-
ramses kabir
مثل عکس رخِ مهتاب که افتاده به آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاستنوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۷:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAnsel
تو را یافتم در کوچه های تنهایی
که بی صدا امدی جهانم را
سیاره ی روی ماه خود کردی
لعبت -
Ansel
تو را یافتم در کوچه های تنهایی
که بی صدا امدی جهانم را
سیاره ی روی ماه خود کردی
لعبتنوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۷:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهramses kabir
یوسف به این رها شدن از چاه دل مَبند
اینبار می برند که زندانی ات کنند -
ramses kabir
یوسف به این رها شدن از چاه دل مَبند
اینبار می برند که زندانی ات کنندنوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۷:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAnsel
دلا گر خاک کوی تو به چشمانم رسد حتی
نیاز جامه ات نَبوَد برای پیر کنعانی
لعبت -
ramses kabir
یوسف به این رها شدن از چاه دل مَبند
اینبار می برند که زندانی ات کنندنوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۷:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهAnsel در این سرای بیکس نشسته ام به در نگاه میکنم....
دریچه آه می کشد..
تو از کدام راه میرسی!
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
نیامدی و دیر شد... -
Ansel
دلا گر خاک کوی تو به چشمانم رسد حتی
نیاز جامه ات نَبوَد برای پیر کنعانی
لعبتنوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۷:۲۴ آخرین ویرایش توسط انجام شدهramses kabir
یک نفر نیست تو را قسمت من گردانَد؟!
کارِ خیر است اگر این شهر مسلمان دارد -
Ansel در این سرای بیکس نشسته ام به در نگاه میکنم....
دریچه آه می کشد..
تو از کدام راه میرسی!
خیال دیدنت چه دلپذیر بود
نیامدی و دیر شد...نوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۷:۲۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@eel
دعا کن تا سر و کارت نیفتد ناصحا با دل
وگرنه چون تو من هم عشق را انکار میکردم... -
نوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۷:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Ansel
مرا ببوس
برای اخرین بار
تو را خدا نگهدار
که میروم به سوی سرنوشت... -
Ansel
مرا ببوس
برای اخرین بار
تو را خدا نگهدار
که میروم به سوی سرنوشت...ramses kabir
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه -
ramses kabir
تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانهنوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۹:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@ma-a هر دم از این باغ بری میرسد
تازه تر از تازه تری میرسد.... -
@ma-a هر دم از این باغ بری میرسد
تازه تر از تازه تری میرسد....نوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۹:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده@eel
دلم بردی و بعد از آن شکستی این دل ما را
ولی هر قسمت از این دل چرا چشمِ تو را دارد؟
لعبت -
@ma-a هر دم از این باغ بری میرسد
تازه تر از تازه تری میرسد....@eel
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس
گشته ام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیده ام که مپرس -
@eel
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس
گشته ام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیده ام که مپرسنوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۹:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@ma-a
ساقیا آمدنِ عید، مبارک بادتوان مَواعید که کردی، مَرَواد از یادت
(فقط مصرع اولش یادم بود پس گوگل کمک کرد) -
@eel
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس
گشته ام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیده ام که مپرسنوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۹:۳۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده@ma-a
ساز را زلفت نوازد رقص را چشمت کند
باده را چون لب بریزد تا که ما را بد کند
لعبت -
@ma-a
ساز را زلفت نوازد رقص را چشمت کند
باده را چون لب بریزد تا که ما را بد کند
لعبتramses kabir
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم -
ramses kabir
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز همنوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۹:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده@ma-a
من ان کنکوری خسته پر از افسردگی هستم
که با کوچکترین حرفی شده سرریز میباشم:)
لعبت -
@ma-a
من ان کنکوری خسته پر از افسردگی هستم
که با کوچکترین حرفی شده سرریز میباشم:)
لعبتramses kabir
می روی و گريه می آيد مرا
ساعتی بنشين که باران بگذرد… -
ramses kabir
می روی و گريه می آيد مرا
ساعتی بنشين که باران بگذرد…نوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۹:۵۴ آخرین ویرایش توسط ramses kabir انجام شده@ma-a
دلا ای ماه زیبایی که خفته در دل و جانی
فدایت میشوم هر دم اگر اذنش تو میدانی!
دلا آن چشمِ آلو و لبِ گیلاسی ات خوردن
ثواب اخرت دارد در این دنیای جسمانی....
لعبت -
@ma-a
دلا ای ماه زیبایی که خفته در دل و جانی
فدایت میشوم هر دم اگر اذنش تو میدانی!
دلا آن چشمِ آلو و لبِ گیلاسی ات خوردن
ثواب اخرت دارد در این دنیای جسمانی....
لعبتramses kabir
یکدم غریق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به یک موی تر شوی -
ramses kabir
یکدم غریق بحر خدا شو گمان مبر
کز آب هفت بحر به یک موی تر شوینوشتهشده در ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۲۰:۳۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@ma-a
.....
یک نفر خونِ جگر همدمِ ای کاش خورَد
دیگری داردَش انگشتِ ندامت بر نیش
.....لعبت
-
@ma-a
.....
یک نفر خونِ جگر همدمِ ای کاش خورَد
دیگری داردَش انگشتِ ندامت بر نیش
.....لعبت
نوشتهشده در ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۰:۴۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهramses kabir
شبي مجنون به ليلی گفت کای محبوب بی همتاتو را عاشق شود پيدا ولی مجنون نخواهد شد