Skip to content
  • دسته‌بندی‌ها
  • 0 نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
  • جدیدترین پست ها
  • برچسب‌ها
  • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
  • دوره‌های آلاء
  • گروه‌ها
  • راهنمای آلاخونه
    • معرفی آلاخونه
    • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
    • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
    • استفاده از ابزارهای ادیتور
    • معرفی گروه‌ها
    • لینک‌های دسترسی سریع
پوسته‌ها
  • Light
  • Cerulean
  • Cosmo
  • Flatly
  • Journal
  • Litera
  • Lumen
  • Lux
  • Materia
  • Minty
  • Morph
  • Pulse
  • Sandstone
  • Simplex
  • Sketchy
  • Spacelab
  • United
  • Yeti
  • Zephyr
  • Dark
  • Cyborg
  • Darkly
  • Quartz
  • Slate
  • Solar
  • Superhero
  • Vapor

  • Default (بدون پوسته)
  • بدون پوسته
بستن
Brand Logo

آلاخونه

  • سوال یا موضوع جدیدی بنویس

  • سوال مشاوره ای
  • سوال زیست
  • سوال ریاضی
  • سوال فیزیک
  • سوال شیمی
  • سایر
  1. خانه
  2. بحث آزاد
  3. خــــــــــودنویس
روز آخر ❤️
_
سلام به همه رفقای کنکوری اومدم یه تاپیک بزنم برای روز آخر کنکور، اینجا بچه‌هایی که می‌خوان روز آخر رو مفید درس بخونن، بیان برنامه‌هاشونو پارت‌بندی شده بزارن ️ و هم اونایی که تصمیم گرفتن دیگه درس نخونن و فقط ریلکس کنن، اینجا کنار هم باشیم ، حرف بزنیم ، استرسارو بریزیم دور، انرژی مثبت بدیم و بگیریم ... اگه برنامه‌ریزی برای روز آخر داری، بیا پارت‌هات رو بزار و تا لحظه آخر تلاش کن ( مثل خودم ایده همینه چون مجبورم ) ... اگه تصمیم گرفتی دیگه فقط استراحت کنی که خیلیم عالی ... اگه دکترای پارسالی هستی و تجربه شب قبل کنکور رو داری، لطفا بیا راهنمایی کن، آرامش و انرژی بده :)) ‌ فقط یه خواهش کوچولو دارم لطفا فضای تاپیک آروم و مثبت نگه داریم چون قرار نیست با کارای دیگه اتفاق خاصی بیفته اما با اینکارا اتفاق خاصی میفته @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @تجربیا
بحث آزاد
برگ انجیر.... ☘️🍀🌿
______
بِسْم رَبّ النور ️ سلام امیدوارم حال دلتون بهترین باشه..... برم سراغ حرف اصلی.... در فکر تاپیکی بودم که هر روز توش چند تا پست قشنگ بزارم و با چند تا عکس و متن نوشته و دل نوشته...... حالمون خوب بشه، انرژی بگیریم در طول روز.....️️ یه جورایی این تاپیک شبیه کانال یا چنل..... البته پست هایی که قرار بزارم برای خودم نیست و صرفا گلچینی از مطالبی که ممکنه توی فضای مجازی یا کتاب ها ببینم و بارگذاری بکنم..... اگر شما هم دوست داشتید خوشحال میشم همراه من بشید.... ️ [image: 1686940882701-img_-_.jpg] پ.ن:اسم تاپیک برگرفته از اسم یک کانالِ و در آخر دعا میکنم دلتون ذهنتون ابری باشه(:️️
بحث آزاد
رقیب
م
کسی هس ساعت مطالعه بالایی داشته باشه بخونیم این 20 روزو؟ ترجیحا دختر باشه تنهایی نمیتونم اگ یکی بود خیلی بهتر پیش میرفتم
بحث آزاد
خــــــــــودنویس
Dr-aculaD
Topic thumbnail image
بحث آزاد
👣ردپا👣
اهوراا
Topic thumbnail image
بحث آزاد
کنکور1405
M
سلام به همه. من بعد از یه مدت دوباره میخوام کنکور 405 رو شرکت کنم. ولی خب کسی رو پیدا نکردم که برای سال405 باشه. و دوستی پیدا نکردم تو این زمینه. هرکی هست بیاد اینجا حرف بزنیم
بحث آزاد
تروخدا بیاین
م
دیروز اشتبا کردم سلامت نخوندم الان چیکار کنم جزوه ای میدونین یکم جمعو جور باشه کتاب اصلن خونده نمیشه خیلی زیاده
بحث آزاد
دستاورد هایِ کوچکِ من🎈
AinoorA
سلام بچه ها امیدوارم حالتون خوب باشه و خیلی سرحال و شاد باشین خب از عنوان تاپیک یچیزایی مشخصه که قراره در مورد چی اینجا حرف بزنیم ولی بزارین توضیحات بیشتر بدم خیلی از ما یوقتایی هست که ممکنه احساس کنیم هیچ کاری نکردیم یا هیچ کاری ازمون برنمیاد و روزمون رو تلف کردیم و.. و ذهنمون ما رو با این افکار جور واجور و عجیب غریب مورد آزار قرار بده و احساس ناتوانی رو بهمون بده در حالی که در واقعیت اینطوری نیست و ما توانا تر از اون چیزی هستیم که توی ذهنمون هست اینجا قراره از موفقیت های کوچولومون حرف بزنیم و رونمایی کنیم تا به ذهنمون ثابت کنیم بفرما آقا دیدییی ما اینیم هر شب از کار های مثبت کوچولوتون بیاین و بگین و این حس مثبت و قشنگ مفید بودن رو به خودتون بدین مثلا کنکوری ها میتونن تموم شدن یه بخش از برنامه اشون رو بگن ، از انجام دادن کار هایی مثل مرتب کردن اتاق ، از گذروندن امتحانای سخت و آب دادن به گل ها و کلی کار کوچیک و مثبت دیگه منتظرتون هستم آلایی ها موفق باشین🥹️ دعوت میکنم از : @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @دانشجویان-درس-خون @دانشجویان-پزشکی @دانشجویان-پیراپزشکی
بحث آزاد
تنهایی حوصله ندارم بیاین با هم نهایی بخونیم
م
سلام بچها هر ساعتی هر درسیو خوندین بیاین بگین این ساعت اینقدر فلان درس رو خوندم انگیزه میگیریم
بحث آزاد
بخدا سوالات اونقد سخت نیستن ولی وقتی میشینم سر جلسه اعداد کوه میشن واسم
م
بچها وقتی میشینم به ارومی حل میکنم سوالاتو میدونم حل میکنم مشکلی ندارم سر جلسه انگار اصن من نخوندم ی جوری میشم میترسم از سوالا مخصوصا سوالاتی ک عدد دارن عددا جلو چشام بزرگ میشن بخدا خنده داره ولی جدی میگم
بحث آزاد
من ِ فارغ 401 هم باید زمین ترمیم کنم؟؟
م
...............
بحث آزاد
شاید شد...چه میدانی؟!
Hg L 0H
مدت هاست که از نشست غبار سرد و تیره به قلبم میگذرد مدت هاست منِ تاریکِ گم شده، در خودم به دنبال روزنه هایی از نور میگردد نفس هایم سخت به جانم می نشینند اشک هایی که سرازیر نمی شوند وجود مرا به ستوه آورده اند دوست دارم بایستم سرم را بالا بگیرم و تا زمانی که صدایم خفه شود فریاد بزنم بماند در پس پرده ی خاکستری غم بماند که چه می شود... شاید شد....چه میدانی؟!
بحث آزاد
بحث آزاد
J
دوستان من تازه وارو سایت شدم میخوام بدونم چطوری باید اسمم رو تغیر بدم درست کردم ولی باز دوباره اینو زده چیکار باید کنم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.........
بحث آزاد
تمام رو به اتمام
Hg L 0H
حس خفقان، حتی نفس کشیدن هم سخت شده گلویم فشرده تر از قبل راه هوا را بسته پروازی را آغاز کردم که در سرم مقصدش بهشتی برین بود اما اکنون و در این زمان نمیدانم کجا هستم پروازم به سمت جهنم است یا بهشت؟ میشود یا نمیشود تمام وجودم را پر کرده تمام احساسات کودکی از کوچک و بزرگ به مغزم هجوم آورده و دارد تمامِ من را آرام آرام از من میگیرد نکند اینجا جای من است؟ در سرِ کودکیِ من چنین رویایی شکل گرفته بود؟ قلبم سیاه و چشمانم تار شده اند هوای پریدن دارم اما نگار لحظه به لحظه در همان جایی قرار دارم که ایستاده بودم انگار نمیشود قدم از قدم برداشت میخواهم رها باشم از افکاری که مرا خفت میکنند و تا مرز خفه شدن من را به دنبال خود میکشانند میل به رهایی آزادی ام را هم از من گرفته... شوق پریدن آرام آرام گویی دارد تبدیل به میل سقوط میشود مبادا چنین روزی برسد... مبادا....
بحث آزاد
به که باید دل بست؟
blossom.B
به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ سینه ها جای محبت , همه از کینه پر است. هیچکس نیست که فریادِ پر از مهر تو را گرم پاسخ گوید. نیست یک تن که در این راه غم آلوده ی عمر , قدمی راه محبت پوید. خط پیشانی هر جمع , خط تنهاییست. همه گلچینِ گلِ امروزند... در نگاه من و تو حسرت بی فرداییست. به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟ نقش هر خنده که بر روی لبی می شکفد, نقشه‌ای شیطانیست. در نگاهی که تو را وسوسه ی عشق دهد حیله‌ای پنهانیست. خنده ها می شکفد بر لبها, تا که اشکی شکفد بر سرمژگان کسی. همه بر درد کسان می نگرند, لیک دستی نبرند از پی درمان کسی. زير لب زمزمه شادی مردم برخاست, هر کجا مرد توانائي بر خاک نشست . پرچم فتح برافرازد در خاطرِ خلق, هر زمان بر رخ تو هاله زَنَد گردِ شکست. به که بايد دل بست؟ به که شايد دل بست؟ از وفا نام مبر , آن که وفا خوست کجاست؟ ریشه ی عشق فسرد... واژه ی دوست گریخت... سخن از دوست مگو...عشق کجا؟دوست کجا؟ دست گرمی که زمهر , بفشارد دستت در همه شهر مجوی. گل اگر در دل باغ , بر تو لبخند زند بنگرش , لیک مبوی ! لب گرمی که زعشق , ننشیند به لبت به همه عمر مخواه ! سخنی کز سر راز , زده در جانت چنگ به لبت نیز مگوی ! چاه هم با من و تو بيگانه است نیِ صدبند برون آيد از آن... راز تو را فاش کند, درد دل گر بسر چاه کنی خنده ها بر غمِ تو دختر مهتاب زند گر شبي از سر غم آه کني. درد اگر سینه شکافد , نفسی بانگ مزن ! درد خود را به دل چاه مگو! استخوان تو اگر آب کند آتش غم, آب شو...آه مگو ! ديده بر دوز بدين بام بلند مهر و مه را بنگر ! سکه زرد و سپيدی که به سقف فلک است سکه نيرنگ است سکه ای بهر فريب من و تست سکه صد رنگ است . ما همه کودکِ خُرديم و همين زال فلک , با چنين سکه زرد , و همين سکه سيمينِ سپيد , ميفريبد ما را . آسمان با من و ما بيگانه زن و فرزند و در و بام و هوا , بيگانه خويش , در راه نفاق... دوست , در کار فريب... آشنا , بيگانه ... شاخه ی عشق شکست... آهوی مهر گریخت... تار پیوند گسست... به که باید دل بست؟ به که شاید دل بست؟... -مهدی سهیلی
بحث آزاد
ای که با من ، آشنایی داشتی
blossom.B
اِی که با من، آشنایی داشتی ای که در من، آفتابی کاشتی ای که در تعبیرِ بی مقدارِ خویش عشق را، چون نردبام انگاشتی ای که چون نوری به تصویرت رسید پرده ها از پرده ات برداشتی پشتِ پرده چون نبودی جز دروغ بوده ها را با دروغ انباشتی اینک از جورِ تو و جولانِ درد می گریزم از هوای آشتی کاش حیوان، در دلت جایی نداشت کاش از انسان سایه ای می داشتی -فریدون فرخزاد
بحث آزاد
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است...
blossom.B
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري داني که رسيدن هنر گام زمان است تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي بنگر که زخون تو به هر گام نشان است آبي که برآسود زمينش بخورد زود دريا شود آن رود که پيوسته روان است باشد که يکي هم به نشاني بنشيند بس تير که در چله اين کهنه کمان است از روي تو دل کندنم آموخت زمانه اين ديده از آن روست که خونابه فشان است دردا و دريغا که در اين بازي خونين بازيچه ايام دل آدميان است دل برگذر قافله لاله و گل داشت اين دشت که پامال سواران خزان است روزي که بجنبد نفس باد بهاري بيني که گل و سبزه کران تا به کران است اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي دردي ست درين سينه که همزاد جهان است از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند يارب چه قدر فاصله دست و زبان است خون مي چکد از ديده در اين کنج صبوري اين صبر که من مي کنم افشردن جان است از راه مرو سايه که آن گوهر مقصود گنجي ست که اندر قدم راهروان است -هوشنگ ابتهاج (سایه)
بحث آزاد
پروانه‌ی رنگین
blossom.B
*از پیله بیرون آمدن گاهی رهایی نیست در باغ هم پروانه‌ی رنگین گرفتار است این کشور آن کشور ندارد حس دلتنگی دیوار با هر طرح و نقشی باز دیوار است... -محمد‌علی جوشانی*
بحث آزاد
حواست بوده است حتما...
blossom.B
الا ای حضرت عشقم! حواست هست؟ حواست بوده است آیا؟ که این عبد گنه کارت که خود ، هیراد می‌نامد، چه غم ها سینه‌اش دارد... حواست بوده است آیا؟ که این مخلوق مهجورت از آن عهد طفولیت و تا امروزِ امروزش ذلیل و خاضع و خاشع گدایی می‌کند لطفت... حواست بوده است آیا نشسته کنج دیواری تک و تنها؛ که گشته زندگی‌اش پوچ و بی معنا! دریغ از ذره ای تغییر میان امروز و دیروز و فردا... حواست هست، می‌دانم... حواست بوده است حتما! ولیکن یک نفر اینجا، خلاف دیده‌ای بینا، ندارد دیده‌ای بینا -رضا محمدزاده
بحث آزاد
امیدوارم نشناسند مرا... پیش از این، ستاره بودم!
blossom.B
یک سالِ پیش، ستاره‌ای مُرد. هیچ کس نفهمید؛ همانطور که وقتی متولد شد، کسی نفهمیده بود. همه سرگرم خنده بودند؛ زمانی که مُرد. اما یادم نیست زمانی که متولد شد، دیگران در چه حالی بودند. در آن میان فقط من بودم که دیدم که آن همه نور، چطور درخشید و بزرگ شد.... خیلی زیبا بود؛ انگار هر شب درخشان تر می‌شد... پر قدرت می‌سوخت. برای زنده بودن، باید می‌سوخت... من بودم که پا به پای سوختن هایش، اشک ریختم... اشک هایم برای خاموش کردن بی قراری هایش کافی نبود... نتوانستم خاموش کنم درد را که در لا به لای شعله هایش، ستاره‌ام را می‌سوزاند. ستاره مُرد! این آخرین خاطره‌ایست که از او در ذهن دارم... نتوانستم تقدیرش را عوض کنم.‌‌.. سیاهچاله شد... اکنون حتی نمی‌توانم شعله‌ی شمعی در کنارش بگذارم تا او را در میان تاریکی ها ببینم. سیاهچاله ها نور را می‌گیرند... چه کسی گمان می‌کرد آن همه نور ، اکنون‌ این همه تاریک باشد؟ آن زمان که نورانی بود، کسی ندیدش... نمی‌دانم این کوردلان اکنون سیاهچاله بودنش را چگونه می‌بینند که می‌خندند... آری؛ ستاره مُرد.. همه خندیدند. امشب، به یاد آن ستاره، خواهم گریست.
بحث آزاد

خــــــــــودنویس

زمان بندی شده سنجاق شده قفل شده است منتقل شده بحث آزاد
1.7k دیدگاه‌ها 248 کاربران 79.3k بازدیدها 213 Watching
  • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
  • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
  • بیشترین رای ها
پاسخ
  • پاسخ به عنوان موضوع
وارد شوید تا پست بفرستید
این موضوع پاک شده است. تنها کاربرانِ با حق مدیریت موضوع می‌توانند آن را ببینند.
  • بابونــــهب آفلاین
    بابونــــهب آفلاین
    بابونــــه
    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
    #1634

    Screenshot_20231011-071336_Digipostal.jpg
    Screenshot_20231011-072930_Digipostal.jpg

    ‌‌‌‌‌

    1 پاسخ آخرین پاسخ
    5
    • Narges_N آفلاین
      Narges_N آفلاین
      Narges_
      تجربی
      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
      #1635

      نامه ای از خودم برای تو
      برای تویی که در میان ناخوشی ها گام برداشت
      برای تویی که با دردی شیرین آشنا شد
      دورم از تو
      از آنچه بودم....
      برگرد و به گذشته ای که گذشت نگاه کن
      رویایی تیره
      شکاف هایی عمیق
      مسیر هایی نا آشنا
      میدانم...
      میدانم...
      دورم از آنچه که بودم.....
      اما یادت نرود
      من
      در انتهای این رویای تیره
      در میان این شکاف های عمیق و شکستگی ها
      و در پایان این مسیر های نا آشنا ایستاده ام
      تا روح آشفته حالت را در آغوش بگیرم
      تا بگویم برای بودنت هستم
      دست های گرم من در دروازه ی خروجی این شهر طلسم شده منتظر توست.............

      بعد از مدت ها
      ترسیمی از روحم با کم توانی کشیدن اونچه که به من میگذره....!

      ...Life goes on
      زندگی سوپه و من چنگالم...

      1 پاسخ آخرین پاسخ
      5
      • RoverR آفلاین
        RoverR آفلاین
        Rover
        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
        #1636

        من به او آموخته بودم...
        مکان و زمان برایش معنایی نداشت.
        به گذشته سفر میکرد.
        دست های کوچک و همیشه گرم پری کوچک را میگرفت و محکم فشار میداد . گوشه لبش را میبوسید و نظاره گر سرخ شدن لپ های گندمی دختر پاییز میشد .
        راهش را دراز میکرد ، هر چند دل کندن از دست های این زیبایِ غمگین سخت بود ، اما اگر همانطور که کنار هر آمدنی ، رفتنی هست . کنار هر رفتنی برگشتنی هم باشد، هیچ اشکالی ندارد.
        سفرش به آتیه را آغاز کرد.
        پالتو خاکستری دکتر را تنش کرد و دستش را در جیب همان پالتو درست بین انگشتان ظریف و کشیده او جا داد و با نگاه های عاشقانه اش او را تا محوطه ی پارک همراهی کرد .
        چه کسی میداند ؟!
        شاید انتهای همین نگاه های آتشین باز هم بازی عشق شروع شود باید منتظر بمانیم ...
        ولی من فرصتی برای انتظار ندارم من مثل او نیستم که زمان و مکان برایم بی اهمیت باشد شاید در آینده ای نزدیک همین صحنه دوباره تکرار شد.
        به او بگویید سفرش را ادامه دهد ....
        باید به آینده ی دور تری سفر کند ؟؟شاید هم به گذشته ی خیلی دور تر از دختر پاییز !
        نه!
        او فراموش نکرده که صاحبش در زمان حال تنها و بی قرار است .
        پس بیا به زمان من ...
        شاید دلش برای معجزه ی چشم هایش تنگ شده .
        بلند ، لاغر،چشم های همیشه خمار و خال بین ابرویش می تواند لب های او را از نزدیک ببیند شاید صورتی تر از همیشه ...
        میتواند تا ابد در آغوش او آرام بگیرد دیگر نیازی نیست مسافرت طولانی ات را ادامه دهی.
        ارامش ، همینجاست، بین دست های او ...
        ولی یادت باشد تو او نیستی تو فقط زاده ی ذهن خسته و دلتنگ او هستی ..
        ادامه بده من زمان کافی برای دل کندن از او را ندارم اگر مرا بیشتر از این وابسته کنی باید تا ابد قصه ی تکراری فرهاد و شیرین را بشنوی ...
        کمی آن طرف تر ، از دختر کوچک پاییز ، از طبیب و از مرد قصه ی عاشقی دل کندی ... حالا ببین مقصدت کجاست.
        دست هایت را روی سرش بکش یعنی میشود دوباره او را ببینیم ؟؟ ارام کنارش بنشین . مراقب باش ! او شکننده ترین جسم این اتاق است.
        به چشم هایش نگاه نکن ، او حتی زود تر از تو وابسته می شود ، از همان فاصله او را در آغوش بگیر تمام جسم درد دیده اش را نوازش کن.
        صدایت را شنیدم تو به او گفتی حتی بدون موهایش هم زیبا ترین معشوقه این شهر است .
        فراموش کرده ای ؟ من حتی در رهگذارنی که روزی از کنار تو گذشته اند تدقیق کرده ام .
        حالا هم روح این تکه ماه زمینی...
        من به او عشق میورزم بدون هیچ انتظاری...
        آیا رهایی در گذشتن و رفتن است؟اگر تسلیم شد چه؟جواب آدم هایی که عاشقانه دوستش داشتند چه می شود؟
        کاش مبارزه میکرد نه برای زندگی بلکه برای عزیزانش
        چشمانش آنقدر زیبا بودند که در همان چند لحظه ای که پیش او بودم دلی از عزای نور خورشید در آوردم تکه ای ماه بود که در اقیانوس سیاهی چشمانش زندگی میکرد و نور خورشید را بازتاب میکرد.
        دیگر درباره ی او نگو بگذار همان تکه ماه زیبای زمین من بماند.
        او قوی ترین ادم قصه ی من است اگر دنیای کنونی ِمرا ترک کند ، بعد از او چه کسی را بخاطر شجاعتش ستایش کنم؟
        حرف بزن ماه من صدای تو زیباست ، بخند که چشم هایت میدرخشند و زندگی کن چون زمین به ماهی برای روشنایی شب هایش نیاز دارد .

        CAll ME ROVER

        1 پاسخ آخرین پاسخ
        3
        • ف آفلاین
          ف آفلاین
          فراموش شده
          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
          #1637
          این پست پاک شده!
          1 پاسخ آخرین پاسخ
          0
          • Ramos9248R آفلاین
            Ramos9248R آفلاین
            Ramos9248
            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Ramos9248 انجام شده
            #1638

            بارون شروع به باریدن کرد. اولش قطره های ریز فقط زمین رو خیس کرد بند اومد ولی خب این شاید ترکیدن بغض ابرها بوده که بعدش با قدرت بیشتری شروع به گریه کردند.
            یه جایی نوشته بود شجاع ترین با جسارت ترین موجود ابرها هستند، که میتونند خیلی راحت دلتنگی هاشونو ببارن و خودشونو حسابی خالی کنند
            گریه کردن یه نعمته ! بارون یه نعمته !
            ولی خب خیلی وقتا خیلی از آدما مورد اول رو ندارن و تمام بد حالی‌ها و دلتنگی‌هاشونو میریزن تو وجود خودشون یا مینویسن یا مینوازن یا اینکه برای بقیه درد و دل میکنند
            دلتگیهایی که ازشون حرف میزنم جنبه‌ش با همه دلتنگی‌ها فرق داره ! حالا چرا؟
            چون این دلتنگی نسبت به (خود) هستش
            واسه خودت دلت تنگ میشه...
            واسه تموم وقتایی که بقیه رو به خودی ترجیح دادی
            واسه اینکه تو مشکلات به جا اینکه حمایت کننده خودت باشی خود تو سرزنش کردی
            و این دلتنگی از جنس عذاب وجدانه ، عذاب وجدانی که نسبت به خودت داری، خودت به خودت ظلم کردی و حالا این وسط شاکی خودتی، قاضی خودتی و متهم هم خودتی و این سخت ترین و نفس گیر ترین دادگاه دنیاست
            این دلتنگی رو خیلی از آدما تجربه میکنن
            یه روز به خودت میایی میبینی تو راه و مسیر زندگی تنهایی، و ترجیح میدی با خودت رفیق بشی و خودتو دوست داشته باشی تا بتونی راحتتر ادامه بدی واسه همین بر میگردی عقب و خود تو بغل میگیری و به خودت قول میدی که دیگه تنهاش نذاری
            واسه همین شایع تو آهنگ اینجانب میگه:
            «تو فکر میکنی کن موند؟
            اون روزا که فقط خودم پیش خودم میموند
            خودم برا خودم شعرهاشو بلند میشوند
            خودم برا خودم نیر و کمکی بود.»
            یا مثلا بردیا تو آهنگ بیرحم بعد تموم درد و دل هاش میگه:
            «اصن هر چي گفتم حرف حق بود
            مهم نی که اینا منو کرده منفور
            هر جا که پشتم خالی تر میشد
            همش من فقط به فکر (من) بود»

            همه این شعرها و آهنگها و کلا زندگی میخواد به ما بفهمونه که اول باید بتونی خودتو دوست داشته باشی تا بعدش برات امکان پذیر باشه که بقیه رو دوست داشته باشی!

            یکی از معلم هامون می‌گفت که خدا به انسان زندگی داده و یه سری اسباب و وسایلی رو براش فراهم کرده تا بتونه اول خودشو بشناسه و دوست داشته باشه و بعدش خدا رو بتونه بشناسه...

            اول از همه باید برای خودت ارزش قائل باشی!
            باید بتونی با کارایی که انجام میدی به خودت ثابت کنی که به خودت متعهدی!
            اول باید به خودت متعهد باشی تا بتونی به کسی دیگه هم متعهد باشی و متعهد بمونی!
            در درجه اول باید نسبت به خودت مسئولیت پذیر باشی!
            و اینکه بتونی حال خودتو خوب کنی خیلی خوبه...
            حالا بعضی وقت‌ها بارون و هندزفری هم کمکت میکنن مثل امشب...
            .
            .
            .
            .
            .
            .
            همیشه سعی کن جوری زندگی کنی که نسبت به خودت عذاب وجدان نداشته باشی و کاری نکنی که نتونی خودتو ببخشی

            همینجوری نمیمونه... : )))

            1 پاسخ آخرین پاسخ
            7
            • jahad_121J آفلاین
              jahad_121J آفلاین
              jahad_121
              فارغ التحصیلان آلاء
              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
              #1639

              سکوت
              سکوت
              خیلیییی خاصه
              همه چیز می تونه باشه

              سکوت سنگينه /ارامش داره/
              پر حرفه ولی صدا نداره/ اوج فهم ه یک جاها/
              بغض جمع شده ای که نمی زاره حلقه اشک برق بزنه تو چشم ها/

              سکوت خیلیی خوبه.
              ولی نه همه جا.
              یک بار تحت نظر عقله یک بار دل
              یک بار مرگهه

              دوستش دارم سکوت رو.
              اما چشم ها هم کاش تابع سکوت بودند.
              وقتی اون بغضه بترکه سکوت دیگه به واسطه چشم ها از بین میره.
              اینجاست که می گند سکوت می شکنه.

              نوشتن. بار سنگین سکوت رو کمی حمل می کنه
              ولی تا کی رو نمی دونم🚗

              https://forum.alaatv.com/post/3230876
              نمی خواستم فقط اونجا بمونه و زمان باخودش ببرتش

              786

              1 پاسخ آخرین پاسخ
              5
              • S.daniyal hosseinyS آنلاین
                S.daniyal hosseinyS آنلاین
                S.daniyal hosseiny
                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                #1640

                نمی‌دانم تا به حال دقت کرده‌ای یا نه خالو... ولی «درد» را نمی‌شود غلط نوشت.
                ببین یعنی «مرض» را می‌شود. «غرض» را. «قصه» را، «غصه» را. حتی «غم» را هم می‌شود غلط نوشت. ولی «درد» را فقط اویی غلط می‌نویسد که الفبا نداند...
                و راستش، حسادت می‌کنم به اویی که اولین بار «درد» را «درد» خواند. فکر می‌کنم او با تمام وجودش فهمیده که ناف ما را با «درد» بریده‌اند خالو.
                ۱۴٠۲/٠۹/۲٠

                «گلی نمانده خودت گل باش»

                1 پاسخ آخرین پاسخ
                11
                • S.daniyal hosseinyS S.daniyal hosseiny این تاپیک را در ارجاع داد
                • Narges_N آفلاین
                  Narges_N آفلاین
                  Narges_
                  تجربی
                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                  #1641

                  در میان پستی و بلندی های زندگی
                  گاهی به نقطه ای می‌رسیم که راهی جز ایستادن به ما نمی‌دهند
                  در فراسوی بلند ترین قله می ایستیم
                  قله ای از درد ، از رنج
                  از نرسیدن های بی پایان، از نتیجه هایی که باب میل ما نیستند...اما در مقابل راهی جز سراپا ماندن نداریم
                  نباید زانو ها را خم کنیم
                  کمترین میزان ضعف نیز باعث می شود دست نامهربان باد وجود زخمی ما را به قعر دره ای عمیق بفرستد
                  دره ای که از آن جان سالم به در نمی بریم چه رسد به مقاومت های دوباره....

                  تمام وجود خود را برای پیمودن این دامنه های کولاک گرفته خواهم گذاشت....
                  با چیزی جز امید زنده نیستیم
                  باشد که روزی قله ی این دامنه های صعب العبور شکوهی بی پایان را به ما هدیه دهد:)

                  و بازم بعد مدت ها شد که بنویسم

                  ...Life goes on
                  زندگی سوپه و من چنگالم...

                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                  12
                  • officer kO آفلاین
                    officer kO آفلاین
                    officer k
                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط officer k انجام شده
                    #1642

                    همه ی ما تو چرخ و فلک زندگی جایی واسه خودمون داریم جایی که ثابت نیست و تغییر پذیره؛ بعضی وقتا تو بالاترین نقطه ممکن و تو اوجیم بعضی وقتا هم جامون اون پاییناست ولی قسمت خوبش اینه که میچرخه این چرخ فلک ...
                    میچرخه و هر لحظه جامونو عوض میکنه اصلا براش مهم نیست که فقیری یا پولدار ، زنی یا مرد ، خانواده داری یا نه...
                    این تویی که باید بسازی باهاش
                    و خودتو باهاش وفق بدی!
                    یهو از فرش به عرش میبرتت و برعکس ...
                    مهم اینه که هر وقت هر جای این چرخ و فلک بودی از تک تک لحظه هات نهایت استفاده رو ببری ...
                    خوشت بیاد یا نه چرخ و فلک زندگی منتظرت نمیمونه
                    اون کار خودشو میکنه ...

                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                    9
                    • officer kO آفلاین
                      officer kO آفلاین
                      officer k
                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط officer k انجام شده
                      #1643

                      دل به احتمالات نبندیم
                      اگه بستیم هم زیاد درگیرش نشیم
                      اگه درگیرش شدیم هم باهاش هیجانی برخورد نکنیم
                      اگه هیجانی برخورد کردیم هم بهتره واسه یه مقطع کوتاه باشه
                      چون اون هنوز یه احتماله
                      یه احتمال که بهش دل بستیم
                      بعضی وقتا گذر زمان باید بهمون بفهمونه اون احتمال شدنیه یا نه
                      حالا این به این معنی نیست که امید نبندیم بهش
                      چون کلا آدم به امید زنده‌ست
                      فقط اینکه بهترین کار اینه آروم پیش بریم
                      وقتی آرامش داشته باشیم بهتر فکر میکنیم
                      منطقی تر فکر میکنیم
                      ذهن و دلمون مدام تو جنگ نیست

                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                      12
                      • Reza-HR آفلاین
                        Reza-HR آفلاین
                        Reza-H
                        فارغ التحصیلان آلاء
                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                        #1644

                        ای خفتگان!
                        دوش کلبه احزانِ قلب، میهمان سماع ماه و ستاره باران پایاپای اختران و گردش و بزم خورشید شررانگیز
                        و شمع ها به دور پروانه ها
                        و چمن ها در آغوش بلبلان
                        و فرهادها چشم در چشم شیرینشان
                        و دست لیلی و مجنون به هم پیچیده
                        و کنعانیان، در گفت و گو با گمگشته شان
                        و می در قدح لبریز، گشته بود.
                        دوش، شبی روشن بود که روز های تاریک بر او رشک بردند...
                        .
                        ر.ح

                        در به در به دنبال خود

                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                        10
                        • S.daniyal hosseinyS آنلاین
                          S.daniyal hosseinyS آنلاین
                          S.daniyal hosseiny
                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                          #1645

                          «بَشّاش»
                          ‌
                          یا رب وه از این کاسهٔ وه! داغ‌تر از آش
                          در پرده بگویم چو بدانی تو خودت فاش

                          حق کی قد علم کرد که من حقم و من حق
                          با زور نیاریش به دست ای ید کلّاش
                          ‌
                          ای کاش در اندیشه نپویی که خدایی
                          در آینه بینی تو درون دل خود کاش
                          ‌
                          صورتگر هستی نکشیده‌ست رخم را
                          ای کاش که لبخند کشد حضرت نقّاش
                          ‌
                          زخمی تن خود بیهُده دیدم چو بدیدم
                          زخمین‌‌تنِ من سود، نمک بود به پاداش
                          ‌
                          هیچم گله‌ای نیست که قلبم بشکستید
                          خود جمع کنم تکه به تکه چو به منقاش
                          ‌
                          با صورتِ خود نقش زمین گشتم و لٰکن
                          نقشی به زمین است، یکی صورتِ بشّاش
                          ‌
                          ‌۲۴ آذر ۱۴٠۲

                          «گلی نمانده خودت گل باش»

                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                          10
                          • Dr-aculaD Dr-acula

                            %(#c5e7fa)[به] %(#4fcdf3)[نام] %(#26b6f3)[خالق] %(#18a6f2)[زیـبــــــــــــــــــآیی] %(#007ec2)[ها]

                            سلام به خـودتــــــــــــــ(: 0_1534586486711_balloons-smiley.gif
                            همه ی ما هنرها و استعداد هایی رو توی وجود خودمون داریم که تا به سمتشون نریم و ازشون بهره نبریم ، شکوفا نمیشن ! ):
                            هدف این تایپیک اشتراک گذاری تولیدات ذهنی خودمون هست %(#ff0000)[(] تاکید میکنم خودمون %(#ff0000)[)] ، اینجا هر چیزی که منشاش خود شما باشید ارزش داره نه کپی کار های بقیه 😒
                            حتی میتونید فیلمی ک دیدید یا کتابی رو که خوندید رو با قلم و فکر خودتون نقد کنید و اینجا قرار بدید (:

                            همه به اینجا دعوت هستن دانش-آموزان-آلاء
                            بخصوص (:
                            🍃@zedtwo / بهاره / FLY -----> طراحان فوق العاده انجمن 0_1534586514665_scrap-books-smiley.gif
                            🦋@SOBHAN-1999 / najafiali78 / sattaralipour -----> خوشنویسان خوش قلب 😘
                            🍄negaarin / @M-an / chakame / دکتر علی ----->نویسندگان عجیب الفکر ! 🤖 🧠
                            🍁@njzamin / revival / @_Ata_ / @javadm328 ----> شاعران شهره انجمن 👳🏻♂ 👳🏼 👳♂ 👳🏼♂
                            ⚡@faezeh-r / blue ----> دو عدد عکاس تیز بین 🧐 🤩
                            💧 @zedtwo / Vezra / @Dr-Bernosi / بهاره ----> گرافیک بازان 😉 😂 🕸
                            ....................................
                            ازتون خواهش میکنم 😥 به پست ها ریپلای نزنید تا یه مجموعه خوب و یک دست از هنر های آلایی ها رو داشته باشیم (:
                            %(#6bffe6)[توجه !] این تایپیک شعبه دیگری ندارد 😒😂
                            %(#ff0000)[پ ن] : اگه پستای هنریتون رو توی تایپیک دیگه ای جز اینجا ببینم مورد پیگیریتون قرار میدم تا اخراج کامل هم دست بردار نیستم 0_1534586535363_cowboy2-smiley.gif 😂 😂

                            0_1534586548670_coke-smiley.gif

                            هویجججه آفلاین
                            هویجججه آفلاین
                            هویججج
                            نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                            #1646
                            این پست پاک شده!
                            1 پاسخ آخرین پاسخ
                            0
                            • Dr-aculaD Dr-acula

                              %(#c5e7fa)[به] %(#4fcdf3)[نام] %(#26b6f3)[خالق] %(#18a6f2)[زیـبــــــــــــــــــآیی] %(#007ec2)[ها]

                              سلام به خـودتــــــــــــــ(: 0_1534586486711_balloons-smiley.gif
                              همه ی ما هنرها و استعداد هایی رو توی وجود خودمون داریم که تا به سمتشون نریم و ازشون بهره نبریم ، شکوفا نمیشن ! ):
                              هدف این تایپیک اشتراک گذاری تولیدات ذهنی خودمون هست %(#ff0000)[(] تاکید میکنم خودمون %(#ff0000)[)] ، اینجا هر چیزی که منشاش خود شما باشید ارزش داره نه کپی کار های بقیه 😒
                              حتی میتونید فیلمی ک دیدید یا کتابی رو که خوندید رو با قلم و فکر خودتون نقد کنید و اینجا قرار بدید (:

                              همه به اینجا دعوت هستن دانش-آموزان-آلاء
                              بخصوص (:
                              🍃@zedtwo / بهاره / FLY -----> طراحان فوق العاده انجمن 0_1534586514665_scrap-books-smiley.gif
                              🦋@SOBHAN-1999 / najafiali78 / sattaralipour -----> خوشنویسان خوش قلب 😘
                              🍄negaarin / @M-an / chakame / دکتر علی ----->نویسندگان عجیب الفکر ! 🤖 🧠
                              🍁@njzamin / revival / @_Ata_ / @javadm328 ----> شاعران شهره انجمن 👳🏻♂ 👳🏼 👳♂ 👳🏼♂
                              ⚡@faezeh-r / blue ----> دو عدد عکاس تیز بین 🧐 🤩
                              💧 @zedtwo / Vezra / @Dr-Bernosi / بهاره ----> گرافیک بازان 😉 😂 🕸
                              ....................................
                              ازتون خواهش میکنم 😥 به پست ها ریپلای نزنید تا یه مجموعه خوب و یک دست از هنر های آلایی ها رو داشته باشیم (:
                              %(#6bffe6)[توجه !] این تایپیک شعبه دیگری ندارد 😒😂
                              %(#ff0000)[پ ن] : اگه پستای هنریتون رو توی تایپیک دیگه ای جز اینجا ببینم مورد پیگیریتون قرار میدم تا اخراج کامل هم دست بردار نیستم 0_1534586535363_cowboy2-smiley.gif 😂 😂

                              0_1534586548670_coke-smiley.gif

                              هویجججه آفلاین
                              هویجججه آفلاین
                              هویججج
                              نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                              #1647
                              این پست پاک شده!
                              1 پاسخ آخرین پاسخ
                              0
                              • Reza-HR آفلاین
                                Reza-HR آفلاین
                                Reza-H
                                فارغ التحصیلان آلاء
                                نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط Reza-H انجام شده
                                #1648

                                آه....
                                پروانه ام ماه هاست که در پیله به خود می پیچد...

                                و من در پشتِ مشبکِ روان و لغزان پلک هایم، تنها اورا می نگرم
                                و نفس هایمان را که یکی شده است می شمرم.
                                و صعب تر بر او، بر من می گذرد.

                                عقل و دل را میانه آشوبی تنگاتنگ می بینم...
                                عقل فریاد برآورده؛ تا پروانه ام در پیله بماند و بسازد خویش را.
                                و دل اشک می ریزد که منتهای ساختنش، سوختن خواهد بود.
                                دل من،
                                سال ها پیش، پروانه اش با شعله های شمع یکی شد...
                                و او دید و چشید سوختن را...
                                و حال، باز، دلِ دلسوخته ام می گرید...

                                ر.ح

                                در به در به دنبال خود

                                1 پاسخ آخرین پاسخ
                                8
                                • SachliS آفلاین
                                  SachliS آفلاین
                                  Sachli
                                  نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                  #1649

                                  IMG_۲۰۲۳۰۵۱۶_۱۹۲۴۱۰.jpg

                                  1 پاسخ آخرین پاسخ
                                  12
                                  • SachliS آفلاین
                                    SachliS آفلاین
                                    Sachli
                                    نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                    #1650

                                    IMG_۲۰۲۳۰۵۱۶_۱۸۴۱۱۵.jpg

                                    1 پاسخ آخرین پاسخ
                                    13
                                    • SachliS آفلاین
                                      SachliS آفلاین
                                      Sachli
                                      نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                      #1651

                                      IMG_۲۰۲۳۰۵۱۶_۱۹۱۳۰۹.jpg

                                      1 پاسخ آخرین پاسخ
                                      15
                                      • SachliS آفلاین
                                        SachliS آفلاین
                                        Sachli
                                        نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                        #1652

                                        IMG_۲۰۲۳۰۵۱۶_۱۹۱۴۴۸.jpg

                                        1 پاسخ آخرین پاسخ
                                        16
                                        • S.daniyal hosseinyS آنلاین
                                          S.daniyal hosseinyS آنلاین
                                          S.daniyal hosseiny
                                          نوشته‌شده در آخرین ویرایش توسط انجام شده
                                          #1653

                                          یاد گرفته‌ام که بعضی چیزها را باید با مداد نوشت.
                                          شاید بعدا بخواهیم بعضی چیزها را از زندگی‌مان پاک کنیم...

                                          «گلی نمانده خودت گل باش»

                                          1 پاسخ آخرین پاسخ
                                          14
                                          پاسخ
                                          • پاسخ به عنوان موضوع
                                          وارد شوید تا پست بفرستید
                                          • قدیمی‌ترین به جدید‌ترین
                                          • جدید‌ترین به قدیمی‌ترین
                                          • بیشترین رای ها


                                          • 1
                                          • 2
                                          • 80
                                          • 81
                                          • 82
                                          • 83
                                          • 84
                                          • درون آمدن

                                          • حساب کاربری ندارید؟ نام‌نویسی

                                          • برای جستجو وارد شوید و یا ثبت نام کنید
                                          • اولین پست
                                            آخرین پست
                                          0
                                          • دسته‌بندی‌ها
                                          • نخوانده ها: پست‌های جدید برای شما 0
                                          • جدیدترین پست ها
                                          • برچسب‌ها
                                          • سوال‌های درسی و مشاوره‌ای
                                          • دوره‌های آلاء
                                          • گروه‌ها
                                          • راهنمای آلاخونه
                                            • معرفی آلاخونه
                                            • سوال‌پرسیدن | انتشار مطالب آموزشی
                                            • پاسخ‌دادن و مشارکت در تاپیک‌ها
                                            • استفاده از ابزارهای ادیتور
                                            • معرفی گروه‌ها
                                            • لینک‌های دسترسی سریع