در چله اين کهنه کمان است از روي تو دل کندنم آموخت زمانه اين ديده از آن روست که خونابه فشان است دردا و دريغا که در اين بازي خونين بازيچه ايام دل آدميان است دل برگذر قافله لاله و گل داشت اين دشت که پامال سواران خزان است روزي که بجنبد نفس باد بهاري بيني که گل و سبزه کران تا به کران است اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي دردي ست درين سينه که همزاد جهان است از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند يارب چه قدر فاصله دست و زبان است خون مي چکد از ديده در اين کنج صبوري اين صبر که من مي کنم افشردن جان است از راه مرو سايه که آن گوهر مقصود گنجي ست که اندر قدم راهروان است -هوشنگ ابتهاج (سایه)
بحث آزاد
پروانه‌ی رنگین
blossom.B
*از پیله بیرون آمدن گاهی رهایی نیست در باغ هم پروانه‌ی رنگین گرفتار است این کشور آن کشور ندارد حس دلتنگی دیوار با هر طرح و نقشی باز دیوار است... -محمد‌علی جوشانی*
بحث آزاد
حواست بوده است حتما...
blossom.B
الا ای حضرت عشقم! حواست هست؟ حواست بوده است آیا؟ که این عبد گنه کارت که خود ، هیراد می‌نامد، چه غم ها سینه‌اش دارد... حواست بوده است آیا؟ که این مخلوق مهجورت از آن عهد طفولیت و تا امروزِ امروزش ذلیل و خاضع و خاشع گدایی می‌کند لطفت... حواست بوده است آیا نشسته کنج دیواری تک و تنها؛ که گشته زندگی‌اش پوچ و بی معنا! دریغ از ذره ای تغییر میان امروز و دیروز و فردا... حواست هست، می‌دانم... حواست بوده است حتما! ولیکن یک نفر اینجا، خلاف دیده‌ای بینا، ندارد دیده‌ای بینا -رضا محمدزاده
بحث آزاد
امیدوارم نشناسند مرا... پیش از این، ستاره بودم!
blossom.B
یک سالِ پیش، ستاره‌ای مُرد. هیچ کس نفهمید؛ همانطور که وقتی متولد شد، کسی نفهمیده بود. همه سرگرم خنده بودند؛ زمانی که مُرد. اما یادم نیست زمانی که متولد شد، دیگران در چه حالی بودند. در آن میان فقط من بودم که دیدم که آن همه نور، چطور درخشید و بزرگ شد.... خیلی زیبا بود؛ انگار هر شب درخشان تر می‌شد... پر قدرت می‌سوخت. برای زنده بودن، باید می‌سوخت... من بودم که پا به پای سوختن هایش، اشک ریختم... اشک هایم برای خاموش کردن بی قراری هایش کافی نبود... نتوانستم خاموش کنم درد را که در لا به لای شعله هایش، ستاره‌ام را می‌سوزاند. ستاره مُرد! این آخرین خاطره‌ایست که از او در ذهن دارم... نتوانستم تقدیرش را عوض کنم.‌‌.. سیاهچاله شد... اکنون حتی نمی‌توانم شعله‌ی شمعی در کنارش بگذارم تا او را در میان تاریکی ها ببینم. سیاهچاله ها نور را می‌گیرند... چه کسی گمان می‌کرد آن همه نور ، اکنون‌ این همه تاریک باشد؟ آن زمان که نورانی بود، کسی ندیدش... نمی‌دانم این کوردلان اکنون سیاهچاله بودنش را چگونه می‌بینند که می‌خندند... آری؛ ستاره مُرد.. همه خندیدند. امشب، به یاد آن ستاره، خواهم گریست.
بحث آزاد

خــــــــــودنویس

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده بحث آزاد
1.7k دیدگاه‌ها 248 کاربران 79.2k بازدیدها 213 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • S.daniyal hosseinyS آفلاین
    S.daniyal hosseinyS آفلاین
    S.daniyal hosseiny
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط S.daniyal hosseiny انجام شده
    #1501

    و عجیب‌تر آن است
    که همهٔ آن چیزی را که مدتها تلاش کرده‌ای تا فراموش کنی،
    تمام و کمال به خاطر می‌آوری.

    «گلی نمانده خودت گل باش»

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    15
    • A آفلاین
      A آفلاین
      Alzahra
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Alzahra انجام شده
      #1502

      لعنت به من که خودمو یادم نمیاد اما تو با تمام جزیئات تو خاطرمی
      لعنت به منی که هنوز وقتی توی ایینه به چشمام نگاه میکنم تصویرتو نقش میبنده
      لعنت به من.

      دست نوشته های مغز گنگ من

      اخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره ...

      1 پاسخ آخرین پاسخ
      5
      • S.daniyal hosseinyS آفلاین
        S.daniyal hosseinyS آفلاین
        S.daniyal hosseiny
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #1503

        ‏اگر کسی بخواهد مرا متقاعد کند که اکنون اوضاع و شرایط خوب است، بدون شک در همان لحظه فَکش را خرد خواهم کرد. اما در کل می‌توانم بپذیرم که شرایط اینقدر افتضاح و فلاکت‌بار نخواهد ماند.

        «گلی نمانده خودت گل باش»

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        14
        • A آفلاین
          A آفلاین
          Alzahra
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Alzahra انجام شده
          #1504

          بعضی آدما مثل خورشیدن هرچقدر دورشون بچرخی کمه در عوض بعضیام هستن که ۲۴ ساعت دور دیگران میچرخن تا خودی نشون بدن ، بعضی آدما مثل زمینن پر از زندگی و نفس اما یه سریام مثل مریخن هرچقدر توشون دنبال زندگی بگردی چیزی دستگیرت نمی‌شه ، بعضیا مثل مشتری بزرگن ، بعضیام مثل پلوتو کوچیکو قابل نادیده گرفتن هستن ، بعضی آدما مثل ونوس سرشار از عشق و محبتن در حالیکه بعضیام مثل زحلن پر از نحسی و شومی هستن ....
          خلاصه بگم برات اول ببین طرفت کیه تا ببینی باید دورش بچرخی یا باید نادیدش بگیری

          دست نوشته های مغز گنگ من

          اخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره ...

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          4
          • A آفلاین
            A آفلاین
            Alzahra
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #1505

            از همه تلخ تر میدونی چیه ؟
            اینکه همه فکر میکنن تو اونو از یادبردی و داری به سمت آینده با برنامه جلو میری تا رویاهاتو بسازی اما
            در حقیقت تو ثانیه ای از فکرش بیرون نمیای و داری به سمت آینده فرار میکنی ....
            چه قضاوت تلخی

            دست نوشته های مغز گنگ من

            اخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره ...

            1 پاسخ آخرین پاسخ
            2
            • Z.H.ZZ آفلاین
              Z.H.ZZ آفلاین
              Z.H.Z
              تجربی دانش آموزان آلاء
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Z.H.Z انجام شده
              #1506

              ۲۰۲۲۰۳۳۰_۰۰۲۵۵۷.jpg
              چون اینجا همه متن هایی رو میزاشتن که خودشون نوشته بودن من هم یک قسمت از دفتر خاطراتمو آوردم🙂 مجموع پشت کنکور بودن و پریود یه همچین چیزیه🤧
              پ ن: امیدوارم بتونین بخونینش...

              ♡

              1 پاسخ آخرین پاسخ
              9
              • Mr. WickM آفلاین
                Mr. WickM آفلاین
                Mr. Wick
                دانش آموزان آلاء
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #1507

                گاهی وقتا قدرتی که تو سکوت هست رو نمیشه هیچ جمله و کتاب و حرفی به تصویر بکشه...همین طور دردی که توی سکوت هست!
                حتی اگه احمق ترین آدم دنیا باشی و سکوت کردن رو بلد باشی تبدیل میشی به دانا ترین فرد و خودتو جمع میکنی...

                از اینکه سکوت تورو کسی جز خدا نمیفهمه ناراحت میشی و فکر میکنی گاها که خدا هم تورو نمیفهمه ولی به خودت میای میبینی اینطوری هم نیست،هواتو داره شاید وقتتو نداره هنوز!

                مونده که به وقتش بخوره،اگه به وقتش بخوریم از فرش که سهله از کثافت میکشونه آدمو به عرش خودش!
                هیچوقت نتونستم اینو‌ درک‌ کنم که چرا نمیتونم همه اون چیزایی رو که دوسشون دارم رو داشته باشم و وقتی هم میشینی در موردش با یکی که فکر میکنی خیلی بارشه صحبت میکنی میگه حتما حکمتی توش بوده که نمیشه!! همون لحظه میخوای خودتو خفه کنی و بکنی تو زمین بشینی یه فاتحه سر قبر خودت بدی که اصلا چرا این حرفو با یه همچین موجودی در میون گذاشتی!!!

                این اصلا طبیعی نیست میدونم!
                درمانش یه اتاق خلوت و سیگار و چاییِ و یه منظره دلنشین که فک کنم تو اون دنیا هم بهش نرسم!!!

                مستر ویک
                19:35
                01/01/15

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                9
                • A آفلاین
                  A آفلاین
                  Alzahra
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Alzahra انجام شده
                  #1508

                  میدونی !!!
                  سخت ترین روز عمرم ، روزی نبود که سعی کردم قلب پر از احساسمو چال کُنَمو و منطقی تصميم بگیریم ،
                  بلکه سخت ترین و شاید دردناک ترین روز عمرم روزی بود که فهمیدم تو هیچ وقت بهم حسی نداشتی .....

                  دست نوشته های مغز گنگ من:(

                  اخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره ...

                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  10
                  • Ramos9248R آفلاین
                    Ramos9248R آفلاین
                    Ramos9248
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #1509

                    بعضی آدما نقطه جوششون بالای صفر هست؛وقتی کاسه صبرشون لبریز بشه داد میزنند ،می‌ریزند ،میپاشند ،میشکنند و...
                    ولی بعضیای دیگه نقطه جوششون کمتر از صفره؛باید از لبریز شدن کاسه صبرشون ترسید ،وقتی لبریز بشه اون آدم نسبت به بعضی چیزا یا همه چیز سرد میشه و دیگه هیچی براش مهم نیست.

                    همینجوری نمیمونه... : )))

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    10
                    • A آفلاین
                      A آفلاین
                      Alzahra
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                      #1510

                      چقدر دلتنگتم...
                      و چقدر تلخ که دیگر تو مخاطب این جمله نیستی....

                      دست نوشته های مغز گنگ من

                      اخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره ...

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      8
                      • Dr-aculaD Dr-acula

                        %(#c5e7fa)[به] %(#4fcdf3)[نام] %(#26b6f3)[خالق] %(#18a6f2)[زیـبــــــــــــــــــآیی] %(#007ec2)[ها]

                        سلام به خـودتــــــــــــــ(: 0_1534586486711_balloons-smiley.gif
                        همه ی ما هنرها و استعداد هایی رو توی وجود خودمون داریم که تا به سمتشون نریم و ازشون بهره نبریم ، شکوفا نمیشن ! ):
                        هدف این تایپیک اشتراک گذاری تولیدات ذهنی خودمون هست %(#ff0000)[(] تاکید میکنم خودمون %(#ff0000)[)] ، اینجا هر چیزی که منشاش خود شما باشید ارزش داره نه کپی کار های بقیه 😒
                        حتی میتونید فیلمی ک دیدید یا کتابی رو که خوندید رو با قلم و فکر خودتون نقد کنید و اینجا قرار بدید (:

                        همه به اینجا دعوت هستن دانش-آموزان-آلاء
                        بخصوص (:
                        🍃@zedtwo / بهاره / FLY -----> طراحان فوق العاده انجمن 0_1534586514665_scrap-books-smiley.gif
                        🦋@SOBHAN-1999 / najafiali78 / sattaralipour -----> خوشنویسان خوش قلب 😘
                        🍄negaarin / @M-an / chakame / دکتر علی ----->نویسندگان عجیب الفکر ! 🤖 🧠
                        🍁@njzamin / revival / @_Ata_ / @javadm328 ----> شاعران شهره انجمن 👳🏻♂ 👳🏼 👳♂ 👳🏼♂
                        ⚡@faezeh-r / blue ----> دو عدد عکاس تیز بین 🧐 🤩
                        💧 @zedtwo / Vezra / @Dr-Bernosi / بهاره ----> گرافیک بازان 😉 😂 🕸
                        ....................................
                        ازتون خواهش میکنم 😥 به پست ها ریپلای نزنید تا یه مجموعه خوب و یک دست از هنر های آلایی ها رو داشته باشیم (:
                        %(#6bffe6)[توجه !] این تایپیک شعبه دیگری ندارد 😒😂
                        %(#ff0000)[پ ن] : اگه پستای هنریتون رو توی تایپیک دیگه ای جز اینجا ببینم مورد پیگیریتون قرار میدم تا اخراج کامل هم دست بردار نیستم 0_1534586535363_cowboy2-smiley.gif 😂 😂

                        0_1534586548670_coke-smiley.gif

                        Marzie khanoomM آفلاین
                        Marzie khanoomM آفلاین
                        Marzie khanoom
                        فارغ التحصیلان آلاء
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #1511

                        آه دل خسته سودا زده
                        ای که ز آلام جهان یخ زده

                        در سرتو بود تماشای عشق
                        تلخ تر از عشق کجا می سرشت؟

                        تن به قضا و قدرت داده ای
                        از سر تقدیر تو آزاده ای
                        دل چو بدادی به مرامش برفت
                        هر دمی از عقل سخن برگرَفت

                        گرچه ؛در این وادی خموشی رواست
                        سوختن و ساختن از اصل ماست..🖤

                        اینم یه شعردیگم با یه وزن دیگه:

                        راوی حال دل ما زخم هاست
                        زخم زنید تا شودم التیام

                        مدخل زخم دل ما نور بود

                        نوربر این حادثه مستور بود

                        رب جلی ،حال دلم را خرید
                        خرمنی از نور و صفا بردمید

                        زخم زنیدم که دلم ریش شد
                        حال شما هم کمی از بیش شد

                        خواندمش و عزم تماشا نکرد
                        زین سببم دل چو کُهی گشت سخت

                        گرچه ؛در این وادی خموشی رواست
                        سوختن و ساختن از اصل ماست.

                        امضاء: ن .رخشنده
                        پی نوشت:شعرا دلیه..شاید هنوز قائده رعایت وزن ها رو نتونم اعمال کنم پوزش🙏

                        الا بذکرالله تطمئن القلوب💚
                        والله شدیدالعقاب..

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        10
                        • A آفلاین
                          A آفلاین
                          Alzahra
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Alzahra انجام شده
                          #1512

                          تو چه ساده ، دروغ میگفتی .....
                          و من چه ساده ، باور میکردم ....
                          و این بود تمام شباهت های بین ما .......

                          دست نوشته های مغز گنگ من

                          اخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره ...

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          6
                          • A آفلاین
                            A آفلاین
                            Alzahra
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #1513

                            و تو تمامِ من شدی ، درست زمانیکه من برایت تمام شدم .........

                            دست نوشته های مغز گنگ من

                            اخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره ...

                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            3
                            • A آفلاین
                              A آفلاین
                              Alzahra
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #1514

                              و تو تمامِ من شدی ، درست زمانیکه من برایت تمام شدم .........

                              دست نوشته های مغز گنگ من

                              اخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره ...

                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              2
                              • A آفلاین
                                A آفلاین
                                Alzahra
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #1515

                                وقتی مَتنیو می نویسم و اونو پخش میکنم اکثر آدما میان بهم میگن خوش به حالت ، چه استعدادی داری ما برای نوشتن یه جمله کلی بالا پائین میکنیم آخرم هيچی که هيچی...
                                خواستم بگم نمیدونم خوش به حالم هست یا نه ، حتی نمیدونم واقعا میشه اسمشو استعداد گذاشت
                                اما یه چیزیو خوب میدونم اونم اینکه هرچی که مینویسم ترشح مغزم نیست ، ترشح زخمایی هستش که هیچ وقت دوا نشد ....

                                دست نوشته های مغز گنگ من

                                اخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره ...

                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                8
                                • officer kO آفلاین
                                  officer kO آفلاین
                                  officer k
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #1516

                                  ولی گاهی وقتا
                                  به عقب برگشتن هم خال از لطف نیست
                                  اون موقعی که آدمای دور و برت آدم بودن
                                  اون موقع که حس میکردی همه‌شون خیلی بهت وابسته‌ن
                                  جوری که میتونن همه رو بندازن دور اما تورو هرگز
                                  حس خوبی داشت نه؟
                                  ولی الان نه اون حس دیگه برمیگرده نه اون آدما
                                  شاید حتی خودت...
                                  .
                                  .
                                  □◇□

                                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  4
                                  • A آفلاین
                                    A آفلاین
                                    Alzahra
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #1517

                                    بالاخره یه روزی ، یه جایی می‌رسه ،
                                    هم من میفهمم و هم تو ، که کدومِمون برای این جدایی بیشتر ضرر کرده......
                                    کدومِمون بدون اون یکی هم خوشبخت بوده ، .....
                                    اون روز روز دردناکیه ....

                                    دست نوشته های مغز گنگ من

                                    اخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره ...

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    6
                                    • MSinaM آفلاین
                                      MSinaM آفلاین
                                      MSina
                                      فارغ التحصیلان آلاء
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط MSina انجام شده
                                      #1518

                                      درود
                                      .
                                      ((امروز به پایان میرسد))
                                      .
                                      دفتر عمر همه روزی به پایان میرسد
                                      رنج و ترس و ناله ی امشب به پایان میرسد
                                      .
                                      تا بود جان و توان در جسم و تن
                                      می بکوش در راه ، آن هم به پایان میرسد
                                      .
                                      گر که خواهی چند ماهی دگر فارغ شوی
                                      حال دریاب ، کاو هم به پایان میرسد
                                      .
                                      غافلان آینده امروز است و بس
                                      لیک ، تا چند ساعت دیگر به پایان میرسد
                                      .
                                      از بزنگاه پگاه ، تا چراغانی شب
                                      فرصت امروز توست ، امروز به پایان میرسد
                                      .
                                      خواستم تا دهم شرحی دگر لیکن کنون
                                      طبع شعرم ، دارد به پایان میرسد😅 😅 😅
                                      .
                                      1401/1/17
                                      .

                                      بماند
                                      .

                                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      14
                                      • A آفلاین
                                        A آفلاین
                                        Alzahra
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #1519

                                        اون قدری قدرت ندارم که برنده باشم ...
                                        اما اون قدری قدرت دارم که ادامه بدم ✌✌✌✌✌

                                        دست نوشته های مغز گنگ من

                                        اخر یه شب این گریه ها سوی چشامو میبره ...

                                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        8
                                        • SachliS Sachli این تاپیک را در ارجاع داد
                                        • Infinitie. AI آفلاین
                                          Infinitie. AI آفلاین
                                          Infinitie. A
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #1520

                                          نمیدونم بقیه چی تو این تاپیک مینویسن
                                          ولی من میخوام از درگیری های ذهنم و دغدغه هام بنویسم
                                          حتی با این متنم شاید بیشتر شناخته بشم و شاید خوب نباشه کسی منو در این حد بشناسه، شاید سواستفاده کنن بقیه ولی خب
                                          و خب بزار خودمونی بنویسم دیگه، یه این بار رو فَشَل بنویسم
                                          به حرفام ایراد نگیرید، می‌خوام کلی گویی کنم، انتقاد کنم ، گیر بدم، تحسین کنم یه بار بی پرده حرف بزنم
                                          میدونی ادما وقتی بدنیا میان، یه میلی به دیده شدن و پذیرفته شدن از جانب اجتماع دارن
                                          یعنی بالاخره توی یه برهه ایی، همه این حس و میل رو داشتن و دارن
                                          وقتی میخواستم شروع به نوشتن این متن کنم،
                                          میدونی، دلم گرفته بود، البته از نظر خودم بخاطر چیزای اشتباه گرفته بود که واقعن هم اشتباه دلم گرفته بود
                                          ولی خب اولش که خواستم بنویسم، میخواستم درد و دلمو بنویسم میخواستم یه متن بی ریا باشه یه متن با احساس
                                          فارغ از هرگونه دوز و کلک و پیچیدگی
                                          ولی خب این میل به دیده شدن تو منم هست
                                          و خب طبیعتن هر لحظه در کمینه منه و ذهن منو درگیر میکنه که نکنه من الان فلان جمله رو نوشتم، فقط برا اینکه توجه بقیه رو جلب کنم
                                          که البته راه حلشم اینه که کلا ذهنمو درگیرش نکنم و فقط روی کار تمرکز رو بزارم و اینطور این حس شهرت طلبی از بین میره
                                          ولی خب عوامل منحرف کننده نمیزارن
                                          سختم هست دیگه، ساده نبوده که از اول
                                          بعد حالا مثلا یه مشکلی هست من نمیدونم بقیه فکرشون چیه ولی من فکرم اینطوریه که مثلن روی چیزی که دغدغه فکرم بشه یا چیزی که برام مهم باشه، زیاد فکر میکنم یا اینکه خیلی به واقعیت نزدیکش میدونم
                                          این موضوعو تو بقیه ندیدم و حس میکنم یه جاهایی برام خوبه یه جاهایی برام بده
                                          البته خب نمیشه گفت دقیق، چون منم ممکنه معیارم به تناسب وضعم باشه ولی میدونم وضعیت چجوره تقریبن
                                          میدونی من مثلا برام مهمه که کسی ازم به ناحق ناراحت نشه
                                          این موضوعو کمتر توی خیلی از افراد میبینم، منظورو شخص خاصی نیست به خودتون نگیرید، شماها نمیدونید ولی من هنوز فکر میکنم دخترا کلا ادمای معصومین
                                          یعنی مثلن چطور بگم، من دغدغه دارم که بدونم چه وقت باید از حق خودم جلوی یه خانم دفاع کنم و چه وقت کوتاه بیام
                                          اکثر اوقات من کوتاه میام، حالا چمیدونم شاید بگید اینم شد مث بقیه که میگه کوتاه میاد ولی فقط حرف زده و عمل نکرده
                                          باید بگم که نه واقعن
                                          چه واقعیت چه مجازی به هزاران دلیل من سعی میکنم مدارا کنم با خانما و این برام گاها تبدیل به مشکل شده
                                          نمیدونم چرا ولی خب متوجه باش دیگه
                                          وقتی من حرمت نگه میدارم و چیزی نمیگم، واقعن بخاطر اینه که هم برات ارزش قائلم هم روم نمیشه چیزی بگم
                                          خب تو چرا ادامه میدی؟! خب خیلی وقتا دیدم از طرف دخترا به من حرف زده شده، نه حرفی که مثلن نصیحت یا پند باشه هاا نه، منظورم این نیست
                                          حرفی زده شده که خب اگر بخوایم دقیق نگاه کنیم، خیلی جالب نبوده دیگه! درست نبوده اون حرف زده بشه
                                          با کمال احترام ولی وقتی اومدم انجمن تا الان
                                          متوجه شدم، خیلی از دخترا، طاقت برگشت شوخی خودشونو ندارن و خب من که چیزی نمیتونم بگم چون از احوالات دخترا باخبر نیستم ولی خب بین پسرا این حرکت چیز خوبی نیست
                                          خب خیلی منطقیه دیگه! وقتی یه شوخی با یه نفر میکنی، اول باید قبول کنی که اگه یه نفر اون شوخیو با خوده تو کرد، خودت ناراحت نشی!
                                          ولی متاسفانه من از بس اینجا دیدم که نمیشه شوخیو برگردوند، دیگه سعی کردم دوز شوخیامو کم کنم نسبت به خانما
                                          بله درست شنیدید
                                          گاها شده یه پیام شوخیو تایپ کردم که ارسال کنم، ولی منصرف شدم، چون احتمال دادم طرف مقابل بهش بر میخوره
                                          میدونی حالا گذشته از این
                                          خیلی وقته در مورد ازدواج زیاد فکر میکنم
                                          خیلی از ماها همش به والدین خودمون راجع به نحوه تربیت کردن و دستور دادن به ماها گیر میدیم
                                          ولی قطع به یقین میشه گفت اگه اونا حرف حقو نزده باشن، خودمون هم خیلی گلی به سرمون نزدیم
                                          همش یاد گرفتیم موفقیت کسب نکردنامونو بندازیم تقصیر خانواده!
                                          خانواده رفت مهمونی منم برد
                                          خانواده سر و صدا میکنه
                                          خانواده تو کارم فضولی میکنه
                                          خانواده ال خانواده بل
                                          خب من گندکاریام رو نود و نه درصد به عهده خودم میگیرم که البته کار درستیم هست، ولی این مورد توی خیلی دیدم اینطور نیست و این بده
                                          حالا برگردیم سر بحث اصلی
                                          خیلی از ماها اگه بخوایم همین روند معمولی زندگی رو ادامه بدیم، بهتر از والدین فعلی خودمون ازمون در نمیاد
                                          گرچه شاید اصن والدی در نیاد
                                          وقتی هنوز اونقدر بچه اییم که فکرمون توی ظاهربینی مونده
                                          وقتی هنوز اونقدر بچه ایم که نمیخوایم سیر کتابخوانی شروع کنیم
                                          وقتی هنوز اونقدر بچه ایم که دغدغه اصلی مون اینه فلان تیم فوتبال، فلان رپر، فلان یوتیوبر فلان ... قراره چه گلی به سرش بزنه، هنوز مونده تا بزرگ شیم
                                          کی میخوایم بزرگ شیم؟!
                                          هنوز تو نمیتونی خشم خودتو کنترل کنی
                                          نمیتونی شهوت خودتو کنترل کنی
                                          یاد نگرفتی سهم غذای داداشتو نخوری
                                          یاد نگرفتی صبح زود از خواب پا شی
                                          یاد نگرفتی یه مهارت جدیدو!
                                          هنوز زبان انگلیسیت. رو احتمالن شونصد بار کلاس رفتی ولی هنوز توی ای بی سی دی میمونی
                                          هنوز نمازات قضا میشن و نمازای قضات هم وقت نمیزاری که بخونی
                                          هنوز توی ساده تربن مبانی فکری خودت و اینکه قراره به چه چیزی پایبند باشی موندی
                                          هنوز ورزش نمیکنی، کلی اضاف وزن داری ولی عین خیالت نیست
                                          هنوز یاد نگرفتی چطور با پدر و مادر خودت برخورد کنی اونوقت میخوای بری با عشقت حرفای عاشقانه بزنی؟!
                                          اونوقت میخوای درست بچه هات رو تربیت کنی؟!
                                          اونوقت میخوای پدر یا مادر نمونه ایی باشی؟! همونی که خودت میخوای؟!
                                          الانم احتمالن با خودمون میگیم خب کنکوره نمیشه وقت گذاشت
                                          با اینکه خودم خیلی به این مورد اعتقاد ندارم
                                          ولی خب باشه، چند نفرمون بعد کنکور دغدغه مون بوده که به فکر این مسائل باشیم؟!
                                          کدوم آدم شیری عقلی اومده گفته ۱۸ سالگی وقت خوش گذرونیه؟!
                                          کدوم آدم پرتلاش و یا دانشمند رو میشناسید که دنبال عیاشی و رفتن پی دوستاش باشه؟!
                                          باشه منم میدونم تا یه حدی لازمه، ولی واقعن نه در این حد که ماها اینقدر دامن زدیم به خوشگذرونی
                                          کی قراره آدم بشیم؟!
                                          افتادیم توی یه لوپ معیوب به قول بعضیا
                                          میریم ته کیف و حالی که ممکنه، رو با دوستامون انجام میدیم
                                          زندگی و شغل و هدفمون هم به کتفمون نیس، بعد تا تو زندگی کم اوردیم زمین وزمان رو مسئول قرار میدیم
                                          -ایران بدبخته که الان مضع من اینطوره
                                          -اهواز فلانه که الان من سردرگمم
                                          -مملکت فلک زده اس
                                          ته خوشحالی رو داریم، اخرش همش مینالیم از در و دیوار
                                          اونوقت خومون چه غلطی کردیم؟! هیچی!! کارمون شده اینکه همین چرت و پرتایی که باقی مردم به مسبب وضعیت خودشون میگن، رو ماهم بگیم
                                          یه بار پدر و مادره یه بار پلیسه، یه بار فلان مسئوله یه بار رئیس جمهور فحش کشی میکنیم
                                          اصن کی قراره بپذیریم که باید با وضعیت ساخت و تلاش کرد؟!
                                          اونی که تو سکوت تلاش میکنه دردشم تو خودش میریزه قویتره یا اونی که همش داره گلگی میکنه و بی اعصاب بازی در میاره؟!
                                          خودمو دارم میگم ها!
                                          وقتی هنوز فکر و دلمون اونقدر ضعیفه که بادی به بیدی میخوره، از زمین و زمان دلخور میشیم
                                          چه فایده داره؟!
                                          پس فردا رفتی تو اجتماع میزنن پس سرت مسخرت میکنن، حاضری حرفاشونو بشنوی و تحمل کنی و گاها چیزی نگی؟!خب بالاخره ادم بیشعور به تمام معنا و رذل، همه جا پیدا میشه
                                          بلدی چطور باید با این آدما برخورد کنی؟!
                                          نوع برخوردی که قراره داشته باشی، خودخواهانه اس یا دوستانه؟!
                                          چطور هنوز دغدغه ات فیلمه؟!
                                          باشه فیلم خوبه ولی نه اینکه در هفته سریال چهل قسمتی رو تموم کنی
                                          مگه زندگیت فیلمه؟! از فیلم پول در میاری مگه؟!
                                          فیلم همون عامل منحرف کنندس
                                          فیلم دیسترکشنه
                                          شهوت دیسترکشنه
                                          موسیقی بازی گیم باشگاه رپ امیال درونی
                                          اگر هدفت نباشن، اضافه مصرف کردنشون،میشه دیسترکشن!
                                          هنوز اونقدر قوی نیستی که بخوای به تعهد بین خودتو همسرت پایبند باقی بمونی بعد به قیافه همسرت فکر میکنی؟!
                                          به کجا داریم میریم؟!
                                          وقتی که اب پرتقال صبحونه ات، سه دبقه دیر بشه، صدات در میاد، وقتی مه صبر نداری تحمل نداری
                                          اونوقت چطور قراره حرف و حدیث های این و اون رو در آینده تحمل کنی؟!
                                          اصن کی قراره بپذیریم که مسئولیتمون رو دوش خودمونه؟؟
                                          الان بزارنت توی یه شهر غریب بدون هیچ حرفی، بهت یه مقدار پول بدن، با یه خونه، میتونی دووم بیاری؟ میتونی کار پیدا کنی؟بری کار کنی؟! صبح ساعت ۸ ارباب رجوع بی اعصاب بیاد پیشت و سرت داد بزنه و تو هم محترمانه جوابش بدی؟!
                                          کی قراره بزرگ شیم؟!
                                          د اخه لامصب
                                          تو هنوز توی خوت موندی
                                          بیخود کردی میخوای بری یکی دیگرم بدبخت کنی
                                          بیخود کردی میری رل میزنی
                                          مگه دختر مردم اسباب بازیه
                                          نمیتونی دلتو کنترل کنی بتمرگ تو خونه از مجازی دور بمون
                                          این خودخواه بازیا چیه
                                          میدونی گاهی اوقات هم ذهنم میره راجع به کنکور فکر میکنه و راجع به شغل
                                          یه چیزی که تو ذهن ماها کردن
                                          اینه که درامد فقط پزشکیه مهندسیه وکالته قاضی بودنه
                                          در حالیکه من تازه فهمیدم اینطور نیست
                                          خیلی چیزای دیگه ام هست
                                          کاش اینو زودتر میفهمیدم
                                          پول در اوردن میتونه راحت باشه اگه قید و بندی نداشته باشی
                                          یه جا از اقا سهراب شنیدم گفتمش واینر بودن چطوره
                                          فکر کنم گفت از این کارا خوشم نمیاد چون مفید نیست
                                          بعد من رفتم تو فکر
                                          دیدم ای دل غافل
                                          شغلای زیادی هستن که پول توشون هست ولی در عوض خیلی ایرادات دارن
                                          اون شغلی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم توی ترویج برهنگی توی ترویج بی اخلاقی توی ترویج بی فرهنگی توی ترویج افکار غلط توی ترویج کار های زشت تاثیر داره، شغل خوبی نیست
                                          درسته هر ادمی اختیار خودشو داره
                                          ولی این اختیار یه حد اعتدالی داره
                                          وقتی یه ادم گرسنه اس سه روزه غذا نخورده، و جلوش یه کیک بزاریم، نباید ازش انتظار داشته باشیم که خیلی بتونه خودشو کنترل کنه
                                          شغل هم همینطور
                                          اون کسی که ساقی مواد مخدره هم میتونه بیاد بکه مشتریام اختیار دارن بخرن یا نخرن، ولی بیخود کرده همچین استدلالی میاره
                                          بستر یه چیز اشتباه اصن نباید فراهم بشه
                                          نه اینکه فراهم بشه و بگیم افراد مختارن!
                                          این موضوع ساده اگه تو مخ خیلی از ادمای بی عقل میرفت نصف مشکلات حل بود
                                          اگه شغل آیندت باعث بشه یه بستر اشتباه فراهم بشه برای قشر جوون و نوجووون، اگه وجدان داری، بدون که داری به اون مشتریات خیانت میکنی
                                          اگرم برات مهم نیست، خب تو هم میشی یکی مثل هزاران هزار فردی که روزی کلی خلاف و کار اشتباه انجام میدن ولی صرف اینکه کار اشتباهشون، در ظاهر جنبه خشن داره مجازات میشن ولی بقیه چون کار اشتباهشون در دید نیست مثه شکستن قلب ادما مثه ترویج افکار زشت و غلط، فقط چون در ظاهر این کار مشخص نیست، افراد مجازات نمیشن!
                                          و این خوب نیست
                                          هعی...
                                          #درگیری های زندگی

                                          جلوی اغراق ذهنتون رو بگیرید.

                                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          28
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 74
                                          • 75
                                          • 76
                                          • 77
                                          • 78
                                          • 83
                                          • 84
                                          • درون آمدن

                                          • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع