هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ۹:۱۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
دیدم تو خواب وقت سحر
شهزادهای زرین کمر
نسسته براسب سفید
میومد از کوه و کمر
میرفت و آتش به دلم میزد نگاهش -
فارغ التحصیلان آلاءنوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ۹:۲۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کاشکی دلم رسوا بشه!
دریا بشه…
این دو چشمِ پُر آبم…
روزی که بختم، وا بشه…
پیدا بشه… اون که اومد، توو خوابم…
شهزاده ی رؤیای من، شاید تویی…
اون کس که شب در خوابِ من، آید تویی… تـــو…
از خوابِ شیرین، ناگه پریدم!
او را ندیدم، دیگر کنارم…
به خـــدا… جانم رسیده؛ از غصه بر لب…
هر روز وُ هر شب، در انتظارم… به خدا… -
Saudade 19 0 در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
تودلی نباس اینقد خلوت باشه
اینا یحتمل جم کردن رفتن تلی واستاپی چیزی
همش زیر سر اینه...میدونم
Sharllotعههه سودادههه
سودااادددد
این به درخت میگن آقای محترم
درضمن من باهات قهرم
️
-
officer k در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
همچنان کلی خیلی دستتون ممنون
همچنان کلی خواهش میکنم
-
نوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ۹:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@ABR_DJ
آفرین آفرین -
نوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ۹:۴۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
نوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ۹:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
-
@Zahra-HD
بیخیال
اونم یه ساله مثل تمام سال های زندگی
خنده داره ولی خواهرم با بچگیش میگه دوست ندارم بزرگ بشه بعد من از ۶ سالگی با قاشق بزرگ غذا میخوردم بگم خیلی بزرگه این بشر الان هنوز با قاشق کوچیکغذا میخورهبه زور دوماهه قاشق بزرگم دست میگیره
من همچنان دوست دارم بزرگ بشمGharibe Gomnam منم مثل خواهر کوچیکهت بودم:)
-
JuDi
@Alba
چیچک
@Zahra-HD
@ariana-a
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@ABR_DJ 🥲
-
نوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ۱۰:۴۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خیلی وقته دیگ حتی با خدم غریبم:)
-
نوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ۱۰:۴۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خوشحال خوشحال رفتم تو یه سایتی دیدم فیلم مورد علاقمو گذاشته
گفتم عهه فصل 2 هم اومد نگاه کردم نوشته فصل 1 و تمام کنسل شده .
-
نوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ۱۰:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
Sachli
یوزرت رو عوض کردی فکر کردی نمیتونم پیدات کنم
چطوری -
نوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ۱۰:۵۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
0-0ftm حس نمیکنی باید بیای و حرف بزنیم!؟
-
نوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ۱۱:۱۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
که نگی سرنوشت
بگی با دست نوشت -
نوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ۱۱:۲۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
@ariana-a در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
خیلی وقته حتی با خدم غریبم:)
قفس بازه ولی نیست دیگه جون یه پریدن...
-
نوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ۱۲:۲۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده
پیرمرد اصفهانیه تو مصاحبه میگفت آب رو ازمون گرفتین دیگه سپاهان رو ازمون نگیرین:)
-
نوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ۱۳:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
0-0ftm در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
زیادی احساس عقب موندن و ناکافی بودن میکنم
++++++++++++++++++++++++++++++++++
-
نوشتهشده در ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ۱۳:۱۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
چند روزه اینجا عجیب ساکته
حضورتون کم شده
مسافرتین یا چی؟