کافــه میـــم♡
-
من فرانسوی بلد نیستم ولی تو به حرف زدنت ادامه بدع.....>
-
تا فراموشی به خاطرهاست ، در یادیم ما
-
-
اگه بچه ازتون پرسید:نقاشیم قشنگه؟
بهش بگید:خودت دوستش داری؟
اگه تو میگی قشنگه،پس حتما قشنگه^^
بهش یادآوری کنید که خودش مهمترین شخصیه که باید از کارش خوشش بیاد
بهش یاد بدین که در زندگی،خودش باید از
رفتار و زندگیش لذت ببره،نه اینکه مدام
دنبال تائید شدن توسط دیگران باشه... -
ما سالها آدمهای صبوری بودیم ،
اونقدر صبور که هزار بار حرف شنیدیم
و هیچی نگفتیم! هزار بار قلبمون مچاله شد
ولی لبخند چسبوندیم به صورتمون ...
ما تا کنج گلوهامون ، حرف بودیم ...
تا زیر پلکهامون ، بغض بودیم ...
ولی به روی خودمون نیاوردیم!
ما حرمت نگه داشتیم و شما
حق به جانبتر شدین!
برای دخالت کردن ،
برای طعنه زدن ،
برای دل شکستن ،
اما حالا بزرگتر شدیم ،
خستهتر و بیحوصلهتر!
با شوقی بینهایت برای کنار گذاشتن شما^^ -
آه چه شب ها! ای پنجره ی گرد اتاقک من، ای دریچه ی بسته، چه شب ها که از تخت خواب به سویت نگرستیم؛ در حالی که با خود می گفتم : اینک هنگامی که رنگ این چشم به سپیدی بگراید، سپیده خواهد دمید؛ آنگاه از جا برخواهم خاست و این رنجوری و ملال را از خود خواهم راند و سپیده، دریا را خواهد شست و ما در سرزمینی ناشناخته پهلو خواهیم گرفت...
سپیده دمید بی آنکه دریا از آمدنش رنگ آرامش به خود گیرد؛ زمین هنوز دور بود و اندیشه ی من بر چهره ی مواج آب ها در نوسان.
منقلب شدنی که از موج های دریا ناشی می شود و تمامی بدن، آن را به یاد می سپارد.
با خود گفتم: آیا خواهم توانست
اندیشه ای به این دکل لرزان کشتی بیاویزم؟ ای موج ها، آیا جز آبی که در باد شبانه به این سو و آن سو پراکنده می شود، چیزی نخواهم دید؟مائده های زمینی و مائده های تازه، آندره ژید
-
گاهی دلیل اینکه نمیتونیم یه نفر رو
ببخشیم اینه که نمیتونیم خودمونرو
ببخشیم !'
چون یه روزی، یه ساعتی، حتی بیشتر
از خودمون به اون آدم اعتماد کردیم=) و
ازش انتظار داشتیم؛ در واقع ما حماقت
خودمونرو نمیتونیم ببخشیم و فراموش
کنیم اصل ماجرا اینجاست . . ! -
یکی نوشت
یکی خوند
یکی مُرد
یکی موند
من می نویسم
توبخون
من میمیرم
توبمون^^ -
کاش میشد از بوها
از صداها
از جای خالی آدمها
برای روزهای دلتنگی
عکس گرفت. -
شادمانی را تا وقتی در دستانت نگهداری،
همیشه کوچک به نظر میرسد،ولی هنگامی که آن را از دست میدهی،
خواهیدید که چقدر بزرگ و ارزشمند است...ماکسیم گورکی
-
ذهنم به اندازه همه آهنگهای بیكلامي كه گوش ميدهم، خالی است؛ اما كلی حرف برای گفتن دارد و وقتی در خالی بودنش غرق میشوم، كم كم كلمات بیمعنیای كه گم شدهاند را پيدا ميكنم. خدا میداند این کلمات چه ارتباطی با حال کنونیام دارد...!
-
شب تمام ثانیه هایش را به غرامت میبرد و تو میمانی و سکوت و چشمانی سرخ که خواب را
به بهای دلتنگی داده است...
-