-
شعردانه
-
ای شاه من بس است فراق از من باز آ
مرده ام در فراقت و میکنم ناله باز آ
از برای شما جانی دارم ناقابل است
هر چه دارم به فدایت باز آ
اللهم عجل لولیک الفرج
-
گاهی وقتا حس میکنی
بعضی درسا از سختی مثل سنگه
سرعت رقیبات قد یوزپلنگه
گاهی مُخِت هنگِ هنگه
اخرای کار وقتت تنگه
هر سازی می شنوی بد اهنگه...
میدونی تو این شرایط چیه که خیلی قشنگه؟؟؟
یه توکل خالصانه........یه هدف بزرگ.....یه عزم راسخ......یه ایمان قوی.... -
باصدای بلندتری خواندم دوستت دارم واونشنید آن گاه که گوشه قلبم را متروک ترکرد ورفت ایستادم دربرابرتمام نبودن هایش نخواستن هایش وفریاد زدم دوستت دارم واونشنید.
آن گاه که اشک ها از گوشه چشمم چکیدند و برگ برگ کتابهایم را نقش زدند وتمام ثانیه های با اون نبودن را می شمردم او ندید
آن گاه که به خنده هایش می اندیشیدم و صدای خندهایش نوایم بود او حتی صدای من رانشنید
ومن ایستاده ام ومی گویم دوستش دارم شاید این بار شنید -
آنان که به سرمستی ما طعنه زنانند بگذار بمانند به خماری که ز ما هیچ ندانند
-
راه رو چو گم کردی بدان
خدایت هست راهنماییت بران
run or dead !!! -
توکل برخدایت کن؛
کفایت میکندحتما؛
اگرخالص شوی بااو؛
صدایت میکندحتما"؛اگربیهوده رنجیدی؛
ازاین دنیای بی رحمی؛
به درگاهش قناعت کن؛
عنایت میکندحتما"؛دلت درمانده میمیرد؛
اگرغافل شوی ازاو؛
به هروقتی صدایش کن؛
حمایت میکندحتما"؛خطاگرمیروی گاهی؛
به خلوت توبه کن بااو؛
گناهت ساده میبخشد؛
رهایت میکندحتما"؛به لطفش شک نکن هرگز
اگردنیاحقیرت کرد؛
تورسم بندگی آموز؛
حمایت میکندحتما"؛اگرغمگین اگرشادی؛
خدایی راپرستش کن؛
که هردم بهترینهارا
عطایت میکندحتما .... -
شکستی دل بی نوای ما را ای عشق
این ساز شکسته چه نوایی دارد؟#خودم
:|گيسوان تو روي حبل وريدت هستند
به لبانم چقدر سخت شده اينكه حسودي نكنم -
درد وقتی نگفتنی میشه باد میکنه تو گلو
درد وقتی عمیق میشه خورد میکنه قلب رو
کم کم به جایی میرسه که زندگی از هیچ سمت و سویی معنی نداره
دنیا دیگه نه قشنگیاش فایده داره نه شادیاش
اینجاست که دلت میخواد رها بشی از خودت
بری و گم شی تو سبک ترین حس بی درد جاودانگی
همینجاست که دلت میخواد تموم بشه همه چی
اینجایی که فشارِ تنگِ دار رو به خفگی بغض توی گلوت ترجیح میدی
اینجا با وجود تموم دلبستگیا، همه ی خوبی ها میخوای دل بکنی و بری...
"مرگ" شاید بهترین پاسخ نیست اما
تنها راه رها شدن از این همه بی خود شدگیست -
نیستم بنده ی هوس خویش من
کرده ام در زنجیر نفس خویش من
میطلبم رقیب تو را ای عالم
بیا سمت من با کل قوا عالم
میکشنم استخوانت را عالم
میخورم خون جگرت را عالم
از برای تجربت پا پیش گذار
تا ببینی چطور میشکنم گردنت را عالم
#برگرد به خودت....javad-mahdizadeh کمی لطافت ...!
-
توکل برخدایت کن؛
کفایت میکندحتما؛
اگرخالص شوی بااو؛
صدایت میکندحتما"؛اگربیهوده رنجیدی؛
ازاین دنیای بی رحمی؛
به درگاهش قناعت کن؛
عنایت میکندحتما"؛دلت درمانده میمیرد؛
اگرغافل شوی ازاو؛
به هروقتی صدایش کن؛
حمایت میکندحتما"؛خطاگرمیروی گاهی؛
به خلوت توبه کن بااو؛
گناهت ساده میبخشد؛
رهایت میکندحتما"؛به لطفش شک نکن هرگز
اگردنیاحقیرت کرد؛
تورسم بندگی آموز؛
حمایت میکندحتما"؛اگرغمگین اگرشادی؛
خدایی راپرستش کن؛
که هردم بهترینهارا
عطایت میکندحتما .... -
زاهدا من که خراباتی و مستم به تو چه ؟
ساغر و باده بود بر سر دستم به تو چه ؟تو اگر گوشه ی محراب نشستی صنمی گفت چرا ؟
من اگر گوشه ی میخانه نشستم به تو چه ؟ -
آنان که به سرمستی ما طعنه زنانند بگذار بمانند به خماری که ز ما هیچ ندانند
-
ای شاه من بس است فراق از من باز آ
مرده ام در فراقت و میکنم ناله باز آ
از برای شما جانی دارم ناقابل است
هر چه دارم به فدایت باز آ
اللهم عجل لولیک الفرجjavad-mahdizadeh اللهم عجل لولیک الفرج.اللهم صل علی محمد وآل محمد
-
هی تویی که فکر کردی صاحب شدی مرا
هی تویی که فکر کردی غالب شدی مرا
یاد هست جمله ای از قدما که میگفت مرا
بگذار فکر کند به دست اورده تو را
آن گاه نشنان میدهد خود واقعیش را
من نیز چنین کردم و اکنون بدان
هر گز نمیزنم با شما حرفی چنان
گر زدم حرفی نیست اسمم جواد
راستی این را هم بدان که شما
حتی اسم من را هم نیار به زبان
: )
#مخاطب_معمولی! -
و چه خوش بود شعر شاعر که گفت
نه عشق کسی باش و نه عاشق , کسی
نیست در این دنیا همدم و هم نفسی
#: ) -
میروم این بار رفتن ابدی
دارد فرقی این بار رفتنی
قبلتر ها نشناخته بودم تو را
میامدم تا ببینم من تو را
این بار میخورد حالم بهم از تو
از نقش و ریای درون تو
بوده ای شیرین و زهرمار گشته ای
بوده ای محبوبم و حال بدترینم گشته ای
میروم اما بدان زین پس
باش یک رنگ و یک گمان
#مخاطب_خاص -
میروم این بار رفتن ابدی
دارد فرقی این بار رفتنی
قبلتر ها نشناخته بودم تو را
میامدم تا ببینم من تو را
این بار میخورد حالم بهم از تو
از نقش و ریای درون تو
بوده ای شیرین و زهرمار گشته ای
بوده ای محبوبم و حال بدترینم گشته ای
میروم اما بدان زین پس
باش یک رنگ و یک گمان
#مخاطب_خاصjavad-mahdizadeh در
شعردانه گفته است:میروم این بار رفتن ابدی
دارد فرقی این بار رفتنی
قبلتر ها نشناخته بودم تو را
میامدم تا ببینم من تو را
این بار میخورد حالم بهم از تو
از نقش و ریای درون تو
بوده ای شیرین و زهرمار گشته ای
بوده ای محبوبم و حال بدترینم گشته ای
میروم اما بدان زین پس
باش یک رنگ و یک گمان
#مخاطب_خاصچقد دلخورید خدا به دادتون برسه
-
javad-mahdizadeh در
شعردانه گفته است:میروم این بار رفتن ابدی
دارد فرقی این بار رفتنی
قبلتر ها نشناخته بودم تو را
میامدم تا ببینم من تو را
این بار میخورد حالم بهم از تو
از نقش و ریای درون تو
بوده ای شیرین و زهرمار گشته ای
بوده ای محبوبم و حال بدترینم گشته ای
میروم اما بدان زین پس
باش یک رنگ و یک گمان
#مخاطب_خاصچقد دلخورید خدا به دادتون برسه
@dr-yassi در
شعردانه گفته است:javad-mahdizadeh در
شعردانه گفته است:میروم این بار رفتن ابدی
دارد فرقی این بار رفتنی
قبلتر ها نشناخته بودم تو را
میامدم تا ببینم من تو را
این بار میخورد حالم بهم از تو
از نقش و ریای درون تو
بوده ای شیرین و زهرمار گشته ای
بوده ای محبوبم و حال بدترینم گشته ای
میروم اما بدان زین پس
باش یک رنگ و یک گمان
#مخاطب_خاصچقد دلخورید خدا به دادتون برسه
خدا به دادم برسه؟؟؟؟!!!!
️ میبری رواست؟!
