هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
@Soniaaa
نه چون خودم بالای اوپن زیاد بودم
قدیما میرفتم خونه عمم میرفتم بالای اوپپن
اون طرفش میپردم پایین@Farzam-Yousefi
️
رفته بودم ثابت کنم قدم از بابام بلندترع -
اگه تو ی اسم بودی میشدی مأوا
هربار که کم میارم میدوام میام سمتت
باهات کلی حرف میزنم.
با عکست با ویس هایی که ی حرف تکراری بی ربط میزنن و من فقط همونا رو دارم که دوباره گوش بدم.
بعدم برات مینویسم.
اسمت باید مأوا میشد -
زیرا که مردگان این سال عاشق ترین زندگان بوده اند
️
-
@Soniaaa در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Farzam-Yousefi
️
رفته بودم ثابت کنم قدم از بابام بلندترع -
Kosar A003 من پنج سالگیمو یادمه، دم یه گوسفندو گرفته بودم منو باخودش میبرد
نوشتهشده در ۱۴ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@First از اون موقع تا حالا رشد عقلی خاصی نداشتی
-
@yasin-sheibak در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خانوم خب گل از این سردرگمی ک بهتره.
نقل قول نزدین متوجه نشدم
نوشتهشده در ۱۴ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۴۸ آخرین ویرایش توسط انجام شدهخانوم شرمنده با فرزام بودم اشتباهی رو شما زدم
-
@First از اون موقع تا حالا رشد عقلی خاصی نداشتی
نوشتهشده در ۱۴ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شدهKosar A003 چشمانت رو بستی
-
Kosar A003 چشمانت رو بستی
نوشتهشده در ۱۴ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@First ریز میبینمت
-
@First ریز میبینمت
نوشتهشده در ۱۴ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۵۱ آخرین ویرایش توسط -Dr_Ugger- انجام شدهKosar A003 تیزه ولی
-
ما در درون خود لبخند میزنیم
ولی اکنون پنهان میکنیم همین لبخند را.
لبخندِ غیر قانونی
بدان سان که آفتاب غیر قانونی شد و
حقیقت نیز.
ما لبخند را نهان میکنیم، چنانکه تصویر معشوقهمان را در جیب
چنان که اندیشهی آزادی را در نهان جایِ قلبمان.
همهی ما که اینجاییم، یک آسمان داریم و
همین یک لبخند.
شاید فردا ما را بکُشند
اما نمیتوانند این لبخند و
این آسمان را از ما بگیرند.
میدانیم؛ سایههامان بر کشتزاران خواهد ماند
بر دیوار گِلی که کلبههامان را در بر گرفته
بر دیوار عمارتهای بزرگ فردا
بر پیشبند مادر که در سایهی ایوان
لوبیا سبز پاک میکند.
میدانیم، این همه را میدانیم. -
Kosar A003 تیزه ولی
نوشتهشده در ۱۴ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@First بعنوان سوزن خیاطی استفاده کن درآمد کسب کنی
-
آهای آیندگان، شما که از دل توفانی بیرون میجهید
که ما را بلعیده است.
وقتی از ضعفهای ما حرف میزنید
یادتان باشد
از زمانه سخت ما هم چیزی بگویید.
به یاد آورید که ما بیش از کفشهامان کشور عوض کردیم.
و نومیدانه میدانهای جنگ را پشت سر گذاشتیم،
آنجا که ستم بود و اعتراضی نبود.
این را خوب میدانیم:
حتی نفرت از حقارت نیز
آدم را سنگدل میکند.
حتی خشم بر نابرابری هم
صدا را خشن میکند.
آخ، ما که خواستیم زمین را برای مهربانی مهیا کنیم
خود نتوانستیم مهربان باشیم.
اما شما وقتی به روزی رسیدید
که انسان یاور انسان بود
درباره ما
با رأفت داوری کنید! -
@First بعنوان سوزن خیاطی استفاده کن درآمد کسب کنی
نوشتهشده در ۱۴ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهKosar A003 مجلسی قرمز یا ابی؟
به کفش پاشنه بلندات کدومش میاد؟ درست کنم
-
باز انگار یچیزی گیر کرده تو گلوم
عین گلوله. -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۱۴ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
ای مادرم...
ایران زمین...
آغاز تو پایان تویی...
-
Kosar A003 مجلسی قرمز یا ابی؟
به کفش پاشنه بلندات کدومش میاد؟ درست کنم
نوشتهشده در ۱۴ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@First همونکه واس شوهراتون درست میکنین
-
@First همونکه واس شوهراتون درست میکنین
نوشتهشده در ۱۴ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهKosar A003 بسه دیگه بی نزاکت
-
Kosar A003 بسه دیگه بی نزاکت
نوشتهشده در ۱۴ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@First تا تو باشی برا من لنگ درازی نکنی
-
آنقدر در دلم هستی
که حتی دیگر
به ذهنم هم نمی رسی
_ جمال ثریا -
@First تا تو باشی برا من لنگ درازی نکنی
نوشتهشده در ۱۴ مهر ۱۴۰۱، ۱۹:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شدهKosar A003 دیسریسپکتفولی بیش نیستی