-
@reza77 اره ما تقدیر داریم سرنوشت داریم.....اراده و خواست خدا داریم! شانس که همون chance هست پیدایشش هم چندان خوب نیست! به قمار و این حرفا برمیگرده!
نوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۹:۵۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@سهندkonkor در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
@reza77 اره ما تقدیر داریم سرنوشت داریم.....اراده و خواست خدا داریم! شانس که همون chance هست پیدایشش هم چندان خوب نیست! به قمار و این حرفا برمیگرده!
من در مورد توضیحات شانس موافق نیستم .
همچنان معتقدم شانس اسم مستعار خداست . -
@سهندkonkor در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
@reza77 اره ما تقدیر داریم سرنوشت داریم.....اراده و خواست خدا داریم! شانس که همون chance هست پیدایشش هم چندان خوب نیست! به قمار و این حرفا برمیگرده!
من در مورد توضیحات شانس موافق نیستم .
همچنان معتقدم شانس اسم مستعار خداست .دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۹:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شدهnazanin 24 در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
@سهندkonkor در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
@reza77 اره ما تقدیر داریم سرنوشت داریم.....اراده و خواست خدا داریم! شانس که همون chance هست پیدایشش هم چندان خوب نیست! به قمار و این حرفا برمیگرده!
من در مورد توضیحات شانس موافق نیستم .
همچنان معتقدم شانس اسم مستعار خداست . -
@سهندkonkor در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
@reza77 اره ما تقدیر داریم سرنوشت داریم.....اراده و خواست خدا داریم! شانس که همون chance هست پیدایشش هم چندان خوب نیست! به قمار و این حرفا برمیگرده!
من در مورد توضیحات شانس موافق نیستم .
همچنان معتقدم شانس اسم مستعار خداست .دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۹:۵۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهnazanin 24 حل شد؟
-
nazanin 24 حل شد؟
نوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۹:۵۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۱۹:۵۹ آخرین ویرایش توسط انجام شده
nazanin 24 اگر مقصود از شانس تحقق پدیده ای بدون علت است، بی شک در فلسفه اسلامی و بر اساس دلایل قطعی مردود است ولی اگر پرده از روی علل برداشته شود خواهیم دید که هیچ چیز اتفاقی وجود ندارد.
به گزارش فرهنگ نیوز، اینکه مردم میگویند یک نفر شانس دارد یک نفر شانس ندارد به چه معنا است؟ اصلاً چیزی به معنای شانس وجود دارد یا خیر؟ اگر وجود دارد، چرا بین مردم فرق میکند؟بخت و شانس از واژه هایی است که گاهی در بین مردم استعمال می شود و بیشتر ریشه در ادبیات و شعر دارد.
این واژه می تواند به دو معنا به کار رود:
۱. تحقق پدیده ای بدون علت:
این معنا؛ از نظر فلسفه مردود است و در جای خود اثبات شده که هر چیزی دارای علت و سبب خاصی است. البته ممکن است این سبب، سببی نیکو و مستحسن نباشد؛ یعنی یک عامل بی عدالتی و یا ظلم، در وجود یک پدیده نقش داشته باشد.
اما بعضی از علل روی آوردن به این گونه واژه ها که نشان از یک تفکر خاص دارد، از این قبیل است:
الف. وجود بی عدالتی های اجتماعی، ظلم و عدم تناسب بین استحقاق و مناصب و مواهب.
ب. وجود روحیه راحت طلبی در میان جامعه و توجیه بهره مندی افراد خاص به شانس و اقبال.
ج. تبلیغات حکومت های جبار که با این گونه واژه ها می خواستند حکومت خود را به شانس و سرنوشت گره بزنند تا جلوی اعتراضات مردم را بگیرند.
در آیات و روایات اسلامی هم هیچ التفاتی به شانس و اقبال نشده و مورد پذیرش قرار نگرفته است.
۲. سرنوشت و مقدرات الهی:
این معنا مورد پذیرش است و به معنای آن است که موفقیت انسان در پرتو عنایت خداوند و تلاش خود انسان میسر است و در این تلاش استعداد و شرایط اجتماعی و محیطی، نقش مهمی دارند و همین است سرّ تفاوت هایی که در جامعه مشاهده می شود.
اصل واژه «شانس»، فرانسوی و به معنای فرصت است اما در میان مردم شانس عموماً از رویدادی تعبیر می شود که علت آن معلوم نبوده، لذا وقوع آن رویداد به شانس نسبت داده می شود. پس اگر مقصود از شانس تحقق پدیده ای بدون علت است، بی شک در فلسفه اسلامی و بر اساس دلایل قطعی مردود است. [۱] اگر چه ما این علل را نمی شناسیم، ولی اگر پرده از روی علل برداشته شود خواهیم دید که هیچ چیز اتفاقی وجود ندارد.
خوش شانسی و بدشانسی بیشتر از آنچه معلول علت های ناشناخته باشد، دستاورد تفکر و اندیشه هر شخص درباره خویشتن است و کسی که به هر دلیل خود را بدشانس می داند، طبیعتا عملی متناسب با آن بروز می دهد.
البته، گاهی در میان مردم، شانس به مقدرات الاهی اطلاق می گردد؛ مثلاً به کسی که وضع مالی خوبی دارد و معمولاً در کارهای اقتصادی سود می کند می گویند خوش شانس است. برای تحلیل این مطلب باید با نگاهی گسترده تر به عوامل پدیده ها نگریست و علاوه بر فعالیت های ظاهری شخص به شرایط روحی و معنوی فرد و حتی تأثیر نسل های گذشته و تأثیر دعا و نفرین دیگران در زندگی فرد و دیگر عوامل آشکار و پنهان در همواری یا ناهمواری زندگی توجه نمود، اگر منظور از شانس این معنا باشد، ریشه در روایات و آیات دارد و از نظر دین این مسئله قابل قبول است. [۲]
خداوند می فرماید: "خداوند بعضى از شما را بر بعضى دیگر از نظر روزى برترى داد ...". [۳]
امام علی (ع) می فرماید: "خداوند روزی ها را مقدر فرمود و آنها را زیاد و کم به صورت عادلانه تقسیم نمود، تا از این طریق سپاس گذاری و شکیبایی توانگر و تهی دست را به آزمایش گذارد". [۴]
حال اگر شانس را به معنای منفی آن؛ یعنی بدون علت بودن حادثه ها گرفتیم می توان گفت: بعضی از علل روی آوردن مردم به استفاده از این گونه واژه ها از این قرار است:۱. وجود بی عدالتی های اجتماعی و ظلم و عدم تناسب بین استحقاق و مناصب و مواهب. مردم وقتی این موارد را می بینند که دارای علل غیر واقعی است، همه را مربوط به شانس می دانند.
۲. وجود روحیه راحت طلبی در میان جامعه و توجیه بهره مندی افراد خاص به شانس و اقبال، عده ای که کمتر به فکر تلاش و سعی در رسیدن به اهدافشان هستند و خواستار زود نتیجه دادن اعمالشان هستند، وقتی که می بینند به زودی به بهره ای نمی رسند، بهره مندی دیگران را از مواهب و مناصب با انتساب به شانس و اقبال توجیه می کنند.۳. تبلیغات حکومت های جبار نیز در رواج این تفکر در میان مردم نقش دارد، آنان با این گونه توجیهات می خواهند به حکومت رسیدن خود و استمرار آن را به سرنوشت و شانس خود گره بزنند تا جلوی اعتراضات و شورش های مردمی را بگیرند. [۵]
اما در منطق قرآن تلاش و کوشش انسان برای رسیدن به آمال و نعمت های الاهی و مادی دارای جایگاه ویژه ای است. خداوند می فرماید: "براستی خداوند سرنوشت قوم و ملتی را تغییر نمی دهد، تا آن که آنان آنچه در ضمیرشان هست تغییر دهند". [۶] اما تفاوت فاحش انسان ها در بهره مندی از این مواهب بستگی به توفیق خداوند، استعدادهای متفاوت، زمینه های روحی و اجتماعی متفاوت در افراد و دیگر عوامل مؤثر دارد. البته، چنین نیست که هر کس که بهره ای از بهره های دنیوی داشته باشد، به خاطر استحقاق او و یا سعی و تلاش و یا به خاطر توفیق خداوند باشد، بلکه ممکن است چه بسا با ظلم و بی عدالتی به دست آمده باشد که از نظر دین ناپسند و مردود است. [۷]
-
nazanin 24 اگر مقصود از شانس تحقق پدیده ای بدون علت است، بی شک در فلسفه اسلامی و بر اساس دلایل قطعی مردود است ولی اگر پرده از روی علل برداشته شود خواهیم دید که هیچ چیز اتفاقی وجود ندارد.
به گزارش فرهنگ نیوز، اینکه مردم میگویند یک نفر شانس دارد یک نفر شانس ندارد به چه معنا است؟ اصلاً چیزی به معنای شانس وجود دارد یا خیر؟ اگر وجود دارد، چرا بین مردم فرق میکند؟بخت و شانس از واژه هایی است که گاهی در بین مردم استعمال می شود و بیشتر ریشه در ادبیات و شعر دارد.
این واژه می تواند به دو معنا به کار رود:
۱. تحقق پدیده ای بدون علت:
این معنا؛ از نظر فلسفه مردود است و در جای خود اثبات شده که هر چیزی دارای علت و سبب خاصی است. البته ممکن است این سبب، سببی نیکو و مستحسن نباشد؛ یعنی یک عامل بی عدالتی و یا ظلم، در وجود یک پدیده نقش داشته باشد.
اما بعضی از علل روی آوردن به این گونه واژه ها که نشان از یک تفکر خاص دارد، از این قبیل است:
الف. وجود بی عدالتی های اجتماعی، ظلم و عدم تناسب بین استحقاق و مناصب و مواهب.
ب. وجود روحیه راحت طلبی در میان جامعه و توجیه بهره مندی افراد خاص به شانس و اقبال.
ج. تبلیغات حکومت های جبار که با این گونه واژه ها می خواستند حکومت خود را به شانس و سرنوشت گره بزنند تا جلوی اعتراضات مردم را بگیرند.
در آیات و روایات اسلامی هم هیچ التفاتی به شانس و اقبال نشده و مورد پذیرش قرار نگرفته است.
۲. سرنوشت و مقدرات الهی:
این معنا مورد پذیرش است و به معنای آن است که موفقیت انسان در پرتو عنایت خداوند و تلاش خود انسان میسر است و در این تلاش استعداد و شرایط اجتماعی و محیطی، نقش مهمی دارند و همین است سرّ تفاوت هایی که در جامعه مشاهده می شود.
اصل واژه «شانس»، فرانسوی و به معنای فرصت است اما در میان مردم شانس عموماً از رویدادی تعبیر می شود که علت آن معلوم نبوده، لذا وقوع آن رویداد به شانس نسبت داده می شود. پس اگر مقصود از شانس تحقق پدیده ای بدون علت است، بی شک در فلسفه اسلامی و بر اساس دلایل قطعی مردود است. [۱] اگر چه ما این علل را نمی شناسیم، ولی اگر پرده از روی علل برداشته شود خواهیم دید که هیچ چیز اتفاقی وجود ندارد.
خوش شانسی و بدشانسی بیشتر از آنچه معلول علت های ناشناخته باشد، دستاورد تفکر و اندیشه هر شخص درباره خویشتن است و کسی که به هر دلیل خود را بدشانس می داند، طبیعتا عملی متناسب با آن بروز می دهد.
البته، گاهی در میان مردم، شانس به مقدرات الاهی اطلاق می گردد؛ مثلاً به کسی که وضع مالی خوبی دارد و معمولاً در کارهای اقتصادی سود می کند می گویند خوش شانس است. برای تحلیل این مطلب باید با نگاهی گسترده تر به عوامل پدیده ها نگریست و علاوه بر فعالیت های ظاهری شخص به شرایط روحی و معنوی فرد و حتی تأثیر نسل های گذشته و تأثیر دعا و نفرین دیگران در زندگی فرد و دیگر عوامل آشکار و پنهان در همواری یا ناهمواری زندگی توجه نمود، اگر منظور از شانس این معنا باشد، ریشه در روایات و آیات دارد و از نظر دین این مسئله قابل قبول است. [۲]
خداوند می فرماید: "خداوند بعضى از شما را بر بعضى دیگر از نظر روزى برترى داد ...". [۳]
امام علی (ع) می فرماید: "خداوند روزی ها را مقدر فرمود و آنها را زیاد و کم به صورت عادلانه تقسیم نمود، تا از این طریق سپاس گذاری و شکیبایی توانگر و تهی دست را به آزمایش گذارد". [۴]
حال اگر شانس را به معنای منفی آن؛ یعنی بدون علت بودن حادثه ها گرفتیم می توان گفت: بعضی از علل روی آوردن مردم به استفاده از این گونه واژه ها از این قرار است:۱. وجود بی عدالتی های اجتماعی و ظلم و عدم تناسب بین استحقاق و مناصب و مواهب. مردم وقتی این موارد را می بینند که دارای علل غیر واقعی است، همه را مربوط به شانس می دانند.
۲. وجود روحیه راحت طلبی در میان جامعه و توجیه بهره مندی افراد خاص به شانس و اقبال، عده ای که کمتر به فکر تلاش و سعی در رسیدن به اهدافشان هستند و خواستار زود نتیجه دادن اعمالشان هستند، وقتی که می بینند به زودی به بهره ای نمی رسند، بهره مندی دیگران را از مواهب و مناصب با انتساب به شانس و اقبال توجیه می کنند.۳. تبلیغات حکومت های جبار نیز در رواج این تفکر در میان مردم نقش دارد، آنان با این گونه توجیهات می خواهند به حکومت رسیدن خود و استمرار آن را به سرنوشت و شانس خود گره بزنند تا جلوی اعتراضات و شورش های مردمی را بگیرند. [۵]
اما در منطق قرآن تلاش و کوشش انسان برای رسیدن به آمال و نعمت های الاهی و مادی دارای جایگاه ویژه ای است. خداوند می فرماید: "براستی خداوند سرنوشت قوم و ملتی را تغییر نمی دهد، تا آن که آنان آنچه در ضمیرشان هست تغییر دهند". [۶] اما تفاوت فاحش انسان ها در بهره مندی از این مواهب بستگی به توفیق خداوند، استعدادهای متفاوت، زمینه های روحی و اجتماعی متفاوت در افراد و دیگر عوامل مؤثر دارد. البته، چنین نیست که هر کس که بهره ای از بهره های دنیوی داشته باشد، به خاطر استحقاق او و یا سعی و تلاش و یا به خاطر توفیق خداوند باشد، بلکه ممکن است چه بسا با ظلم و بی عدالتی به دست آمده باشد که از نظر دین ناپسند و مردود است. [۷]
نوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@سهندkonkor یا الله...
سهند یخورده خلاصه بودش..عالیتر بودا... -
@سهندkonkor دقیقا سهند جان...
توی اسلام چیزی به اسم شانس وجود نداره...دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده@reza77 مشغول لایک باش تو
-
@سهندkonkor یا الله...
سهند یخورده خلاصه بودش..عالیتر بودا...نوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده@reza77 در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
@سهندkonkor یا الله...
سهند یخورده خلاصه بودش..عالیتر بودا...راس میگه اقا سهند والا ...
-
@reza77 در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
@سهندkonkor یا الله...
سهند یخورده خلاصه بودش..عالیتر بودا...راس میگه اقا سهند والا ...
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شدهnazanin 24 خب شما چند خط اولو بخونین
@reza77 -
نوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
میگم اقا سهند من تسلیم ...حق با شماست ...
-
nazanin 24 خب شما چند خط اولو بخونین
@reza77دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده@سهندkonkor جماعت حوصله ندارن که
-
میگم اقا سهند من تسلیم ...حق با شماست ...
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شدهnazanin 24 خخخخخخخ....خب حالا!
-
nazanin 24 خخخخخخخ....خب حالا!
نوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده@سهندkonkor در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
nazanin 24 خخخخخخخ....خب حالا!
اما اینصافا ساغول ...
گشیدی ... -
@سهندkonkor در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
nazanin 24 خخخخخخخ....خب حالا!
اما اینصافا ساغول ...
گشیدی ...دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهnazanin 24 گشه لیخ سیزدن دی...
-
@سهندkonkor در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
nazanin 24 خخخخخخخ....خب حالا!
اما اینصافا ساغول ...
گشیدی ...نوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شدهnazanin 24
نمنه ؟؟
گشیدی ؟ -
nazanin 24
نمنه ؟؟
گشیدی ؟نوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۶ آخرین ویرایش توسط انجام شده -
دانش آموزان آلاءنوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
nazanin 24 من ارومیه لیم!
-
نوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
nazanin 24 هه بابا
تووووورک -
nazanin 24 من ارومیه لیم!
نوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@سهندkonkor
شمال غرب کشوری هامی زنجانی حساب اولولار
-
nazanin 24 من ارومیه لیم!
نوشتهشده در ۲ مرداد ۱۳۹۵، ۲۰:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده@سهندkonkor در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
nazanin 24 من ارومیه لیم!
@سهندkonkor در هرچی تو دلته بریز بیرون گفته است:
nazanin 24 من ارومیه لیم!
سیزی بولورم اقا رضانی بیلمیردم .