هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
نوشتهشده در ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۳۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
زیر تیر چراغ برق میشه با عشق یه جا رو اجاره کرد
-
نوشتهشده در ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۳۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خانوم مورفین، آرامبخش
هیچوقت نشون نداد مامان ضعف -
نوشتهشده در ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شایدم فک کرد مشکلی چیزی دارم
از استرس کاملا سرجام بند نبودم و دودقیقه ای یه بار جابه جا میشدم
به کوچیک ترین مسخره بازی دوستان همکلاسی میخندیدم(#خنده استرسی
که فقط محدثه اس که درکم میکنه)
و اینقد نمیفهمیدم مباحث آخری رو
که اصلا نمیتونستم تو چشمای استاد نگاه کنم
چون میفهمید نیمفهمم موضوع چیه -
نوشتهشده در ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۳۷ آخرین ویرایش توسط انجام شده
پاکی یعنی جنگ حضور
سینهی تفنگ و زخم گلوله
آی باز علی زد به جنون
ماریان، جهان یه تیکه از زخم غروبه -
نوشتهشده در ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۳۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
درحالی که ۱۰۰جلسه درس نخونده دارم نشستم اینجا سخنرانی میکنمممممم
-
Aqua
سلام
خیلی خوبه که قبول دارید سختاش رو
امیدوارم از پسش بر بیاید
تموم تلاشتون رو بکنید اگر خدایی نکرده بنا بر پشت موندن شد ، با آمادگی و دانش بیشتری وارد سال دوم بشید.
اینکه برید رشته یا دانشگاهی که دوست ندارید؛ دردش(پشیمونی و حسرت(که میتونستم ولی تلاش بیشتر نکردم)) خیلی بیشتر از پشت کنکور موندنه ...
اون خوش حالی آخرش ارزشش رو داره ...
دعا میکنم تجربش کنید
موفق باشید
️
-
Blue28
انشاالله آزمون هاتون رو درجه یک بدین -
نوشتهشده در ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من هنوز چیزی نگفتم که تو طاقتت تموم شد
باقیشو بگم میبینی گریه هات کلی حروم شد
من که آسمون نبودم اما عشق تو یه ماهه
سرزنش نکن دلم رو، به خدا اون بیگناهه -
نوشتهشده در ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۵۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
باز که ابری شد نگاهت، بغضتم واسم عزیزه
اما اشکاتو نگهدار، نذار اینجوری بریزه
حال من خیلی عجیبه، دوست دارم پیشم بشینی
من نگاهت بکنم تا تو چشمام عشقو ببینی -
نوشتهشده در ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۵۴ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بدجوری دیوونتم من، فکر نکن این اعتراضه
همیشه نبودن تو کرده این دلو کلافه
میدونم فرقی نداره واست عاشق بودن من
میدونم واست یکی شد بودن و نبودن من -
نوشتهشده در ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۱۹:۵۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
اولش گفتم یه حسه یا یه احترام ساده
اما بعد دیدم یه عشقه آخه اندازش زیاده
بیا و مثل گذشته جز به من به همه شک کن
من بدون تو میمیرم، بیا و بهم کمک کن -
نوشتهشده در ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۲۰:۴۲ آخرین ویرایش توسط Hhh Hh انجام شده
... من که فرزند این سرزمینم
در پی توشه ای خوشه چینم
شادم از پیشه ی خوشه چینی
رمز شادی بخوان از جبینمقلب ما بود مملو از شادی بی پایان
سعی ما بود بهر آبادی این سامان
خوشه چین کجا اشک محنت به دامن ریزد
خوشه چین کجا دست حسرت زند بر دامان ... -
نوشتهشده در ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۲۰:۴۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خدایا شکرت=)))
-
نوشتهشده در ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۲۰:۵۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
کاشکی یه بنده خدایی سوال بازتاب حل میکرد
اون بنده خدا نیس -
نوشتهشده در ۲۶ خرداد ۱۴۰۳، ۲۱:۱۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
شب دوباره صبح شد
من هنوز بیدارم
کاش میخوابیدم
تو رو خواب میدیدم