Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. غیر درسی
  4. کاف‍ــه می‍ـــم♡
هرچی تودلته بریز بیرون۶
JuDiJ
به نام خداوند بخشنده مهربان سلام ...اینجا از هرچی اذیتتون میکنه بگید وبزارین تخلیه شین...از موانع درس خوندنتون بگید تاباهم براش راه حل پیداکنیم....برعکس از خوشحالی هاتون هم بگید...از چیز هایی بگید که باعث شده باعلاقه وقتتون رو صرف مطالعه کنید...موفق باشید وامیدوارم تاروز کنکور کلی اتفاقای خوب براتون بیفته که شمارو به سمت پیروزی ببره... رعایت قوانین تاپیک برای همه الزامی می باشد بحث سیاسی، اعتقادی و تنش زا ممنوع پرسیدن سوال درسی و مشاوره ای ممنوع پرهیز از توهین و بی احترامی و استفاده از الفاظ نامناسب پرهیز از قرار دادن متن ، آهنگ و... با محتوای نامناسب مواظب شوخی هاتون باشید هر شوخی مناسب محیط انجمن نیست همه ی گویش ها و زبان ها برای همه ما آلایی ها با ارزش هستند پس برای احترام به هم فقط فارسی صحبت کنید سبز باشید و سربلند
غیر درسی
خط خط یه گردو 😍❤
اکالیپتوسا
Topic thumbnail image
غیر درسی
| گالری روح نواز🫀✨ |
AinoorA
سلااامممم هممون گاهی عکس هایی رو میبینیم که شادی برای قلبمون به همراه دارن✨ گاهی بعضی عکسا یادآور یه خاطره خوبن بعضی عکسا خنده روی لبمون میارن و بعضی اشک تو چشامون... بعضی عکسا یادآور آدم هایی هستن که دوستشون داریم 😍 بنظر عکسا روح دارن و حسشون به ما منتقل میشه... بعضیاشون خیلی کیوت و با نمکن 🐥🐰 بعضیاشون غمگینن 🙁 بعضیا بی حس و بی حالن 😶 بعضیا خیلیی شادن 😄 اینجا گالریِ عکسایی ک دوسشون داریم یا یه چیزی رو برامون زنده میکنن دوست داشتین یه متن خوشگلم زیرش بنویسین..😉🤗 دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @بچه-های-تجربی-کنکور-1402 @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @ریاضیا @تجربیا @انسانیا @بچه-های-تجربی-کنکور-1403 (شما یه سر کوچولو بزنین کافیه خوشحال میشیم😉♥) و هر کس دیگه ای که دوست داره شرکت کنه منتظر عکس های زیباتون هستم😍🤗♥
غیر درسی
قشنگ‌ترین تعریف
S.daniyal hosseinyS
بیاید بگید ببینم قشنگ‌ترین تعریفی که تاحالا یه شخصی ازتون کرده چی بوده؟ 👀 (امیدوارم تاپیکش پر از جملات جذابِ ذوق‌دار بشه) @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء
غیر درسی
موسیقی کده🎵
MmdasnM
از نظر من موسیقیای خوب و آروم میتونن خیلی رو تمرکز تاثیر بزارن موسیقی های خوبتون رو اینجا به اشتراک بزارید تا بقیه هم ازش لذت ببرن
غیر درسی
شــآدکــَــده ی جــوکــیـســـــم
mriawM
سلام دوستااااااااان این تاپیک واسه اینه که تا میتونیم شاد باشیم،هرکی از درس خسته شد یا چیز دیگه،واسه زنگ تفریح بیاد اینجا شاد بشه انرژی بگیره،جوک یا سوتی های خنده دار یا هرچیز خنده دار دیگه رو اینجا بنویسیم :smiling_face_with_open_mouth_smiling_eyes:
غیر درسی
♥شعردانه♥
banooB
درود آلایی های خوب راستش من این تاپیک رو مکمل تاپیک قرابت میدونم برای همین امیدوارم اینجا هم حضور پر رنگی داشته باشین و حس خوبی رو از طریق شعر به هم انتقال بدیم .پیشاپیش از همراهی تون سپاسگزارم با احترام بانو پ ن : %(#ff0000)[اینجا فقط شعر بنویسید نه متن ادبی] @دانش-آموزان-آلاء @خیرین-کوچک-دریا-دل
غیر درسی
نوشته های با ارزش
AmirbernosiA
درود به دوستان ؛) دیدم جای این تاپیک خالی بین بقیه تاپیکا :) بریم سر اصل مطلب! تو این تاپیک جملات ارزش مند بزرگان دنیا و حتی جملاتی که خودتون بهش میرسید رو میگین! همین :) صرفا هم فقط جمله قرار میدیم! اسپمو نقل قول خواهشا نباشه! کمی نظم داشته باشه ؛)
غیر درسی
و اما آخرین خوان از عمومی ها،عربی!
M.ShajarianM
سلام خسته نباشید عربی هم جهت هم خوانی تاپیکش رو زدم امید که از این آزمون با نتیجه ای خوب گذر کنیم
غیر درسی
پیرِ طوس
mr.vinyzoM
Topic thumbnail image
غیر درسی
هم خوانی هویت
M.ShajarianM
درود بر شما این تاپیک رو به جهت مطالعه هویت زدم
غیر درسی
ساز کده 🎵🎸
Hamed.sH
تو این تایپک هر کی هر سازی رو که بلده اگه دوست داشت اجرا کنه و به اشتراک بزاره تا بتونیم ازش لذت ببریم 🎵🎼🎹🎻🪕🪗🥁🎷🎤🎺 من خودم به شخصا سه تار کار می کنم 😊🪕 @دانش-آموزان-آلاء
غیر درسی
انجمن انیمه ای :>
Michael VeyM
هاعیییییی به هممه برین تو chat gpt و یه عکس از خودتون رو آپلود کنین و زیرش بنویسین: restyle image in studio ghibli style keep all details بعدشم نتیجه رو بفرستین اینجا تا ببینیم هر کدوممون چه شکلییم👀😂 @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا @ریاضیا @انسانیا
غیر درسی
سمیئویک اسید
mr.vinyzoM
:face_with_tears_of_joy: سلام سلام سلام سلام :face_with_hand_over_mouth: :hand_with_fingers_splayed_light_skin_tone: Your browser does not support the audio element. از اونجا که الانا تو مجازی:atom_symbol: و واقعیت کار های سم زیاد میبینیم :mobile_phone: :eye: و دیدم جاشون تو الاخونه خالیه این تاپیکو ترتیب دادم شما میتونین کلیپ های سمتون یا خاطرات اسیدیتون رو اینجا بفرستین و باهم و کنار هم فیض ببریم :face_with_tears_of_joy: :man_facepalming_light_skin_tone: ایشالا که نترکیم صلوات..:star-struck: ... :double_exclamation_mark: اعاااا راستی داشت یادم میرفت که بگم :smirking_face: هیچ جا بدون قانون نمیشه پس شمایی که اینجایین، بیاین پیشنهاداتونو برای قانون های این تاپیک بدین تا باهم تنظیمش کنیم...:no_entry: سمدونی جالبی میشه.... اهاااا اهالی فن بفرمایید: @Reza-H @_Narges @پرستو-بابایی @ABR_DJ @Ainoor @Zahra-HD @نویسنده-کوچولو @officer-k _k @آدمک @erfanyy @M-Shajarian @Hhh-Hh Hh @f-nalist @Soniaaa @Ay @ariana-a @مآهور @khanoomi و هرکی که چیزی تو چندته داره ....
غیر درسی
پز نیست سبک زندگیمه🫡
AinoorA
سلاام خب پیرو این ژانر جدید شوخی با آقای گلزار منم تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم 😁😂 میتونین از کارایی که میکنین چه ساده ، بامزه ، ادایی‌، سالم و... باشه عکس بزارین و ما را با خود آشنا کنید😃 منتظرتون هستیم 👀 @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دوازدهم @یازدهم @دهم @تجربیا @ریاضیا @انسانیا @دانشجویان-پیراپزشکی @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-مهندسی (آکیتو)
غیر درسی
آواز🎼🎧
M.ShajarianM
این تاپیک صرفا برای تجمیع قطعات ضبط شده ای هستش که در موسیقی کده و تودلی پراکنده ان و به توصیه یکی از دوستان تصمیم گرفتم با نهایت احترام به همه شما حضرات، تاپیک رو ایجاد کنم..:rose: اگر دوست عزیزی هم صدای خوبشون رو خواستن به اشتراک بزارن، شایق ایم به شنیدن:smiling_face_with_smiling_eyes: :seedling:
غیر درسی
شارژ فرستادن چیکارش کنم؟
Fateme Sh 0F
سلام بچه ها یکی یه مقدار زیاد شارژ فرستاده رو خط من اون شماره رو فقط داداشم ومامان و بابام دارن که هیچ کدوم نفرستادن زنگ زدم همراه اول میگه ممکنه اونی که فرستاده تماس بگیره باهاتون یه بار میگم بیخیال میخواست اشتباه نکنه دوباره میگم شاید یه ادم فقیری واسه تحصیل بچش میخواسته حالا چیکارش کنم؟ تا حالا هم کسی تماس نگرفته باهام اگه کسی میتونه کمک کنه ممنون میشم
غیر درسی
کیمیاگر
M
Topic thumbnail image
غیر درسی
کاف‍ــه می‍ـــم♡
sandiiiiS
سلام به یاران ج‍ــان😍 به %(#ff00ff)[ک‍ـــافه می‍ـــم] خوش اومدین..❤ توی انجمن جای همچین تاپیکی خالی بود دعوتتون میکنم که اینجا %(#00ffff)[مت‍ــن های ادب‍ــی] بفرستین ما نمیتونستیم توی تاپیک شع‍ــردانه متن ادبی بفرستیم😊 توی تاپیک خ‌ــــودنویس هم نمیتونستیم چون مخصوص دست نوشته های خودمونه😅 و توی تاپیک هرچی تودلته بریز بیرون هم نوشته ها گم میشدن همگی خوش اومدین..💕 %(#0000ff)[اسپم ممنوعه] و اینکه از مدیر عزیز هم درخواست دارم که تاپیک رو قفل نکنن🙏❤ @M-an %(#7f7fff)[_________________________________] خب خب😍 دعوت میکنم از : @خانوم @dlrm @اکالیپتوس @revival @گونش @Saahaar @sheyda-fkh @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
غیر درسی
صفحه آرایی_ورد
بابونــــهب
سلام روزتون بخیر. یک کتاب رو باید گروهی تایپ کنیم و جمع بندی مطالب به عهده منه میخوام بدونم برنامه ای، آموزشی، تجربه ای که بتونه کمکم کنه یه کار تمیز درست کنم وجود داره؟ حتی هوش مصنوعی ممنون میشم اگه میدونید بگید🙏🏼 @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-مهندسی @دانشجویان-پزشکی
غیر درسی

کاف‍ــه می‍ـــم♡

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده غیر درسی
5.6k دیدگاه‌ها 271 کاربران 103.8k بازدیدها 219 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • خ آفلاین
    خ آفلاین
    خانوم لوبیا
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #4461

    حرف هايی كه ميزنيم،دست دارند
    دست های بلندی كه گاهی گلويی را می فشارند و نفس فرد را می گيرند
    حرف هايی كه ميزنيم،پا دارند
    پاهای بزرگی كه گاهی جايشان را روی دلی می گذارند و برای هميشه می مانند
    حرف هايی كه ميزنيم،چشم دارند
    چشم های سياهی كه گاهی به چشم های دیگران نگاه میكنند و آنها را در شرمی بیکران فرو ميبرند
    پس مراقب حرفهايی كه ميزنيم باشيم

    • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
    1 پاسخ آخرین پاسخ
    1
    • خ آفلاین
      خ آفلاین
      خانوم لوبیا
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط خانوم لوبیا انجام شده
      #4462

      08e27594-00be-429e-97e2-71d419195b91-image.png

      • تویی که دیدمت،در شبی،گریان و پریشان…
      • پرسیدمت:چه شده است بر تو؟؟؟
        و تو با آن هق هق و گریه ی معصومانه ات از جوانکانی حرف زدی که برای لحظه ای خنده،آدامس هایی که در دست داشتی برای فروش…تا با آن نانی بخری…را دزدیدند و تو را نیز کتک زدند :)) 🫂
      • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
      1 پاسخ آخرین پاسخ
      4
      • zahra movahedizadehZ آفلاین
        zahra movahedizadehZ آفلاین
        zahra movahedizadeh
        فارغ التحصیلان آلاء
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #4463

        #دلنوشته

        از همکارای داروخونه ی طبقه پایین بود
        سرشو به چارچوپ در ورودیِ مطب
        تکیه داد و نگام کرد.
        چشماش دلهره داشت
        نگاهش پریشون بود...
        طبق معمول چند تا جعبه دارو دستش بود
        مثل همیشه از دکتر سوال داشت
        اشاره کردم بیاد بشینه کنارم
        تا یکم مطب خلوت شه و بره سوالاشو بپرسه.
        از حالت چهره ش میشد فهمید که
        حالش روبراه نیست.
        آروم سمتم قدم برداشت و
        رو تنها صندلیِ خالیِ پشت میزم نشست
        سرشو گذاشت رو میز و
        دستشو فرستاد تو موهاش...
        با صدایی که از ته چاه میومد گفت:
        دختر یبار نشد من بیام و تو بیکار باشیا،
        چرا اینجا همیشه شلوغه اخه...
        همینطوری که چشمم به مانیتور بود و
        سرگرم ثبت بیمه ها بودم گفتم:
        حالا چرا صدات غم داره!؟ پکری چرا؟
        سکوت کرد. سرشو انداخت پایین و
        ماسکشو کشید پایین و یه نفس عمیق کشید.
        آروم گفت: از صبح با همین صدا،
        دارم با عالم و آدم حرف میزنم
        از همکارا بگیر تا صدتا مریض و همراهیِ مختلف! سرشو آورد بالا و خش دار گفت:
        ولی حتی یکیشونم نفهمید صدام غم داره،
        نمدونم شایدم فهمیدنو به روم نیاوردن!
        مریض بعدیو صدا زدم و نگاش کردم.
        نم اشک تو چشماش نشسته بود
        انگاری غم دنیا تو مردمکاش بود
        گفتم: دلت تنگه؟
        سرشو به نشونه تایید تکون داد و گفت:
        میدونی دلم چی میخواد؟
        پرسشگر نگاش کردم که گفت:
        اینکه زنگ بزنه، گوشیو بردارم،
        صداشو بشنوم، اصلا بگه اشتباه گرفتم،
        بگه ببخشین اشتباه شد،
        بعد قطع کنه... ولی یه نفس صداشو بشنوم...
        اینو گفت و با پشت دست قطره اشکی که
        میخواست روونه گونش بشه رو پاک کرد و
        دوباره سرشو انداخت پایین.
        با یه صدای مرگبار گفت:
        خیلی دلتنگشم، از خیلی بیشتر...
        گفتم: چی میشه اگه برگردین دوباره
        یه لبخند زد. یه لبخند تلخ. آروم گفت:
        دیگه اومدنش،
        مثل آب ریختن روی ماهیِ مُرده س!
        دوباره نگام کرد و گفت:
        من خیلی وقته مُردما، زندم فقط! میفهمی!؟
        سرمو آروم تکون دادم و چیزی نگفتم.
        بعد ازینکه رفت، به این فکر کردم که
        گاهی اوقات، دلتنگی از هر دردی کُشنده تره،
        شایدم یه سَبک، از بی صدا جون دادنه :)

        و چه شب هایی
        که دلتنگی به جای ما تصمیم گرفت :)

        "بہ‌هیچ‌کَس‌وابستہ‌نَشو،‌حَتي‌سایتم‌تو‌تآریکي‌
        ترکت میکُنہ"

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        3
        • اهوراا آفلاین
          اهوراا آفلاین
          اهورا
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط اهورا انجام شده
          #4464

          🍷اگه تو ذهنت این سوال به وجود اومد که اونو بیشتر دوست داری یا مادرتو و تو جواب دادن بهش مردد شدی
          با اینکه جواب اخرت مادرته
          ولی از همون مردد بودنه بفهم که عاشقی 💔

          اهورا

          1.png

          1 پاسخ آخرین پاسخ
          6
          • خ آفلاین
            خ آفلاین
            خانوم لوبیا
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
            #4465

            فکر می‌کنم هر آدمی
            باید پشت پنجره اتاقش
            یک گلدانِ %(#db7739)[گل شمعدانی] داشته باشه؛که هر بار گل‌ هاش خشک میشه و دوباره گل میده
            یادش بیفته که روز‌های غم هم به پایان میرسه! (:

            • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
            1 پاسخ آخرین پاسخ
            3
            • خ آفلاین
              خ آفلاین
              خانوم لوبیا
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #4466

              تَوَلُدِش بود...
              بیست سالش شد!
              دقیقا روزی که بیست سالش شد،کنارش نشستم،دستش را گرفتم و گفتم دوستت دارم!
              لبخند ملیحی زد و گفت:"منم دارم"
              ناراحت شدم،چون این جواب من نبود ...
              داشتم شروع میکردم به حرف زدن که گفت:کادوی تولد من کجاست؟!
              گفتم:امشب بهترین کادو را برای تو می آورم!
              یادم بود که گفته بود من فقط حلقه دوست دارم و بس!
              باران تندی می بارید و من در خیابان قدم میزدم و همه ی فکرم کادوی تولدش بود!
              گوشی ام زنگ خورد!
              برداشتم و گفت:ما امشب مهمانی هستیم و فردا کادو را میگیرم! با لحنی که مثلا ناراحت شده ام گفتم:" اشکالی ندارد "
              لبخندی زدم و خدا را شکر کردم که حداقل یک شب دیگر فرصت دارم!
              آگهی به چشمم خورد!انگار خواست خدا بود!خیلی خوشحال شدم!
              برای نمایش تئاتری بود که انگار بازیگر کم داشتند!از خدا خواسته تماس گرفتم و آدرس را گرفته و به محل رفتم!
              از شانس بد من باید نقش یک دلقک را بازی میکردم؛ولی خب پولش خوب بود و چاره ای هم نداشتم،من باید حلقه میخریدم!
              گریم کردیم و آماده شدیم!
              روی صحنه آمدیم و نقشی که خیلی حقیرانه بود را بازی کردم!
              صدای رعد و برق و باران کل صحنه را گرفته بود!
              ولی صدای خنده ی مردم بیشتر به گوش میرسید!
              بعد یک ساعت بازی،اعلام کردند که نمایش به پایان رسیده است!
              چراغ ها را روشن کردند؛خیلی عجیب بود! او را هم در بین مردم دیدم! کنارش خانم نسبتا پیری بود! در ذهنم فقط مادرش را تصور کردم، ولی در طرف دیگرش هم پسر جوانی بود!
              رگ غیرتم گرفت که چرا کنار نامحرم نشسته است و بلند بلند میخندد!
              تمام حواسم به او بود!
              صدای باران صحنه را عاشقانه تر میکرد!
              خنده هایش را هیچکس اندازه ی من دوست نداشت!
              بعد اجرا پول را گرفتم و به بیرون امدم! اما گریمم را پاک نکردم! میخواستم خوشحالش کنم و خنده هایش را ببینم!
              منتظر بودم که بیاید و ببینمش و به او بگویم که چقدر ناراحت شدم از خنده هایش در کنار آن مردک!
              مردم داشتند بیرون می آمدند،جمعیت زیادی بود و همه در حال دویدن و فرار از باران بودند! او هم بیرون آمد!
              دستش را گرفته بود،همان جوان را میگویم؛دستش را گرفته بود و با خنده های از ته دل به بیرون می امدند!
              خودم را پشت تیر برق قایم کردم! نمیخواستم بیشتر از این غرورم بشکند!
              سوار ماشین شاسی بلندشان شدند و رفتند! تمام راه را تا خانه گریه کردم!
              باران هم بند نمی آمد انگار آن شب خدا هم برای من گریه می کرد!
              آخر شب پیام دادم
              " حال دلقکی که امشب به او میخندیدی خوب است
              دیگر به سراغش نیا "…!!
              (:

              • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
              1 پاسخ آخرین پاسخ
              5
              • Hamid.sH آفلاین
                Hamid.sH آفلاین
                Hamid.s
                فارغ التحصیلان آلاء
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #4467

                آنیا (آناستازیا) : دیمیتری، تو واقعا فکر می‌کنی من یه شاهزاده‌ام؟!
                دیمیتری : خب معلومه..
                آنیا (آناستازیا) : پس برام رئیس بازی در نیار!
                دیمیتری : •‐‐‐‐•

                مروح کن دل و جان را... 🌊🕊

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                3
                • خ آفلاین
                  خ آفلاین
                  خانوم لوبیا
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط خانوم لوبیا انجام شده
                  #4468

                  نوشته بود:«آدم هایی که یک روز عاشقِ هم بودن؛نمیتونن دوست معمولی بشن،چون قلب همو شکستن!
                  نمیتونن دشمن همدیگه هم بشن،چون قلبِ همدیگرو لمس کردن!
                  و تا همیشه میشن "غریبه ترین آشنا":)

                  ♡

                  • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  4
                  • خ آفلاین
                    خ آفلاین
                    خانوم لوبیا
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                    #4469

                    هیچوقت با ناراحتی نخواب!
                    بعضی شبا صب نمیشه یا ...
                    کی میدونه تا فردا کی زنده هست و کی نیست؟
                    پس با ناراحتی نخواب!^^

                    • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    1
                    • خ آفلاین
                      خ آفلاین
                      خانوم لوبیا
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط خانوم لوبیا انجام شده
                      #4470

                      حرفت را تمام نکن!
                      از همین وسط جمله برو!
                      همین که قصد رفتن کرده ای،
                      همین که این حس در تو به عشق بینمان غلبه کرده،بروی بهتر است!
                      اصلا هم برایم مهم نیست!
                      اصلا هم در زندگی ام آب از آب تکان نمیخورد!
                      حتی فرقی ندارد در چمدانت عکسهایمان را ببری یا نه!
                      اصلا مهم نیست چه زمانی برگردی؛
                      یک هفته؟ دو هفته؟ سه هفته؟ نه! اصلا مهم نیست!
                      حتی اگر برنگردی هم مهم نیست!
                      ولی اگر روزی برگشتی،
                      حتی همین فردا اگر برگشتی،دیگر در خانه به دنبال من نگرد؛
                      مستقیم بیا به قبرستان! (:

                      • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      3
                      • Hamid.sH آفلاین
                        Hamid.sH آفلاین
                        Hamid.s
                        فارغ التحصیلان آلاء
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Hamid.s انجام شده
                        #4471

                        اگه هر شب میون سیل عرق از خوابهات بیدار میشی

                        اگر تنهایی به مانند یک دلبر، سر

                        تاسر با تو دراز می کشه در آغوشت

                        اگر به سادگی مژه‌هات برای هر چیزی خیس میشه

                        اگه مادرتو گرم تر بیاد می آوری

                        و حتی درکش می کنی

                        اگر قلبت را به مانند نامه ای

                        مچاله و پرت شده حس میکنی

                        اگه خودتو بی کس و زود

                        فراموش شده حس می کنی

                        کودک درونت رو بغل کن

                        برایت انسان رو تعریف میکنه

                        دست ها گناهکارند

                        زبان ها گناهکارند

                        یک آتش زمانه

                        همه ی این ها در کل

                        دنیا گناهکاره

                        معصوم نیستیم،

                        هیچ کدوممون

                        🍃

                        مروح کن دل و جان را... 🌊🕊

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        4
                        • Nafas Hadian 0N آفلاین
                          Nafas Hadian 0N آفلاین
                          Nafas Hadian 0
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #4472

                          IMG_20220412_141826_662.jpg

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          3
                          • خ آفلاین
                            خ آفلاین
                            خانوم لوبیا
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط خانوم لوبیا انجام شده
                            #4473

                            با وجود اینکه همیشه نمی خندید،همیشه جمله های عاشقانه را در ذهنش نداشت،همیشه نمیشد که آن احساس اصیلش را به من هدیه بدهد،اما‌ همیشه پیراهن زیبایی به تن میکرد،همیشه اونقدر چای خوش رنگ درست میکرد که مولکول به مولکول آب آن «دوستت دارم» همراه خود داشتند همیشه طعم غذایی که برای من درست می‌کرد،قلب سنگ را هم از پای در می اورد و عاشق می‌کرد حتی سلیقه اش در چیدن بشقاب ها و قاشق ها نوعی از دوست داشتن را به من هدیه می داد اینکه همیشه عطر خوبی به تنش می‌زد و خودش را برای من،منِ عاشق او آرایش می‌کرد انگار هزار بار دوستت دارم را در تن من حک می‌کرد راستش اینکه زیاد وقت نمیشد که او را ببینم فرقی در شدت عشق ما ندارد او ثانیه به ثانیه در کلمه به کلمه و قدم به قدم و پلک به پلک در من حضور دارد و عشق می ورزد گاهی با کلمه ها گاه با تن صدای اصیلش و گاه با بغض و بی تابی و دلتنگی اش ... (:

                            • بەها بە کوڕێکی خوێڕی مەدە کە قەدڕت نازانیت🗿🫴🏻
                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            4
                            • -Dr_Ugger-- آفلاین
                              -Dr_Ugger-- آفلاین
                              -Dr_Ugger-
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #4474

                              فرصتی نمانده است؛
                              بیا همدیگر را بغل کنیم.
                              فردا،
                              یا من تو را می‎کشم؛
                              یا تو چاقو را در آب خواهی شست.

                              همین چند سطر،
                              دنیا به همین چند سطر رسیده است؛
                              به اینکه انسان،
                              کوچک بماند بهتر است،
                              به دنیا نیاید بهتر است.

                              اصلاً
                              این فیلم را به‌عقب برگردان؛
                              آنقدرکه پالتوی پوست پشت ویترین،
                              پلنگی شود؛
                              که می‎دود در دشت‎های دور...
                              آنقدرکه عصاها،
                              پیاده به جنگل برگردند؛
                              و پرندگان
                              دوباره بر زمین...
                              زمین...

                              نه!
                              به عقب‎تر برگرد.
                              بگذار خدا،
                              دوباره دست‎هایش را بشوید؛
                              در آینه بنگرد؛
                              شاید،
                              تصمیم دیگری گرفت...

                              •گروس عبدالملکیان

                              پ.ن: کل گذشتمو آن میبینم.

                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              9
                              • Hamid.sH آفلاین
                                Hamid.sH آفلاین
                                Hamid.s
                                فارغ التحصیلان آلاء
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                #4475

                                Kahve kendisi bile darıldığında çay içiyor

                                ‏خود قهوه هم وقتى حالش گرفته‌س چایى مى خوره☕️

                                مروح کن دل و جان را... 🌊🕊

                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                7
                                • Hamid.sH آفلاین
                                  Hamid.sH آفلاین
                                  Hamid.s
                                  فارغ التحصیلان آلاء
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #4476

                                  Bir şey istersen insandan isteme! Verse minnettir, vermese zillettir .
                                  Sen Allah'tan iste ! Verse nimettir, vermese hikmettir .

                                  اگه چیزی میخوای از انسان نخواه! اگه بِده منتِ، اگه نَده ذلّتِ.
                                  تو از خدا بخواه! اگه بِده نعمتِ، اگه نَده حکمت .

                                  مروح کن دل و جان را... 🌊🕊

                                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  5
                                  • zahra movahedizadehZ آفلاین
                                    zahra movahedizadehZ آفلاین
                                    zahra movahedizadeh
                                    فارغ التحصیلان آلاء
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #4477

                                    به آدم های این دوره اعتباری نیست؛
                                    یک دل و هزار دلبرند لاکردار ها...
                                    تورا میخواهند اما در بهترین حالتش نگهت میدارند روی نیمکت ذخیره
                                    اگر عشق سابقشان برگشت که خودت باید با احترام میدان را خالی کنی...
                                    حرف بزنی میگویند تو که میدانستی...من دوستت داشتم...دارم
                                    اما عشق چیز دیگریست....
                                    اگر هم عشقشان برنگردد که دلشان میرود برای هر از راه رسیده ای که کمی دلبری بلد باشد...
                                    خیالت را راحت کنم
                                    همه اینهایی که دورت میگردند
                                    پایش بیفتد جوری دورت میزنند که سرگیجه اش دامن تو و زندگیت را میگیرد....
                                    به آدم های این دوره اعتباری نیست جانم
                                    نیست....

                                    "بہ‌هیچ‌کَس‌وابستہ‌نَشو،‌حَتي‌سایتم‌تو‌تآریکي‌
                                    ترکت میکُنہ"

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    4
                                    • zahra movahedizadehZ آفلاین
                                      zahra movahedizadehZ آفلاین
                                      zahra movahedizadeh
                                      فارغ التحصیلان آلاء
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #4478

                                      اگه نظر من رو بخوای،
                                      دلتنگی یه جور بیماریه.
                                      مثل سرطان، که خوش‌خیم و بد‌خیم داره.
                                      که اگه کاری براش نکنی از پا درت میاره.
                                      کسی که می‌گه دلش برات تنگ شده
                                      و برای دیدنت کاری نمی‌کنه،
                                      یا داره دروغ می‌گه، یا معنی دلتنگی رو نمی‌دونه!
                                      :)

                                      "بہ‌هیچ‌کَس‌وابستہ‌نَشو،‌حَتي‌سایتم‌تو‌تآریکي‌
                                      ترکت میکُنہ"

                                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      7
                                      • jahad_121J آفلاین
                                        jahad_121J آفلاین
                                        jahad_121
                                        فارغ التحصیلان آلاء
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #4479

                                        از من بی عاقبت آغاز هستی را مپرس

                                        کز گرانخوابی سرافسانه را گم کرده ام

                                        در چنین وقتی که بی پرواز شد زلف سخن

                                        از پریشان خاطریها شانه را گم کرده ام

                                        بس که در یک جا ز غلطانی نمی گیرد قرار

                                        در نظر آن گوهر یکدانه را گم کرده ام

                                        طفل می گرید چو راه خانه را گم می کند

                                        چون نگریم من که صاحبخانه را گم کرده

                                        صائب تبریزی)

                                        من که بینم گذر عمر در این اشک روان
                                        هوس سایه بید و لب جو، از چه کنم؟
                                        هر دم از رهگذری زنگ سفر می‌شنوم
                                        تکیه بر عمر چنین بسته به مو، از چه کنم.

                                        786

                                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        4
                                        • zahra movahedizadehZ آفلاین
                                          zahra movahedizadehZ آفلاین
                                          zahra movahedizadeh
                                          فارغ التحصیلان آلاء
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #4480

                                          میدونست که من زود ناراحت میشم؛
                                          میدونست که چقدر زیاد دوستش دارم، هی بیشتر بی محلی میکرد و عذابم میداد منم که حساس بودم هی به جونش غُر میزدم هی به روش میاوردم بی محلیشو ! اونم نقطه ضعفمو میدونست و هی میگفت : تو حساس شدی ،تو دیگه خسته شدی از این رابطه ، داری بهونه میگیری !
                                          داشت حرفه دلِ خودشو به من می فهموند و منِ ساده هربار خودمو مقصر میدونستم ...
                                          آدما بعضی وقتا برایِ اینکه حسو حالشونو بهت بفهمونن مجبورن حرفِ دلِ خودشونو به اجبار تو ذهنت بندازن تا درگیرش بشی و خسته!
                                          بعد تمام اشتباهاتو میندازن گردن تو به راحتی میذارن میرن و تو میمونی با وجدانی همیشه ناراحت...
                                          و باور میکنی که مقصری ...!!!

                                          "بہ‌هیچ‌کَس‌وابستہ‌نَشو،‌حَتي‌سایتم‌تو‌تآریکي‌
                                          ترکت میکُنہ"

                                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          6
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 222
                                          • 223
                                          • 224
                                          • 225
                                          • 226
                                          • 279
                                          • 280
                                          • درون آمدن

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع