هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
Michael Vey رضوان که بکتفشم نیست میزنم همیشه
Rahman Aa دقیقااا.. اصن مث پسرا شدم موهامو ک میزنم حس میکنم حالا اصلاح شده و سرم سبک شد چیه اون همه مو
-
دلم میخواد با موزر کلا موهامو بزنم...
-
Rahman Aa دقیقااا.. اصن مث پسرا شدم موهامو ک میزنم حس میکنم حالا اصلاح شده و سرم سبک شد چیه اون همه مو
Michael Vey به مهسا چی چی گفتی بچه ترسیده
-
Michael Vey به مهسا چی چی گفتی بچه ترسیده
Rahman Aa بهش گفتم هرگز سمت الاخونه و پستای غیر درسی و جمع کردن اعتبار نیاد ک بدبخت میشه مث من
-
Michael Vey به مهسا چی چی گفتی بچه ترسیده
Rahman Aa تو هم بهش بگو نیاد اینجااا.. اصن با بچه ها کمپین تشکیل بدیم نزاریم ب ۳۰۰ تا برسه اعتبارش
-
-
ای خدا من میام اون نیست
اون میاد من نیستم
میرم اونور میاد اینور
میام اینور میره اونورررر -
@در-حال-بارگذاری واای اره منم بخاطر همون نمیزاشتن کوتاه کنم میگفتن بعد عروسی خواهرم.. و منم سه چهار روز بعد عروسی موهامو ک تا زیر باسنم بودو یهو پسرونه زدمش و هیچوق پشیمون نشدم
Michael Vey به هر حال خوشبحالت
-
Reza-H روز ملی حیوانات
🦦
@در-حال-بارگذاری
دست شما درد نکنه که اینقدر حامی حیوانات هستید
بله. انسان حیوان ناطق هست
آقا من کلا ۱۲ مهر منشن بشم، طرف بلاکه -
Michael Vey به هر حال خوشبحالت
@در-حال-بارگذاری
-
@در-حال-بارگذاری
دست شما درد نکنه که اینقدر حامی حیوانات هستید
بله. انسان حیوان ناطق هست
آقا من کلا ۱۲ مهر منشن بشم، طرف بلاکهReza-H اولین نفر منشنت میکنم
-
ذوالجناح آمد ولی با خود سوارش را نداشت
بی قرار بی قرار آمد ،قرارش را نداشتسالها پا در رکاب حضرت خورشید بود
بر رکاب اما سوار کهنه کارش را نداشتبر رکاب خود نگین سرخ خاتم را ندید
بر رکاب خود نگین شاهوارش را نداشتخوب یادش بود وقتی رهسپار جنگ شد
دشت تاب گامهای استوارش را نداشتلحظه هایی را که بی او از سفر برگشته بود
لحظه هایی را که اصلا انتظارش را نداشتیال هایش گیسوانی غوطه ور در خاک وخون
چشمهایش چشمه ای که اختیارش را نداشتاسب بی صاحب شبیه کشتی بی ناخداست
صاحبش را،هستی اش را ، اعتبارش را نداشتپیکر خود را به خون آسمان آغشته کرد
طاقت دل کندن از دار وندارش را نداشتاسب ها در قتله گاه آسیمه سر میتاختند
کاش شرم دیدن ایل وتبارش را نداشتپیکری صدپاره از آوردگاه آورده بود
که حساب زخمهای بی شمارش را نداشتکاش دُلدُل بود ودِل دِل کردنش را میشنید
لحظه ای که حیدر بی ذوالفقارش را نداشتبال هایش را همان جا باز کرد وجان سپرد
آرزویی غیر مردن در کنارش را نداشت#احمد علوی
السلام علیک یا ابا عبدالله
-
من روضه تو را شنیده ام و هنوز زنده ام؟!
این رسم عاشقی نَبُوَد خاک بر سرم. -
این اشک شرمه ...
آقا .. -
هعیی
برگردم ،سریع باید شیمی یازدهم تموم شه امروز دیگه! -
نِه فاطمه هِ
مراکتمی