-
گَتسبیِ بزرگ
اثرِاسکات فیتزجرالد-
...بلافاصله از پرستار پرسیدم که پسره یا دختر. وقتی بهم گفت دختره سرم رو برگردوندم و زدم زیر گریه. گفتم خیلی خب! خوشحالم که دختره. امیدوارم که خُل باشه! واسه ی اینکه بهترین چیزی که یه دختر تو این دنیا می تونه باشه، همینه، یک خُلِ خوشگل.
-
...دی زیِ واقعی به پای دی ذیِ رویاهای گتسبی نمی رسید. نه به خاطر عیب خودش، بلکه به علت جوشش حیاتیِ توهمِ غول آسایی که گتسبی در ذهن خود ساخته بود.
از حدِ دی زی بزرگ تر شده بود، از حد همه چیز گذشته بود. گتسبی خودش را با شور آفرینندگی در آن غرق کرده بود و پیوسته به آن افزوده بود و هر پر ِرنگینی را باد برایش آورده بود به آن چسبانده بود! هیچ آتش یا طراوتی قادر نیست با آنچه آدمی در قلب پُر اشباح خود انبار می کند برابری کند...
فک کنم نمیشه لینک دانلود گذاشت اینجا! اگه خوشتون اومده میتونید اسمِ کتاب رو سرچ کنید و فایلش رو دانلود کنید.
این رمان یکی از بهترین رمان هاییِ که هر آدمی میتونه توی زندگیش بخونه... -
-
گَتسبیِ بزرگ
اثرِاسکات فیتزجرالد-
...بلافاصله از پرستار پرسیدم که پسره یا دختر. وقتی بهم گفت دختره سرم رو برگردوندم و زدم زیر گریه. گفتم خیلی خب! خوشحالم که دختره. امیدوارم که خُل باشه! واسه ی اینکه بهترین چیزی که یه دختر تو این دنیا می تونه باشه، همینه، یک خُلِ خوشگل.
-
...دی زیِ واقعی به پای دی ذیِ رویاهای گتسبی نمی رسید. نه به خاطر عیب خودش، بلکه به علت جوشش حیاتیِ توهمِ غول آسایی که گتسبی در ذهن خود ساخته بود.
از حدِ دی زی بزرگ تر شده بود، از حد همه چیز گذشته بود. گتسبی خودش را با شور آفرینندگی در آن غرق کرده بود و پیوسته به آن افزوده بود و هر پر ِرنگینی را باد برایش آورده بود به آن چسبانده بود! هیچ آتش یا طراوتی قادر نیست با آنچه آدمی در قلب پُر اشباح خود انبار می کند برابری کند...
فک کنم نمیشه لینک دانلود گذاشت اینجا! اگه خوشتون اومده میتونید اسمِ کتاب رو سرچ کنید و فایلش رو دانلود کنید.
این رمان یکی از بهترین رمان هاییِ که هر آدمی میتونه توی زندگیش بخونه...gollnar در کتابخانه رنگی گفته است:
فک کنم نمیشه لینک دانلود گذاشت اینجا! اگه خوشتون اومده میتونید اسمِ کتاب رو سرچ کنید و فایلش رو دانلود کنید.
این رمان یکی از بهترین رمان هاییِ که هر آدمی میتونه توی زندگیش بخونه...یکی از بهترین رمان هایی که هر آدمی میتونه توی زندگیش بخونه، ارزش پول خرج کردن نداره؟
اپلیکیشن طاقچه نیم بها کتابهاشو میفروشه
اما بهتر از اون حس ناب ورق زدن صفحات یک کتابه
#لذت_خرید_کتاب #فرهنگ #خسیس_نباشیم -
-
gollnar در کتابخانه رنگی گفته است:
فک کنم نمیشه لینک دانلود گذاشت اینجا! اگه خوشتون اومده میتونید اسمِ کتاب رو سرچ کنید و فایلش رو دانلود کنید.
این رمان یکی از بهترین رمان هاییِ که هر آدمی میتونه توی زندگیش بخونه...یکی از بهترین رمان هایی که هر آدمی میتونه توی زندگیش بخونه، ارزش پول خرج کردن نداره؟
اپلیکیشن طاقچه نیم بها کتابهاشو میفروشه
اما بهتر از اون حس ناب ورق زدن صفحات یک کتابه
#لذت_خرید_کتاب #فرهنگ #خسیس_نباشیمیه کنکوری در کتابخانه رنگی گفته است:
gollnar در کتابخانه رنگی گفته است:
فک کنم نمیشه لینک دانلود گذاشت اینجا! اگه خوشتون اومده میتونید اسمِ کتاب رو سرچ کنید و فایلش رو دانلود کنید.
این رمان یکی از بهترین رمان هاییِ که هر آدمی میتونه توی زندگیش بخونه...یکی از بهترین رمان هایی که هر آدمی میتونه توی زندگیش بخونه، ارزش پول خرج کردن نداره؟
اپلیکیشن طاقچه نیم بها کتابهاشو میفروشه
اما بهتر از اون حس ناب ورق زدن صفحات یک کتابه
#لذت_خرید_کتاب #فرهنگ #خسیس_نباشیممن کتابش رو تابستون هدیه گرفتم اتفاقا :)) و کتابهایی رو معرفی خواهم کرد که خودم "کتابش" رو خونده باشم. مطلقا هم حاضر نیستم چشمامو با خوندن فایل ضعیف کنم.
مرسی برای معرفی این اپلیکیشن! و تذکر! -
+
شازده کوچولو به سیاره دوم رفت، آنجا فقط یک %(#ff0000)[پادشاه] تنها زندگی میکرد ...
بعد از ملاقاتی کوتاه، شازده کوچولو خواست که %(#ff0000)[سیاره] را ترک کند. اما فرمانروا که دلش میخواست او را نگه دارد گفت : نرو ... تو را وزیر %(#ff0000)[دادگستری] میکنم !
شازده کوچولو گفت : اینجا کسی نیست که من او را %(#ff0000)[محاکمه] کنم !
%(#ff0000)[فروانروا] گفت : خب خودت را محاکمه کن !
این %(#ff0000)[سختترین] کار دنیاست !
اینکه بتونی درباره خودت %(#ff0000)[قضاوت] درستی داشته باشی و عادلانه خودت رو محاکمه کنی ...!
%(#00a6ff)[#آنتوان_دوسنت_اگزوپری]
%(#ff0000)[شازده کوچولو]
-
+
شازده کوچولو به سیاره دوم رفت، آنجا فقط یک %(#ff0000)[پادشاه] تنها زندگی میکرد ...
بعد از ملاقاتی کوتاه، شازده کوچولو خواست که %(#ff0000)[سیاره] را ترک کند. اما فرمانروا که دلش میخواست او را نگه دارد گفت : نرو ... تو را وزیر %(#ff0000)[دادگستری] میکنم !
شازده کوچولو گفت : اینجا کسی نیست که من او را %(#ff0000)[محاکمه] کنم !
%(#ff0000)[فروانروا] گفت : خب خودت را محاکمه کن !
این %(#ff0000)[سختترین] کار دنیاست !
اینکه بتونی درباره خودت %(#ff0000)[قضاوت] درستی داشته باشی و عادلانه خودت رو محاکمه کنی ...!
%(#00a6ff)[#آنتوان_دوسنت_اگزوپری]
%(#ff0000)[شازده کوچولو]
-
سلام
چند وقت پیش دیدم یکی از دوستان کتابی از پائولو کوئیلو معرفی کرده
اومدم توضیح بدم دیدم اسپمه
تقریبا داشتم فراموشش میکردم که با یه پست دیگه مواجه شدم
وبه اونجا هم ختم نشد!
دیگه به نظرم سکوت جایز نیست
دوستان خوبم بخونیدپائولو کوئیلو خود با بحران معنوی بر خورد کرده، و با آن دست و پنجه نرم نموده است. پاسخ مناسبی که او برای بحران در نظر گرفت، رجوع به مواد مخدر، سحر، جادو و مشروبات الکلی بود.
کوئیلو اقرار می کند به مواد روان گردان، مساکلین و حتی ماری جوانا و هر چیزی که می یافته، می شتافته است، در این کار نیز راه افراط را برمی گزیده.
بهتر است بیشتر با شخصیت او آشنا شویم:
او تا به حال سه ازدواج ناموفق را در کارنامه ی خود ثبت کرده است. در کارنامه او تجربه ی فرقه های همچون کریشنا، بودا، هندو، و حتی بی دینی و الحاد به چشم می خورد.
کوئیلو مدال دیگری بر سینه دارد، و آن این که او به هیچ چیز در جهان اطمینان ندارد.
او که از مواد مخدر نصیب ها برده است، با طرح مسئله ی سحر و جادو به مصاف با رنج های معنوی بشر می رود. به زعم وی، اگر بُعد جادو و سحر آمیزی به زندگی اضافه کنیم، مشکل ارزش و معنای زندگی حل شده، شور و نشاط به زندگی پوچ غم زدگان تمدن غرب باز می گردد.
پیشینه ی اخلاقی و اجتماعی ایشان نیز بسیار منفی و تاریک است. وی در تئاترهای ضد اخلاقی و مستهجن نقش ایفا می کرد. یک کتابی را که داستان های ضد اخلاقی بود، به نام «کرینگ ها» را منتشر کرد. این کتاب بقدری برای افراد مُضر بود که دولت برزیل آن را به حال فرهنگ عمومی مردم مضر دانسته و کوئیلو را به خاطر آن زندانی نمود.
شخصیت او را از دیگر نوشته هایش نیز می توان دریافت. چرا که شخصیت او در نوشته هایش باز تاب گشته است. به طور نمونه در کتاب ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد؛ اذعان می کند که این کتاب را در بیمارستان روانی که در برزیل بستری بوده است، به نگارش در آورده است. کوئیلو که اقدام به خودکشی در اعمال او دیده شده و سه بار توسط والدینش در بیمارستان روانی بستری شده است، باید کتاب «ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد» را بنویسد.
ادامه ی متن بالا رو در وبلاگ دندانپزشکی 88 مشاهده بفرمایید
و همچنین توجهتون رو به این مطلب جلب میکنم: کیمیاگر ؛ جلد دوم انجیل شیطان پرستی ،پائولو کوئیلو
فریب ظاهر زیبای هر چیزی رو نخوریم و به احترام خودمان هر کتابی نخوانیم
از وقتی که گذاشتید سپاسگزارم : ) -
دلم نیومد این قسمتش رو هم نقل نکنم : )
خداوند، پیامبران را برای رساندن انسانها به زندگی پاک و پرفروغی که حیات طیبه نامیده، به سوی آنها فرستاد. از این رو دعوت پیامبر را فراخوانی به زندگی معرفی کرده است «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاکُمْ لِما یُحْییکُم ؛اى کسانى که ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامى که شما را به سوى چیزى مىخواند که شما را حیات مىبخشد»(انفال/۲۴).
دست یابی به این زندگی، در گرو تکاپو و سفر روح به سوی خداوند است. در این سفر انسان زائر اصل خویش است و خود را در اوج شکوفائی، ظرفیت های برای خدائی شدن و خدای بودن مشاهده کرده، به وجد می آید.
تو در آنجا عشق و شادمانی و لذتی را تجربه می کنی که اکنون تحمل آزمودن آن را نداری.
کوئیلو برای جهان های تشنه ای معنویت و سیر به سوی خداوند، دنیایی را می گشاید که در تخیل و توهم آنها تحقق دارد. او به جای سیر واقعی و حرکت ایجاد کردن در انسان ها آنها را در همان جای که هستند، با پردازش جهانی با شکوه و پر رمز و راز به هیجان وا می دارد؛ جهان نامرئی و نیروهای جادوئی که شور و اشتیاق به زندگی را بر انگیخته و انگیزه ای برای زیستن به او می دهند. او سفرهای تخیلی رمان هایش را نه به عنوان نمونه ای از یک سیر معنوی بلکه جایگزین سیر حقیقی مردم می کند.
هیچ کس با خواندن آثار کوئیلو نمی تواند گامی به سوی خداوند بر دارد. وی با بکارگیری زبان ساده، نمادین و پر از ابهامش تخیل و قوه ی وهم خوانندگان را به کار می گیرد، تا آنها نیز در آفرینش اثر شریک شده، معانی مأنوس و مطلوب خویش را در کلمه های و جمله های چند پهلو و پر از نماد او بخوانند.
به همین علت او توانسته است مخاطبینی را در فرهنگ های بسیار گوناگون به پای نوشته های خویش دعوت کند. صد البته که این هنر بزرگی است؛ اما در بیان حقیقت و آموزش معنویت فریبی هنرمندانه و چیره دستانه ای به شمار می آید.
دیگر این که کوئیلو نه تنها افراد را به سوی عرفان نمی تواند راهنمای نماید، بلکه خوانندگان آثار او حتی نمی توانند زندگی خود را تغییر دهند، زیرا او اصلاً چنین پیشنهادی طرح نمی کند.
وی می گوید: عادی باشید و در همین عادی بودن راز زندگی را بجوید. او می کوشد از لحظات زندگی حتی ساعات افسردگی و پریشانی شاهدی دلربا بسازد و سر خوشی موهمی جایگزین رنج هایی سازد که اگر با استفاده از داروهای مخدر و توهم زا یا مشروبات همراه شود، بهتر نتیجه می دهد. حداکثر تحولی که وی برای زندگی پیشنهاد می کند این است که در برابر دیگران بایستید و کاری که دوست دارید انجام دهید، از خطا کردن، سرزنش شدن، گناه و آبروریزی نهراسید.
مطلب دیگری که به عنوان نقد می شود مطرح کرد بحث آرامش و شادمانی است. کوئیلو خدایی خطاکار را باور دارد که با وجود او آسوده تر با ناملایمات زندگی و گناه کاری خود کنار می آید؛ در حالی که شناختن خدای کامل و حکیم بسیار آرامش بخش تر و در رنج های زندگی گوارا کننده تر است.
اگر همه ناملایمات با برنامه ای حکیمانه و در تدبیر پروردگاری دانا و مهربان شناخته شود، همواره در پی آنها رشدی، توفیقی، یا شادکامی و سروری خواهد بود.
نکته ی دیگر این که وی اساساً با شکافی که میان خرد و ایمان ایجاد می کند، یا کنار گذاشتن زندگی در جهان دیگر، خداشناسی ناموجه، هوس محوری و سایر نقدهای طرح شده، برای افراد معمولی در زندگی و عمل اگر به سخنان او اعتماد کنند بحران هایی رفتاری، معرفتی ایجاد می کند.
کوئیلو کتاب های گوناگونی نوشته شده است، و سبک خاصی دارد و قلم قوی ناگفته نماند که کتاب های او بسیار جذاب مینماید آثار او طرفداران زیادی در دنیا دارد و کتاب هایش به زبانهای زیادیی ترجمه میشود منظور ما از درج این مقاله اینست که اگر با یکی از آن کتاب ها مواجه شدید و نظر شما را به خود جلب کرد آگاه باشید که آنچه در دست دارید نمیتواند یک برنامه وو الگوی کامل برای شما باشد
چون او ذهن مخاطب را با دنیایی ناشناخته درگیر میکند او به خوبی از زبان قصه برای القای باور خود به مخاطب بهره میبرد.
نکته ای که باید همه بدانیم این است که اگر میخواهیم وارد دنیای مطالعه شویم باید با یک دید منطقی وارد شویم و نقادانه یک اثر را مورد مطالعه قرار دهیم نه اینکه از هر اثری که در دست میگیریم متأثر شویم .
باور کوئیلو با توجه به تجربه هایی که در زندگی خود داشته نمیتواند الگوی سالمی باشد برای کسی که در مکتب اسلام پرورش یافته است و مبانی ای دقیق و منطبق با عقل برای خود دارد ضمن اینکه باید یادآور شد که بنده با گذاشتن این پست به هیچ عنوان قصد توهین به دوستداران عقاید پائولو کوئیلو نداشتم. بلکه در اینجا تنها هدف شناختن هرچه بهتر یکی از طرز فکرهایی است که ممکن است ما را تحت تاثیر خود قرار دهد.
-
@دانش-آموزان-آلاء @فارغ-التحصیلان-آلاء @خیرین-کوچک-دریا-دل @ادمین :لطفا دو پست اخیر رو مطالعه بفرمایید
گام های سلوک
پویش مطالعاتی روشنا گام های سلوک
کتاب ((گام های سلوک:چهل گام در خود سازی)) نوشته حسن قدوسی زاده ، در بردارنده چهل دستور و توصیه اخلاقی مختصر و مفید برای تهذیب نفس و خود سازی است که برای مخاطب جوان به ویژه قشر دانشجو تدوین شده است ، این کتاب که پنجمین دفتر از مجموعه کتابهای اخلاقی دفتر نشر معارف با نام ((دفاتر ملکوتی))است می توانید به عنوان مقدمه ای بر تربیت اخلاقی و راهیابی به ابتدای سیر و سلوک حقیقی به شما آید. منبع
پشت جلد کتاب درج شده: پویش مطالعاتی روشنا برای ترویج فرهنگ کتابخوانی، درحرکتی مردمی و با همیاری مولف ، ناشر ، مراکزپخش و کتابفروشان با صرف نظر نمودن از حقوق مادی و کاهش قیمت از 10000 به 6000 تومان این کتاب را به مردم گرامیمان تقدیم میکند. شما هم می توانید به این بپیوندید#کناب_هدیه_بدهیم
تشکر از کاربر محترم @Ata1214 بابت معرفی کتاب
-
سلام
چند وقت پیش دیدم یکی از دوستان کتابی از پائولو کوئیلو معرفی کرده
اومدم توضیح بدم دیدم اسپمه
تقریبا داشتم فراموشش میکردم که با یه پست دیگه مواجه شدم
وبه اونجا هم ختم نشد!
دیگه به نظرم سکوت جایز نیست
دوستان خوبم بخونیدپائولو کوئیلو خود با بحران معنوی بر خورد کرده، و با آن دست و پنجه نرم نموده است. پاسخ مناسبی که او برای بحران در نظر گرفت، رجوع به مواد مخدر، سحر، جادو و مشروبات الکلی بود.
کوئیلو اقرار می کند به مواد روان گردان، مساکلین و حتی ماری جوانا و هر چیزی که می یافته، می شتافته است، در این کار نیز راه افراط را برمی گزیده.
بهتر است بیشتر با شخصیت او آشنا شویم:
او تا به حال سه ازدواج ناموفق را در کارنامه ی خود ثبت کرده است. در کارنامه او تجربه ی فرقه های همچون کریشنا، بودا، هندو، و حتی بی دینی و الحاد به چشم می خورد.
کوئیلو مدال دیگری بر سینه دارد، و آن این که او به هیچ چیز در جهان اطمینان ندارد.
او که از مواد مخدر نصیب ها برده است، با طرح مسئله ی سحر و جادو به مصاف با رنج های معنوی بشر می رود. به زعم وی، اگر بُعد جادو و سحر آمیزی به زندگی اضافه کنیم، مشکل ارزش و معنای زندگی حل شده، شور و نشاط به زندگی پوچ غم زدگان تمدن غرب باز می گردد.
پیشینه ی اخلاقی و اجتماعی ایشان نیز بسیار منفی و تاریک است. وی در تئاترهای ضد اخلاقی و مستهجن نقش ایفا می کرد. یک کتابی را که داستان های ضد اخلاقی بود، به نام «کرینگ ها» را منتشر کرد. این کتاب بقدری برای افراد مُضر بود که دولت برزیل آن را به حال فرهنگ عمومی مردم مضر دانسته و کوئیلو را به خاطر آن زندانی نمود.
شخصیت او را از دیگر نوشته هایش نیز می توان دریافت. چرا که شخصیت او در نوشته هایش باز تاب گشته است. به طور نمونه در کتاب ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد؛ اذعان می کند که این کتاب را در بیمارستان روانی که در برزیل بستری بوده است، به نگارش در آورده است. کوئیلو که اقدام به خودکشی در اعمال او دیده شده و سه بار توسط والدینش در بیمارستان روانی بستری شده است، باید کتاب «ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد» را بنویسد.
ادامه ی متن بالا رو در وبلاگ دندانپزشکی 88 مشاهده بفرمایید
و همچنین توجهتون رو به این مطلب جلب میکنم: کیمیاگر ؛ جلد دوم انجیل شیطان پرستی ،پائولو کوئیلو
فریب ظاهر زیبای هر چیزی رو نخوریم و به احترام خودمان هر کتابی نخوانیم
از وقتی که گذاشتید سپاسگزارم : )یه کنکوری کتاب ورونیکا رو فک کنم من خودم معرفی کردم اینجا ،هرچند که من نمیدونم سندیت حرفای شما درباره پائولو کوئیلو چقدره اما اگرهم درست باشه ، با خوندن یک کتاب کسی گول نمی خوره در ضمن ،اینکه ما عقیده یا سبک زندگی کسی رو تایید نمی کنیم دلیل نمیشه که کارش غلط باشه مثلا هیتلر همه زندگیش گیاه خوار بوده به هیچ زنی خیانت نکرده و تنها چند روز قبل از مرگش ازدواج کرده انسان منظم ،دقیق و وفاداری بوده ولی میلیون ها ادمو کشته ، تا وقتی کفش های اون ادمو نپوشید نمیدونید اون تو چه شرایطی زندگی کرده ، و یه نکته دیگه ادم تا نخواد تحت تاثیر تفکری قرار نمیگیره ،من خیلی از کتابای کوئیلو رو خوندم ولی هنوز بی دین نشدم ، هرکتابی یک زندگیو روایت میکنه دلیل نمیشه ما هرکتابی که میخونیم عقاید نویسندش تو چارچوب فکری خودمون باشه ،میخونیم که بشناسیم تفاوتا رو میخونیم که اگاه باشیم
-
در ضمن من یه سوال دارم چرا یه کتاب باید یه برنامه و الگوی کامل برای زندگی باشه ؟ کی اینو گفته؟ همه ی انسان ها ناقص اند و کتاب هم که منبعش انسانه مسلما نواقصی داره ،همه کتاب ها دارن ،اما هرکس از زاویه خودش به زندگی نگاه میکنه یکی مسلمانه. یکی مسیحی ،یکی یهودی یکیم ملحده ،قرار نیست همه شبیه هم فک کنن ،و اگر مسلمانی اینقد پایه های ایمانش ضعیف باشه که یه کتاب بتونه تفکرشو عوض کنه پس چرا کتاب میخونه اصن
-
دنبال محدودیت های ذهنی نگردین اینقدر جلوی افکارتون سد نذارین ،عقاید خودتونو داشته باشین و با جهان بیرونتون با همه تفاوتاش در ارتباط باشین و دنیا رو بشناسین
-
دنبال محدودیت های ذهنی نگردین اینقدر جلوی افکارتون سد نذارین ،عقاید خودتونو داشته باشین و با جهان بیرونتون با همه تفاوتاش در ارتباط باشین و دنیا رو بشناسین
@mahdis127 در کتابخانه رنگی گفته است:
دنبال محدودیت های ذهنی نگردین اینقدر جلوی افکارتون سد نذارین ،عقاید خودتونو داشته باشین و با جهان بیرونتون با همه تفاوتاش در ارتباط باشین و دنیا رو بشناسین
متقابلا توصیه بنده هم به شما همین است
لینکی که دادم رو مطالعه بفرمایید
اگر تامل فرمودید و موثر واقع نشد بحث کردنمان فایده ای جز اتلاف وقت نخواهد داشت
راستی تابحال عبارات تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی رو از زبان امام خامنه ای شنیده اید؟
حتما شنیده اید ! مگر ممکن است این فریادهای دلسوزانه به گوش کسی نرسیده باشد؟!
دوست بزرگوار من ادعای حق بودن نمیکنم
اما حداقل اگر به قاعده ی دفع خطر احتمالی هم معتقد نیستید، کمی جستجو کنید
نه فقط پیرامون شخص فوق الذکر
راجع به تاثیری که یک اثر روی ناخودآگاه ذهنتان میگذارد مطالعه کنید
موفق باشید -
@mahdis127 در کتابخانه رنگی گفته است:
دنبال محدودیت های ذهنی نگردین اینقدر جلوی افکارتون سد نذارین ،عقاید خودتونو داشته باشین و با جهان بیرونتون با همه تفاوتاش در ارتباط باشین و دنیا رو بشناسین
متقابلا توصیه بنده هم به شما همین است
لینکی که دادم رو مطالعه بفرمایید
اگر تامل فرمودید و موثر واقع نشد بحث کردنمان فایده ای جز اتلاف وقت نخواهد داشت
راستی تابحال عبارات تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی رو از زبان امام خامنه ای شنیده اید؟
حتما شنیده اید ! مگر ممکن است این فریادهای دلسوزانه به گوش کسی نرسیده باشد؟!
دوست بزرگوار من ادعای حق بودن نمیکنم
اما حداقل اگر به قاعده ی دفع خطر احتمالی هم معتقد نیستید، کمی جستجو کنید
نه فقط پیرامون شخص فوق الذکر
راجع به تاثیری که یک اثر روی ناخودآگاه ذهنتان میگذارد مطالعه کنید
موفق باشید -
داشتم تو کتابخونه وبلاگم قدم میزدم به یه کتابی برخوردم
نمیدونم قبلا اینجا معرفی کردم یا نه
کتابمن یک گوساله ام
اگر میخواهید نکتهها، عقدهها، دغدغههای فکری و ذهنی، اجتماعی و سیاسی بشر امروز را به این کمیکها بچسبانید، عمیقا در اشتباهید و دقیقا شما نیز مانند یک گوساله عمل کردهاید.این کتاب هذیانها و خزعبلات یک گوساله است که مجموعهی پرت و پلاهای پدربزرگش را که مدام عرق ینجه میخورد و دمدمای غروب آفتاب آروغ میزند و یونجه نشخوار میکند به خورد ما داده است. !!!
خلاصه اینکه کتاب جالبیه بخونیدش :
بریده هایی از کتاب :-
گاوی که بفهمه دیگه گاو نیست !
دردسرها همیشه از همین جا شروع می شود ! -
آنها به مزرعه دارها سواری می دهند ... پس زنده می مانند .
یادت باشد ...راز زنده ماندن در مزرعه این است...
(پ.ن: زنده ماندن نه زندگی کردن ) -
وقتی از گوسفندها کمک می خوای ،
به جای نجات ِ بیشتر ، ممکنه موجب هلاکت بشن . -
بابا بزرگ یه بار گفتید اگه یک بار بفهمی دیگه
نمی تونی نفهمی ! این دقیقا یعنی چی ؟ -
هیچ وقت حماقت هایت رو با کلمه ی حداقل توجیه نکن !
-
-
سلام دوستان عزیز امروز هم با یه کتاب دیگه در خدمتون هستیم اسم این کتاب بینوایان هست
شخصیت های مختلفی در این کتاب وجود داره که اصلی ترین اونا ژان والژان هست
با استفاده از لینک زیر میتونید بخشی از کتاب رو دانلود کنید
دانلود بخشی از کتاب ( جلد اول ) [کیفیت پایینه] : http://s9.picofile.com/file/8319192592/بینوایان_جلد_01.pdf.html
دانلود کل کتاب : دانلود
کتاب صوتی بینوایان :
رمز فایل صوتی :www.download.irمنبع : سایت دانلود
-
ژولیت: %(#ff0808)[نمیخوام] تورو اینجا ببینن.
رومئو: من توی %(#ff0808)[تاریکی] شب در امانم.
اگه دوستم نداری بذار پیدام کنن. ترجیح میدم %(#ff0808)[نفرت] اونا به زندگی من پایان بده تا اینکه بدون %(#ff0808)[عشق] تو زندگی کنم.ژولیت: کی به %(#ff0808)[تو] گفته که میتونی منو اینجا پیدا کنی؟
رومئو: عشق منو وادار به این کار کرده.
عشق نصیحتم کرد و من چشمام رو بهش دادم. درسته که من %(#ff0808)[ناخدا] نیستم ولی اگه تو، %(#ff0808)[ساحل] دورترین دریا هم بودی برای بهدست آوردن چنین %(#ff0808)[پاداشی] حتما به دوردستها سفر میکردم.%(#0088ff)[#ویلیام_شکسپیر]
%(#0088ff)[#رومئو_و_ژولیت] -
مردم عادت کرده اند %(#ff0000)[انتقاد] کنند. خوبیها را نمیتوانند ببینند.
ماجرای مردی را شنیدم که از همسرش خواست برایش دو تخم مرغ بپزد، اما یکی را نیمرو و دیگری را آب پز کند. زن نیز همین کار را کرد. مرد وقتی تخم مرغها را دید، سرش را تکان داد.
زن پرسید: "دیگر چه اشتباهی کرده ام؟ این دقیقا همان چیزی است که خودت خواستی."
مرد گفت: "می دانستم این اتفاق می افتد. تو %(#ff0000)[تخم مرغ] اشتباهی را نیمرو کردی."
برخی از مردم آنقدر انتقادی فکر میکنند که هر کاری هم برایشان بکنید، راضی نمیشوند.
%(#0099ff)[#جوئل_اوستین]
%(#0099ff)[#هر_روز_پنجشنبه_است] -
- آنگاه مرد سخن وری گفت با ما از آزادی سخن بگو.
و او پاسخ داد:
در دروازه ی شهر و در کنارِ آتشِ اجاق تان دیده ام که خود را به خاک می اندازید و آزادیِ خود را می پرستید، همچنان که بردگان در برابرِ فرمانروا خم می شوند و او را ستایش می کنند، با آن که بر دستِ او کشته می شوند.
آری، در باغِ معبد و در سایه ی برج دیده ام که آزادترین کسان در میانِ شما آزادی خود را مانندِ یوغی به گردن و مانندِ دست بندی به دست دارند. و از دلم خون می ریزد؛ زیرا که شما فقط آنگاه می توانید آزاد باشید که حتی آرزو کردنِ آزادی را هم بندی بر دست و پای خود ببینید، و هنگامی که دیگر از آزادی همچون هدف و غایت سخن نگویید.
شما آنگاه به راستی آزادید که گرچه روزهاتان فارغ از نگرانی و شب هاتان عاری از اندوه نباشند، چون این چیزها زندگی را بر شما تنگ کنند، از میانِ آن ها برهنه و وارسته فراتر بروید.
اما چه گونه باید از روزها و شب های خود فراتر بروید، مگر با شکستنِ زنجیری که در بامدادِ هشیاریِ خود بر گردِ ساعتِ نیمروزِ خود بسته اید؟
به راستی، آن چیزی که شما نامش را آزادی گذاشته اید سنگین ترینِ این زنجیرهاست، اگر چه حلقه های آن در آفتاب بدرخشند و چشم تان را خیره کنند.
مگر آن چیزهایی که باید دور بیندازید تا آزاد شوید، پاره های وجودِ شما نیستند؟
اگر قانونِ ستم گرانه ای ست که می خواهید از میانش بردارید، آن قانون را به دستِ خود بر پیشانی نوشته اید. این نوشته با سوزاندنِ کتاب های قانون پاک نمی شود، یا با شستنِ پیشانیِ داوران تان، اگر چه دریا را بر سرِ آن ها بریزید.
و اگر فرمانروای خودکامه ای ست که می خواهید از تخت سرنگونش کنید، نخست آن تختی را که در درونِ شما دارد از میان ببرید. زیرا چه گونه خودکامه ای می تواند بر آزادگان و سرفرازان فرمان براند، مگر با خودکامگیِ سرشته در آزادیِ آن ها و با سرافکندگیِ همراه با سرفرازیِ آنها؟
و گر ترسی ست که می خواهید از دل برانید، جای آن ترس در دلِ شماست، نه در دستِ کسی که از او می ترسید.
به راستی در درونِ شماست که همه ی چیزها مدام دست به گردنِ یکدیگر دارند و پیش می روند — آنچه او را می خواهید و آنچه از او می ترسید، آنچه شما را از خود می راند و آنچه شما را به خود می کشد، آنچه در پی اش می گردید و آنچه از او می گریزید. این چیزها در درونِ شما در گردش اند، مانندِ روشنی ها و سایه ها که به هم پیوسته اند.
و هنگامی که سایه ای محو می شود و دیگر نیست، آن روشنی که بر جا می ماند سایه ی روشنیِ دیگری ست. و بر این سان آزادیِ شما هنگامی که زنجیرِ خود را از دست می نهد، باز خود زنجیرِ آزادیِ بزرگتری می گردد.
- آنگاه مرد سخن وری گفت با ما از آزادی سخن بگو.
-
۲۵۰۰ سال پیش مردی به نام “سان تزو” تصمیم میگیرد تمام تعالیم جنگی اش را مکتوب کند. او کتابی مینویسد و به پادشاه وقت پیشکش میکند و نام اش را “هنر جنگ” مینامد و این کتاب تبدیل به کتاب شماره یک تاریخی در حوزه جنگاوری دنیا میشود که حتی در حوزه موفقیت, کسب و کار و تجارت نیز بسط داده میشود . کتاب هنر جنگ یک کتاب کوچک و ساده با ۱۳ فصل است. در هر فصلی استراتژی و تاکتیک های جنگی گنجانده شده است که باید فرمانده نیروی زمینی از آن پیروی کند تا بر دشمن پیروز شود. این کتاب برای اولین بار از چینی به فرانسوی ترجمه شد و سپس توجه فرماندهان انگلیسی را جلب کرد و در سال ۱۹۰۵ به انگلیسی نیز ترجمه شد. سان تزو معتقد بود جنگ باعث ضرر اقتصادی میشود و حد الامکان نباید وارد جنگ شد مگر برای پیروزی و به گفته خودش ” پادشاهی که در ۱۰۰ جنگ ۱۰۰ بار پیروز شده کاری مضحک انجام داده. هر فرماندهی باید قبل ازینکه دشمن برایش تهدیدی به حساب بیاید نابودش کند .
کتاب تاریخی Art Of War علارغم نامش توانست قشر وسیعی از خوانندگان را به خود اختصاص دهد. اگر از معرفی در سریال های تلوزیونی بگذریم این کتاب یکی از کتاب های کارآفرینان و تاجران بزرگ دنیا است. این کتاب حاوی استراتژی هایی برای پیروزی است؛ پیروزی در هر جایی. پیروزی فقط مختص به جنگ های انسانی نیست. در هر عرصه ای از زندگی باید پیروز باشیم؛ زندگی, ورزش, درس ,تجارت و … این کتاب اصول پیروزی را می آموزد. این کتاب چنان اصول حرفه ای و دقیقی در خود دارد که سخنگوی سازمان دفاع آمریکا در ایراد هایش درباره چگونگی دفاع از کشورشان از “سان تزو” و کتاب هنر جنگ نقل قول میکند. اولین آموزه از ۱۳ آموزه ی سان تزو : “اگر چیزی را میخواهید بدست آورید و آن چیز برای شما ارزش زیادی دارد؛ هرگز بر رویش ریسک نکنید.فقط زمانی حرکت کنید که مطمئن هستید پیروز میشوید, این یک استراتژی جنگی است؛ اما نه فقط در میدان جنگ. شما اگر بدست اوردن مقام اول در رشته ورزشی شطرنج برایتان اهمیت و ارزش زیادی دارد . باید از این اصل پیروی کنید و ریسک نکنید؛ شما باید تمام تلاشتان را برای بدست آوردن آنچه پیروزی مینامید بکنید و به امید روبرو شدن با یک حریف ضعیف وارد مسابقه نباشید. شما نباید ریسک کنید؛ باید مطمئن و برای پیروزی وارد رقابت شوید. برای مثال در آخرین اصل سان تزو به جاسوسان جنگی می پردازد و به شما میگوید به جای صرف انرژی ،زمان و هزینه هنگفت برای بدست آوردن پیروزی بهتر است از جاسوسان جنگی استفاده کنید. در زندگی جاسوسان جنگی کارایی چندانی ندارند اما شما میتوانید قبل از اینکه وارد کسب و کاری شوید و تجارت خودتان را شروع کنید؛ تا میتوانید اطلاعات جمع آوری کنید و بعد وارد کار شوید تا هزینه آزمون خطا و انرژی و … بیهوده تلف نشود.
-
تا ندانی چه می خواهی نمی توانی به آن برسی!
نوشتن باعث می شود تصور روشنی از خواست خود پیدا کنی.
خدا می تواند چیزی را که می خواهی به تو بدهد اما خودت باید به روشنی بدانی که چه می خواهی.
اگر نمی دانید چه می خواهید، نوشتن را شروع کنید.
نوشتن، مفهومی واقعی خود را خواهد ساخت.
وقتی می نویسیم قدر و ارزش چیزهایی را که بعدا به دست می آوریم، می فهمیم، اما وقتی نمی نویسیم مانند این است که پیروزی های کوچک را نادیده گرفته، آن ها را فراموش کرده و عادی تلقی می کنیم. این گونه به مرور قدرناشناس می شویم.
اگر شما نیت چیزی را با فکر و احترام و دقت در سر داشته باشید، حتما به آن دست پیدا خواهید کرد.
چرا خدا باید به تو بیشتر بدهد در حالی که تو در مقابل آنچه که داری ناسپاسی می کنی؟
.
.
.
#بنویس تا اتفاق بیفتد
#نوشته ی هنریت کلاوسر
#موفقیت
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است
اي بس غم و شادي که پس پرده نهان است
گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري
داني که رسيدن هنر گام زمان است
تو رهرو ديرينه سرمنزل عشقي
بنگر که زخون تو به هر گام نشان است
آبي که برآسود زمينش بخورد زود
دريا شود آن رود که پيوسته روان است
باشد که يکي هم به نشاني بنشيند
بس تير که در چله اين کهنه کمان است
از روي تو دل کندنم آموخت زمانه
اين ديده از آن روست که خونابه فشان است
دردا و دريغا که در اين بازي خونين
بازيچه ايام دل آدميان است
دل برگذر قافله لاله و گل داشت
اين دشت که پامال سواران خزان است
روزي که بجنبد نفس باد بهاري
بيني که گل و سبزه کران تا به کران است
اي کوه تو فرياد من امروز شنيدي
دردي ست درين سينه که همزاد جهان است
از داد و وداد آن همه گفتند و نکردند
يارب چه قدر فاصله دست و زبان است
خون مي چکد از ديده در اين کنج صبوري
اين صبر که من مي کنم افشردن جان است
از راه مرو سايه که آن گوهر مقصود
گنجي ست که اندر قدم راهروان است
-هوشنگ ابتهاج (سایه)
الا ای حضرت عشقم!
حواست هست؟
حواست بوده است آیا؟
که این عبد گنه کارت
که خود ، هیراد مینامد،
چه غم ها سینهاش دارد...
حواست بوده است آیا؟
که این مخلوق مهجورت
از آن عهد طفولیت
و تا امروزِ امروزش
ذلیل و خاضع و خاشع
گدایی میکند لطفت...
حواست بوده است آیا
نشسته کنج دیواری تک و تنها؛
که گشته زندگیاش پوچ و بی معنا!
دریغ از ذره ای تغییر
میان امروز و دیروز و فردا...
حواست هست، میدانم...
حواست بوده است حتما!
ولیکن یک نفر اینجا،
خلاف دیدهای بینا،
ندارد دیدهای بینا
-رضا محمدزاده
یک سالِ پیش، ستارهای مُرد.
هیچ کس نفهمید؛
همانطور که وقتی متولد شد، کسی نفهمیده بود.
همه سرگرم خنده بودند؛ زمانی که مُرد.
اما یادم نیست زمانی که متولد شد، دیگران در چه حالی بودند.
در آن میان فقط من بودم که دیدم که آن همه نور، چطور درخشید و بزرگ شد....
خیلی زیبا بود؛ انگار هر شب درخشان تر میشد... پر قدرت میسوخت.
برای زنده بودن، باید میسوخت...
من بودم که پا به پای سوختن هایش، اشک ریختم...
اشک هایم برای خاموش کردن بی قراری هایش کافی نبود... نتوانستم خاموش کنم درد را که در لا به لای شعله هایش، ستارهام را میسوزاند.
ستاره مُرد!
این آخرین خاطرهایست که از او در ذهن دارم...
نتوانستم تقدیرش را عوض کنم...
سیاهچاله شد... اکنون حتی نمیتوانم شعلهی شمعی در کنارش بگذارم تا او را در میان تاریکی ها ببینم.
سیاهچاله ها نور را میگیرند...
چه کسی گمان میکرد آن همه نور ، اکنون این همه تاریک باشد؟
آن زمان که نورانی بود، کسی ندیدش...
نمیدانم این کوردلان اکنون سیاهچاله بودنش را چگونه میبینند که میخندند...
آری؛
ستاره مُرد..
همه خندیدند.
امشب، به یاد آن ستاره،
خواهم گریست.
خب سلام
اینم از تاپیکی که قولشو داده بودم
خاطرات خنده دار یا تلخ خودتونو که با خواهر برادراتون دارین بیاین بگین
ترجیحا خنده دار باشه
خب دعوت میکنم از
@roghayeh-eftekhari
@F-seif-0
@Ftm-montazeri
@Ariana-Ariana
@Infinitie-A
@ramses-kabir
@Zahra-hamrang
@Fargol-Sh
@مجتبی-ازاد
@Yasin-sheibak
@Elham650
@Mehrsa-14
@گروه-بچه-هایی-که-خواهر-یا-برادر-دارن
فعلا شماهارو یادم بود که خواهر برادر دارین
@دانش-آموزان-آلاء
@دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا
سلام به همه دوستان عزیز
در جهت گسترش فرهنگ کتابخوانی تصمیم گرفتیم تایپکی راه اندازی کنیم که شما یکم کتاب غیر درسی بخونید خب همین اول بگم همتون لایک میکنین اول بعد پست میذارین اشتباه نزنین یدفه و منفی بدید اصلا هم دستوری نبود خلاصه نمیدونم
چه چیزایی میتونید بذارید :
-بریده ای از کتاب ها
-معرفی کتاب
-گذاشتن لینک دانلود کتاب اگه صوتی و ایناست و از سایتی برداشتید نگاه کنید حتما %(#ff0000)[منبع ] بذارید با تشکر
@دانش-آموزان-آلاء
سلام به همهی بچههای با انگیزه!
دیروز روز جهانی اشتباه بود؛ بهترین بهونهای که بتونیم کمی از اشتباهاتمون بگیم، بخندیم، درس بگیریم و تو مسیر امسال قویتر قدم برداریم!
بیاید از تجربههای پارسال بگیم:
چه اشتباهاتی داشتید که شاید در لحظه ناامیدتون کرد، ولی الان ازش یه درس خوب گرفتید؟
چطور تونستید از اون اشتباه عبور کنید؟
و مهمتر از همه، چه توصیهای برای بقیه دارید تا همگی سال تحصیلی بهتری رو شروع کنیم؟
این تاپیک جاییه برای صداقت و یادگیری؛ از خندهها، ناراحتیها و موفقیتهایی که بعد از اشتباهاتتون به دست آوردید! منتظریم تا قصههای شما رو بشنویم تا هممون با تجربههای هم، بهتر پیش بریم.
پس شروع کنید؛ اشتباهاتتون رو با ما به اشتراک بذارید و یه قدم جلوتر برداریم!
@دانش-آموزان-آلاء
@فارغ-التحصیلان-آلاء
@دانشجویان-مهندسی
@دانشجویان-پزشکی
درود.به به بالاخره روز دختر رسید. روز دختر رو به همهتون تبریک میگم امیدوارم که همیشه سالم و سلامت و موفق باشید
انجمن رو منفجر کنید دخترا
@بچه-های-تجربی-راه-ابریشم @بچه-های-تجربی-کنکور-1401 @بچه-های-ریاضی-راه-ابریشم @بچه-های-ریاضی-کنکور-1401 @بچه-های-همخوانی @راه-ابریشمی-ها-ادبیات @راه-ابریشمی-ها-دینی @راه-ابریشمی-ها-ریاضی-تجربی @دانش-آموزان-آلاء
درود دوستان همین الان تصمیم گرفتم این تاپیک رو بزنم. تو این تاپیک میایم جملات قشنگ و آموزنده و انرژی دهنده افراد معروف و موفق رو به اشتراک میزاریم باهم. هرجمله زیبایی از یه شخص که دیدین قشنگه و روحتونو نوازش کرد و متحول کرد بفرستین بقیه هم ببینن ولذت ببرن. این شخص میتونه ورزشکار، هنرمند، دانشمند و...... هر فرد موفقی باشه!
منشن هم لازم نیست تمام بچههای آلا منشن هستن!
@دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @راه-ابریشم-پرو-شیمی @راه-ابریشم-پرو-زیست @راه-ابریشم-پرو-زبان @راه-ابریشم-پرو-ریاضیات-ریاضی @راه-ابریشم-پرو-ریاضی-تجربی @راه-ابریشم-پرو-دینی @راه-ابریشم-پرو-ادبیات @راه-ابریشم-پرو-فیزیک-کازرانیان @تجربیا @تجربی @ریاضیا @انسانیا
سلاااااااام بر دوست های عزیز و خوشکل خودم 🥰
همیشه واسه همه مون در یک موقع زمانی یه اتفاق هایی میوفته که شیرینه گاهی هم تلخ
همین تلخ و شیرینا با مرور زمان میشن خاطره و در دفتر خاطرات ذهنمان جا خوش میکنن
حالا دوستان از شما میخوام که
از خاطرات زندگی تون بگین از خاطرات شیرین️ ، بامزه ، تلخ ،دوران مدرسه ، دوران دانشگاه ،
از سوتی هاتون و از خاطرات با دوستانون و هرچی که دوست دارید بگیید و باما شریک شید
دوستون دارم فراوون با کلی قلب هاییی رنگیی
@فارغ-التحصیلان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-جدید-آلا @حامیان-آلاء @خیرین-کوچک-دریا-دل @ادمین @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-آلاء @دانش-آموزان-نظام-قدیم-آلا @dlrm @پشمک @اکالیپتوس
@marzyeh78 @رُ-ز-عــآبیـ @ایهام @Saahaar @گونش
@Milad91 @Virus @Survival
بِسْم رَبّ النور ️
سلام
امیدوارم حال دلتون بهترین باشه.....
برم سراغ حرف اصلی....
در فکر تاپیکی بودم که هر روز توش چند تا پست قشنگ بزارم و با چند تا عکس و متن نوشته و دل نوشته...... حالمون خوب بشه، انرژی بگیریم در طول روز.....️️
یه جورایی این تاپیک شبیه کانال یا چنل.....
البته پست هایی که قرار بزارم برای خودم نیست و صرفا گلچینی از مطالبی که ممکنه توی فضای مجازی یا کتاب ها ببینم و بارگذاری بکنم.....
اگر شما هم دوست داشتید خوشحال میشم همراه من بشید.... ️
[image: 1686940882701-img_-_.jpg]
پ.ن:اسم تاپیک برگرفته از اسم یک کانالِ
و در آخر دعا میکنم دلتون ذهنتون ابری باشه(:️️