هرچی تو دلته بریز بیرون 2
-
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۴۸ آخرین ویرایش توسط rose77 انجام شده
-
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بچه راهنماییم کنید من یه دبیری دارم به نام خانم موحدی از دوران راهنمایی دارمش هر سال هر دوهفته یه بار میرفتم مدرسه میدیدمش اما امسال پشت کنکور موندم از اول سال نرفتم پیشش یه از دوستامون رو گفته که بهم بگه حتما بیاد ببینمش خونوادم به زور اجازه میدن امروز رفتم انقد دیر کرد که نتونستم دیگه بیشتر منظرش بمونم
-
بچه راهنماییم کنید من یه دبیری دارم به نام خانم موحدی از دوران راهنمایی دارمش هر سال هر دوهفته یه بار میرفتم مدرسه میدیدمش اما امسال پشت کنکور موندم از اول سال نرفتم پیشش یه از دوستامون رو گفته که بهم بگه حتما بیاد ببینمش خونوادم به زور اجازه میدن امروز رفتم انقد دیر کرد که نتونستم دیگه بیشتر منظرش بمونم
-
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من بهش نگفتم هیچگاه که خانوادم اجازه نمیدن اونم شمارشو تا بحال نداده ولی خیلی بهم وابسته ایم الان اولا مشکله به پدرمم بگم یه بار دیگه بذار برم از طرفی از دبیرای دیگه بشدت خجالت میکشم وحس خوار بودن دارم
-
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
از این حس خواری از این حس اجازه ندادن دوباره پدر و از اینکه الان فهمیده من رفتم و منتظرش وایسادم نیومد و ناراحت میشه سرگردانم
-
من بهش نگفتم هیچگاه که خانوادم اجازه نمیدن اونم شمارشو تا بحال نداده ولی خیلی بهم وابسته ایم الان اولا مشکله به پدرمم بگم یه بار دیگه بذار برم از طرفی از دبیرای دیگه بشدت خجالت میکشم وحس خوار بودن دارم
-
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
rose77 بی خیال ...
کلا عاشق نباشیم راحت تریم
بله
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد -
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
زندگی تکرار لحظات است اما ثانیه فقط می گذر تکرار نمی شود در یابش
-
نفیسه 134 متوجه منظورتون نمی شسم منم با دبیرا خوب بودم وللی نه در حد قرار و اینا وچرا ایشون که خانم هستن و چرا احساس خواری
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@zahra-m1999 خییییلی همدیگرو دوست داریم ولی منامسال بهخاطر کنکور با خدا عهد بستم که جز وقت هایی که میبینمش ابدا بهش فکر نکنم و حتی تونستم این کارو بکنم ولی بشدت احساس خواری از دبیرای دیگه دارم حس میکنم میگن این دختره هم الاف میاد اینجا..................
-
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@zahra-m1999 دقیقا
-
@zahra-m1999 دقیقا
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شدهاین پست پاک شده! -
@zahra-m1999 خییییلی همدیگرو دوست داریم ولی منامسال بهخاطر کنکور با خدا عهد بستم که جز وقت هایی که میبینمش ابدا بهش فکر نکنم و حتی تونستم این کارو بکنم ولی بشدت احساس خواری از دبیرای دیگه دارم حس میکنم میگن این دختره هم الاف میاد اینجا..................
-
@zahra-m1999 دقیقا
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@faezeh-lay چی دقیقا
-
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
زندگی تکرار لحظات است اما ثانیه فقط می گذر تکرار نمی شود در یابش
این دقیقا
-
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خونوادم از اولش مخالفن اصلا درک نمیکنن از طرفی الان برف باریده زمین یخ زده میگم اگه دوباره برم خیلی مسخره تر میشه تو این سرما هیشکی بیرون نیس این همینطوری تنهایی داره میره
-
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
گل دخترا روسی فائزه ونفیسه و.... من دیرم شده هر صب رویش. هستم جمعه ها هم کلبه کاری داشتین...
فداتون بای -
@zahra-m1999 در هرچی تو دلته بریز بیرون ورژن 2 گفته است:
زندگی تکرار لحظات است اما ثانیه فقط می گذر تکرار نمی شود در یابش
این دقیقا
نوشتهشده در ۴ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@faezeh-lay