هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
لیلی بنشین خاطره ها را رو کن ... لب وا کن و با واژه بزن جادو کن
لیلی تو بگو،حرف بزن،نوبت توست ... بعد از من و جان کندن من نوبت توست
لیلی مگذار از دَم ِ خود دود شوم ... لیلی مپسند این همه نابود شوملیلی بنشین، سینه و سر آوردم ... مجنونم و خونابِ جگر آوردم
مجنونم و خون در دهنم می رقصد ... دستان جنون در دهنم می رقصد
مجنون تو هستم که فقط گوش کنی ... بگذاری ام و باز فراموش کنیدیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست ... یک عاشق ِ این گونه از این دست کجاست
تا اخم کنی دست به خنجر بزند ... پلکی بزنی به سیم آخر یزند
تا بغض کنی،درهم و بیچاره شود ... تا آه کِشی،بندِ دلش پاره شودای شعله به تن،خواهرِ نمرود بگو ... دیوانه تر از من چه کسی بود،بگو
آتش بزن این قافیه ها سوختنی ست ... این شعر ِ پُر از داغ ِ تو آتش زدنی ست
ابیاتِ روانی شده را دور بریز ... این دردِ جهانی شده را دور بریزمن را بگذار عشق زمین گیر کند ... این زخم سراسیمه مرا پیر کند
این پِچ پِچ ِ ها چیست،رهایم بکنید ... مردم خبری نیست،رهایم بکنید
من را بگذارید که پامال شود ... بازیچه ی اطفالِ کهنسال شودمن را بگذارید به پایان برسد ... شاید لَت و پارَم به خیابان برسد
من را بگذارید بمیرد،به درَک ... اصلا برود ایدز بگیرد،به درَک
من شاهدِ نابودی دنیای منم ... باید بروم دست به کاری بزنمحرفت همه جا هست،چه باید بکنم ... با این همه بن بست چه باید بکنم
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند ... مردم چه بلاها به سَرم آوردند
من عشق شدم،مرا نمی فهمیدند ... در شهرِ خودم مرا نمی فهمیدنداین دغدغه را تاب نمی آوردند ... گاهی همگی مسخره ام می کردند
بعد از تو به دنیای دلم خندیدند ... مردم به سراپای دلم خندیدند
در وادیِ من چشم چرانی کردند ... در صحن ِ حَرم تکه پرانی کردنددر خانه ی من عشق خدایی می کرد ... بانوی هنر، هنرنمایی می کرد
من زیستنم قصه ی مردم شده است ... یک تو، وسط زندگیم گم شده است
اوضاع خراب است،مراعات کنید ... ته مانده ی آب است،مراعات کنیداز خاطره ها شکر گذارم، بروید ... مالِ خودتان دار و ندارم، بروید
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند ... مردم چه بلاها به سرم آوردند
من از به جهان آمدنم دلگیرم ... آماده کنید جوخه را، می میرمدر آینه یک مردِ شکسته ست هنوز ... مرد است که از پا ننشسته ست هنوز
یک مرد که از چشم تو افتاد شکست ... مرد است ولی خانه ات آباد، شکست
در جاده ی خود یک سگِ پاسوخته بود ... لب بر لب و دندان به زبان دوخته بودبر مسندِ آوار اگر جغد منم ... باید که در این فاجعه پرپر بزنم
اما اگر این جغد به جایی برسد ... دیوانه اگر به کدخدایی برسد
ته مانده ی یک مرد اگر برگردد ... صادق،سگ ولگرد اگر برگرددمعشوق اگر زهر مهیا بکند ... داوود نباشد که دری وا بکند
این خاطره ی پیر به هم می ریزد ... آرامش تصویر به هم می ریزد
ای روح مرا تا به کجا می بری ام ... دیوانه ی این سرابِ خاکستری اممی سوزم و می میرم و جان می گیرم ... با این همه هر بار زبان می گیرم
در خانه ی من پنجره ها می میرند ... بر زیر و بم باغ، قلم می گیرند
این پنجره تصویر خیالی دارد ... در خانه ی من مرگ توالی دارددر خانه ی من سقف فرو ریختنی ست ... آغاز نکن،این اَلَک آویختنی ست
بعد از تو جهانِ دگری ساخته ام ... آتش به دهانِ خانه انداخته ام
بعد از تو خدا خانه نشینم نکند ... دستانِ دعا بدتر از اینم نکندمن پای بدی های خودم می مانم ... من پای بدی های تو هم می مانم
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند ... مردم چه بلاها به سرم آوردند
آواره ی آن چشم ِ سیاهت شده ام ... بیچاره ی آن طرز نگاهت شده امهر بار مرا می نگری می میرم ... از کوچه ی ما می گذری، می میرم
سوسو بزنی، شهر چراغان شده است ... چرخی بزنی،آینه بندان شده است
لب باز کنی،آتشی افروخته ای ... حرفی بزنی،دهکده را سوخته ایبد نیست شبی سر به جنونم بزنی ... گاهی سَرکی به آسمانم بزنی
من را به گناهِ بی گناهی کشتی ... بانوی شکار، اشتباهی کشتی
بانوی شکار،دست کم می گیری ... من جان دهم آهسته تو هم می میریاز مرگِ تو جز درد مگر می ماند ... جز واژه ی برگرد مگر می ماند
این ها همه کم لطفی ِ دنیاست عزیز ... این شهر مرا با تو نمی خواست عزیز
دیوانه ام،از دست خودم سیر شدم ... با هر کسِ همنام ِ تو درگیر شدمای تُف به جهانِ تا ابد غم بودن ... ای مرگ بر این ساعتِ بی هم بودن
یادش همه جا هست،خودش نوش ِ شما ... ای ننگ بر و مرگ بر آغوش شما
شمشیر بر آن دست که بر گردنش است ... لعنت به تنی که در کنار تنش است
دست از شب و روز گریه بردار گلم ... با پای خودم می روم این بار گلمعلیرضا آذر
-
لیلی بنشین خاطره ها را رو کن ... لب وا کن و با واژه بزن جادو کن
لیلی تو بگو،حرف بزن،نوبت توست ... بعد از من و جان کندن من نوبت توست
لیلی مگذار از دَم ِ خود دود شوم ... لیلی مپسند این همه نابود شوملیلی بنشین، سینه و سر آوردم ... مجنونم و خونابِ جگر آوردم
مجنونم و خون در دهنم می رقصد ... دستان جنون در دهنم می رقصد
مجنون تو هستم که فقط گوش کنی ... بگذاری ام و باز فراموش کنیدیوانه تر از من چه کسی هست،کجاست ... یک عاشق ِ این گونه از این دست کجاست
تا اخم کنی دست به خنجر بزند ... پلکی بزنی به سیم آخر یزند
تا بغض کنی،درهم و بیچاره شود ... تا آه کِشی،بندِ دلش پاره شودای شعله به تن،خواهرِ نمرود بگو ... دیوانه تر از من چه کسی بود،بگو
آتش بزن این قافیه ها سوختنی ست ... این شعر ِ پُر از داغ ِ تو آتش زدنی ست
ابیاتِ روانی شده را دور بریز ... این دردِ جهانی شده را دور بریزمن را بگذار عشق زمین گیر کند ... این زخم سراسیمه مرا پیر کند
این پِچ پِچ ِ ها چیست،رهایم بکنید ... مردم خبری نیست،رهایم بکنید
من را بگذارید که پامال شود ... بازیچه ی اطفالِ کهنسال شودمن را بگذارید به پایان برسد ... شاید لَت و پارَم به خیابان برسد
من را بگذارید بمیرد،به درَک ... اصلا برود ایدز بگیرد،به درَک
من شاهدِ نابودی دنیای منم ... باید بروم دست به کاری بزنمحرفت همه جا هست،چه باید بکنم ... با این همه بن بست چه باید بکنم
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند ... مردم چه بلاها به سَرم آوردند
من عشق شدم،مرا نمی فهمیدند ... در شهرِ خودم مرا نمی فهمیدنداین دغدغه را تاب نمی آوردند ... گاهی همگی مسخره ام می کردند
بعد از تو به دنیای دلم خندیدند ... مردم به سراپای دلم خندیدند
در وادیِ من چشم چرانی کردند ... در صحن ِ حَرم تکه پرانی کردنددر خانه ی من عشق خدایی می کرد ... بانوی هنر، هنرنمایی می کرد
من زیستنم قصه ی مردم شده است ... یک تو، وسط زندگیم گم شده است
اوضاع خراب است،مراعات کنید ... ته مانده ی آب است،مراعات کنیداز خاطره ها شکر گذارم، بروید ... مالِ خودتان دار و ندارم، بروید
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند ... مردم چه بلاها به سرم آوردند
من از به جهان آمدنم دلگیرم ... آماده کنید جوخه را، می میرمدر آینه یک مردِ شکسته ست هنوز ... مرد است که از پا ننشسته ست هنوز
یک مرد که از چشم تو افتاد شکست ... مرد است ولی خانه ات آباد، شکست
در جاده ی خود یک سگِ پاسوخته بود ... لب بر لب و دندان به زبان دوخته بودبر مسندِ آوار اگر جغد منم ... باید که در این فاجعه پرپر بزنم
اما اگر این جغد به جایی برسد ... دیوانه اگر به کدخدایی برسد
ته مانده ی یک مرد اگر برگردد ... صادق،سگ ولگرد اگر برگرددمعشوق اگر زهر مهیا بکند ... داوود نباشد که دری وا بکند
این خاطره ی پیر به هم می ریزد ... آرامش تصویر به هم می ریزد
ای روح مرا تا به کجا می بری ام ... دیوانه ی این سرابِ خاکستری اممی سوزم و می میرم و جان می گیرم ... با این همه هر بار زبان می گیرم
در خانه ی من پنجره ها می میرند ... بر زیر و بم باغ، قلم می گیرند
این پنجره تصویر خیالی دارد ... در خانه ی من مرگ توالی دارددر خانه ی من سقف فرو ریختنی ست ... آغاز نکن،این اَلَک آویختنی ست
بعد از تو جهانِ دگری ساخته ام ... آتش به دهانِ خانه انداخته ام
بعد از تو خدا خانه نشینم نکند ... دستانِ دعا بدتر از اینم نکندمن پای بدی های خودم می مانم ... من پای بدی های تو هم می مانم
لیلی تو ندیدی که چه با من کردند ... مردم چه بلاها به سرم آوردند
آواره ی آن چشم ِ سیاهت شده ام ... بیچاره ی آن طرز نگاهت شده امهر بار مرا می نگری می میرم ... از کوچه ی ما می گذری، می میرم
سوسو بزنی، شهر چراغان شده است ... چرخی بزنی،آینه بندان شده است
لب باز کنی،آتشی افروخته ای ... حرفی بزنی،دهکده را سوخته ایبد نیست شبی سر به جنونم بزنی ... گاهی سَرکی به آسمانم بزنی
من را به گناهِ بی گناهی کشتی ... بانوی شکار، اشتباهی کشتی
بانوی شکار،دست کم می گیری ... من جان دهم آهسته تو هم می میریاز مرگِ تو جز درد مگر می ماند ... جز واژه ی برگرد مگر می ماند
این ها همه کم لطفی ِ دنیاست عزیز ... این شهر مرا با تو نمی خواست عزیز
دیوانه ام،از دست خودم سیر شدم ... با هر کسِ همنام ِ تو درگیر شدمای تُف به جهانِ تا ابد غم بودن ... ای مرگ بر این ساعتِ بی هم بودن
یادش همه جا هست،خودش نوش ِ شما ... ای ننگ بر و مرگ بر آغوش شما
شمشیر بر آن دست که بر گردنش است ... لعنت به تنی که در کنار تنش است
دست از شب و روز گریه بردار گلم ... با پای خودم می روم این بار گلمعلیرضا آذر
-
وقتی بعضی روزها رو مرور میکنم..
میبینم که چقدر تغییر کردم..
چقدر پرانرژی،چقدر فعال..
چقدر موفق،بودم...
چجوری از پس اون همه کار و فعالیت بر میومدم،بدون اینکه بگم چقدر سخته..
و چقدر تشویق بقیه واسه ادامه دادن راهم کمک کننده بود..
بعضی وقتا با خودم میگم چجوری اونجوری بودم..
میشه یبار دیگه بشم همون الهام قبلی..
بسی به حال اون روزها غبطه میخورم...
دلم واسه اون روزها و کارها تنگ شده..
اولین نشونه برگشتُ چند روز پیش دیدم که تونستم بعد مدتها یه شعر درست حسابی بگم و تقریبا تبدیل شده به عادت هر شبم..
کم کم شروع میکنم واسه برگشت به اون آدمی که قبلا بودم..
امیدوارم بعد مدتی مثلا حدود یکی دو ماه دیگه که این پستُ دیدم از جایگاهی که الان هستم چند قدمی رو به جلو حرکت کرده باشم..به کمک خدایی که هیچ وقت امیدُ ازمون نگرفت و همیشه پشت و پناهمونه..
#تودلی
۱۴۰۱/۰۱/۲۰
-
maryam111
مريم جان پیویتو چک میکنی گلم
دمت گرم آبجی -
@سجاد-ذوالفقاری در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Kosar-Mortazavi در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
مثل اینکه قانون عوض شده... چند تا لایک در روز؟
درود
20 لایک در روز
و در روز به هر فرد 6 تا رای میشه داددرود بر شما
خیلی ممنون
چه عجیب فکر نمیکردم روزی همچین قانونی داشته باشیم!@Kosar-Mortazavi
ما هم باورمون نمیشد و با تمام وجود امیدواریم که هنوزم نداشته باشیم. -
@Zahra-Hamrang خبری مهمی هست که نمیدونی .
-
یادش بخیر
قبلنا ک میرفدم مدرسه
روزایی ک درسم سخت بود و نخونده بودمش
خودمو میزدم ب مریضی نمیرفدم مدرسه -
z Gheibi نمیشه مامانم میگه یه دلیل محکم واسه نرفتن به مدرسه باید بیاری با این چیزا راضی نمیشن
-
یادش بخیر
قبلنا ک میرفدم مدرسه
روزایی ک درسم سخت بود و نخونده بودمش
خودمو میزدم ب مریضی نمیرفدم مدرسه -
@fatemeh-Ma یکی از بچه ها فامیل مون یه سال اول مهر میگفت این انگشتم که مشق مینویسه درد گرفته نمیتونم مدرسه برم
z Gheibi
الهی
این دیگ خیلی ضایع میشد
من صب پامیشدم میگفدم مامان شکمم درد میکنه -
z Gheibi
الهی
این دیگ خیلی ضایع میشد
من صب پامیشدم میگفدم مامان شکمم درد میکنه -
مخفی زدیم ولی تو انلاینی ها نشون داده میشه
پ ن : رو انلاین بزنیم بهتره -
مخفی زدیم ولی تو انلاینی ها نشون داده میشه
پ ن : رو انلاین بزنیم بهترهFarideh Khangah در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
مخفی زدیم ولی تو انلاینی ها نشون داده میشه
پ ن : رو انلاین بزنیم بهتره -
Farideh Khangah در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
مخفی زدیم ولی تو انلاینی ها نشون داده میشه
پ ن : رو انلاین بزنیم بهتره@Zahra-Zahraii سلام ابجی
چطوری خوبی -
@Zahra-Zahraii سلام ابجی
چطوری خوبیFarideh Khangah در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Zahra-Zahraii سلام ابجی
چطوری خوبیسلام عزیزم
خوبم توچطوری -
Farideh Khangah در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Zahra-Zahraii سلام ابجی
چطوری خوبیسلام عزیزم
خوبم توچطوری@Zahra-Zahraii منم خوبم خداروشکر
-
@jahad-20
@Felli
@F-Seif-0
@N-n-good
@Fargol-Sh
Reyhaneh Moradi
HADAF MAN
@Miss-joker
Sana Asadi 1
Sara_R
Marzieh Abouei
@Zahra-zahraii
bahar mohammadi 0
Asal M 2
@sania-Andiravan
دیگه چیزی نمونده زود تموم میشه
انشاءالله نتیجهی تک تک این روزارو بگیرید و بهتریناااا واستون اتفاق بیفته
دوران سختیه واقعا
ولی چیزی نمونده دیگهGharibe Gomnam در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@jahad-20
@Felli
@F-Seif-0
@N-n-good
@Fargol-Sh
Reyhaneh Moradi
HADAF MAN
@Miss-joker
Sana Asadi 1
Sara_R
Marzieh Abouei
@Zahra-zahraii
bahar mohammadi 0
Asal M 2
@sania-Andiravan
دیگه چیزی نمونده زود تموم میشه
انشاءالله نتیجهی تک تک این روزارو بگیرید و بهتریناااا واستون اتفاق بیفته
دوران سختیه واقعا
ولی چیزی نمونده دیگهمرسیییی عزیزم
-
@Zahra-Zahraii منم خوبم خداروشکر
Farideh Khangah در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Zahra-Zahraii منم خوبم خداروشکر
شکر همیشه باشی