هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
-
ی دور دور با هیجان نیازمندم
-
حیف تا صب شب زنده دارم
-
@Zahra-Zahraii در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
استرسام شروع شد://
کلن 3ساعت مخابم همونقدم خاب کنکور میبینم
چرااا://اینهمه دکتر و مهندس و نابغه روی تخت تیمارستان
اینهمه آدم نخبه که خودشونو کشتن
فشار که زیادی به خودت وارد کنی استرس الکی هیچی به هیچیه تهش
روانت و جسمت که سالم نباشه هرجای این دنیاام بری دیگه حالت خوب نیست
حالا میخوای تو لیست رتبه برترا قرار بگیری یا تو قله های موفقیت های جهان
مهم اینه خدایی نکرده یه روزی فشار روانی و جسمی یا تورو میکشونه تو تیمارستان یا بیماستارن یاام رو روی اسفالت وقتی از روی پشت بومپریدی....
به همه جاام که رسیدی اما وقتی تهش نه دلت خوشحاله نه جسمت
به چه دردی میخوره؟
این موفقیت همون که نباشه بهتره -
-
284840747_848461129878927_3658082748292064301_n.mp4
من وقتی کنکور دادم و دارم زمین و زمان رو فحش میدم و دیگه خواهر مادر نذاشتم برای طراح و سازمان سنجش بمونه
️
-
دیشب خواب دیدم پایین یه جاده ام، هوا هم مه آلود بود
بعد دیدم اون وسطای کوه میون مه یه تابلو مانندی بود نوشته بود در آسمان جمع شوید -
Faez Fateminia در
شعردانه
گفته است:
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم . همان یک لحظه ی اول ، که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان ، جهان را با همه زیبایی و زشتی ، به روی یکدگر ، ویرانه می کردم . عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . که در همسایه ی صد ها گرسنه ، چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم ، نخستین نعره ی مستانه را خاموش آن دم ، بر لبِ ، پیمانه می کردم . عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . که می دیدم یکی عریان و لرزان ، دیگری پوشیده از صد جامه ی رنگین ، زمین و آسمان را واژگون ، مستانه می کردم عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . نه طاعت می پذیرفتم ، نه گوش از بهر این بیداد گر ها تیز کرده ، پاره پاره در کف زاهد نمایان ، سبحه ی ، صد دانه می کردم عجب صبری خدا دارد !
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم . برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان ، هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو ، آواره و دیوانه می کردم . عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . بگرد شمع سوزان ِ دل عشاق سرگردان ، سراپای وجود بی وفا معشوق را ، پروانه می کردم . عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . به عرش کبریایی ، با همه صبر خدایی ، تا که می دیدم عزیز نابجایی ، ناز بر یک ناروا گردیده خواری می فروشد ، گردش این چرخ را وارونه ، بی صبرانه می کردم . عجب صبری خدا دارد ! اگر من جای او بودم . که می دیدم مشوش عارف و عامی ، ز برق فتنه ی این علم ِ عالم سوز مردم کش ، به جز اندیشه ی عشق و وفا ، معدوم هر فکری ، در این دنیای ، پر افسانه می کردم . عجب صبری خدا دارد ! چرا من جای او باشم . همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و ، تاب تماشای تمام زشتکاری های این مخلوق را دارد وگرنه من به جای او چو بودم ، یک نفس کی عادلانه سازشی ، با جاهل و فرزانه می کردم .
#معینی کرمانشاهی
ببخشید چجوری اینجوری مینویسی ک اسکرول بشه ؟
-
لاقل میخواید آدمو دعوا کنید انگیزشو بگیرید اینجور کارا اول صبحی نکنید
لاقل روزم با انگیزه شروع شه...
نه با گریه
فقط باید حرص بخورم
تا حالم خوب میشه انگیزم میاد بازم یه کاری می کنید بره
خسته شدم دیگه
️
️
-
چقد گرمه
-
نمیدونم چرا...
ولی واس اینکه انگیزه بگیرم تعداد تستامو می شمرم
گزارش درس خوندن هام رو هم می بینم حتی اگر بتونم واس دهمم رو
شاید عجیب بزنه
️
@sania-Andiravan در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
نمیدونم چرا...
ولی واس اینکه انگیزه بگیرم تعداد تستامو می شمرم
گزارش درس خوندن هام رو هم می بینم حتی اگر بتونم واس دهمم رو
شاید عجیب بزنه
️
تستا رو شمردم
به طرز عجیبی انگاری کمه
چرا همچین شد
️
تستم رو بیشتر کنم
️