هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
انسانیت درونش مرده بود
او مادر دارد
چه فکر می کنی مرد؟
آیا دستت که فرود آمد، «او» ندید؟او که مُرد، بسیاری زنده ماندند.
بماند -
@M-Tina من ساعت یازده برمیگردم
بازم کنجکاو میشم -
@M-Tina من ساعت یازده برمیگردم
بازم کنجکاو میشم -
تابستان ...
هممممم -
A: میدونی کی تو دریا غرق میشه؟
B: خوب معلومه اونی که شنا بلد نیست
A: برعکس ، اونی که شنا بلده غرق میشه ، اونی که بلد نیست تو دریا نمیره .. -
من: خاهر تو چرا انقد سردی آخه یکم از این وجود سردتو بده من اه
خاهرم: ب محض اینکه دست میزنه ب دستام : ای بابا ت چت شده ت تب داری چرا انقد داغی
بزا برم یه پارچه خیس کنم بیام بکشم رو دستات
من : ن برو رو کتابام آب نریزی
خاهرم: یا میای همراه من ت حیاط آب میریزی رو خودت یا با کاسه آب میام اینجا
من: -
-
از هفتهی پیش از ماه پیش حتی از سال پیش،
درونم ویرانهای بیش نیست
زیرا که تو، کنارم نبودی
دیدَم ماداک -
CpR در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
@Alba من همیشه در این حالتم
خستم مثل چی
چطوری زندم نمیدونم از بس نخوابیدم