سمیئویک اسید
-
@هویججج
خوبی ؟پرستو بابایی
نه، سرما خوردم -
Zahra2020
چشمم روشن ولی من صدای تو رو نشنیدمپرستو بابایی من الان مریضم صدام مثل این سی دی های قدیم خش داره
...در ضمن تودلی رو قفل کردن میآییم اینجا
اگه به خانم ناظم نگفتم آشی براتون نپختم
-
پرستو بابایی من الان مریضم صدام مثل این سی دی های قدیم خش داره
...در ضمن تودلی رو قفل کردن میآییم اینجا
اگه به خانم ناظم نگفتم آشی براتون نپختم
Zahra2020
منم صدام گرفته گلوم وحشتناک درد میکنه
-
@هویججج
تمایل به ری اکشن؟ -
خدا برسه به داد اونی که میخواد تو رو تحمل کنه
-
Zahra2020
از خداشم باشه
-
پرستو بابایی
نه، سرما خوردم@هویججج شاااانس نداریم کی وسط تابستون سرما میخوره
-
Zahra2020
از خداشم باشه
@هویججج شوخی بود ....ولی واقعا پرانرژی
-
-
Zahra2020
بعد کنکور چندتا ویدیو خفن آپلود میکنم الان وقت ندارم این ویس ها همه رندوم و یهویی ان -
پرستو بابایی
DexterMoreRight عادت داره با هندزفری ویس های منو باز نمیکنه -
پرستو بابایی من الان مریضم صدام مثل این سی دی های قدیم خش داره
...در ضمن تودلی رو قفل کردن میآییم اینجا
اگه به خانم ناظم نگفتم آشی براتون نپختم
Zahra2020
تودلی رو می بندن ما میریم ی جا دیگه حرف می زنیم
باشه بعد کنکورت کار بت دارم -
پرستو بابایی
DexterMoreRight عادت داره با هندزفری ویس های منو باز نمیکنه@هویججج
با هندزفری دیگه قشنگ پاره س گوشت -
دوستان اینجا برای تعریف خاطراتتون ایجاد شده.میتونین برای صحبت های بیشتر به تودلی مراجعه کنین ممنون
این پست پاک شده! -
پرستو بابایی
DexterMoreRight عادت داره با هندزفری ویس های منو باز نمیکنه@هویججج
جسارتا پیوی رو باز میفرمایید -
یاد یه خاطره جالب افتادم (نمیدونم قبلن گفتمش یا نه )
کلاس یازدهم بود و ما امتحان تاریخ داشتیم .تاریخ رو خب میدونین دیگه 26 درس بود فکر کنم و برای خوندنش واقعا اذیت میکرد...
اقا خلاصه ما گفتیم چیکار کنیم چیکار نکنیم پنج شیش نفری از بچه های کلاسمون نشستیم به همفکری که از پس امتحان تاریخ چحوری بر بیایم ...صحبتا داغ شد هرکس یه پیشنهادی اما در اخر تصمیم جالبی گرفته شد ...
گفتیم یکی از بچه ها با اکانت فیک مدیر مدرسه بره به دبیر تاریخ پیام بده که اقای جعفری این بچه ها تجربی ریاضین گناه دارن شما سوالات امتحانو بهشون بگین و همینطورم شد
رفت یکی از بچه ها اکانت فیک زد (اقای فلانی 2)بعد برای دبیر نوشت که اقای جعفری من از اکانتم خارج شدم متاسفانه فعلا نتونستم واردش بشم
دبیر تاریخم خبر نداشت که حٌقست اومد همه ی سوالای تاریخو تو گروه گذاشت گفت بچه ها اینا سوالات تاریختونه همینارو بیاین امتحان بدین
رفتیم امتحان دادیم بعد امتحان مدیر قضیه رو فهمید ....وایی قیافه مدیر اون موقع دیدنی بود
-
حدودا ده سال پیش من و دختر خاله هام یک روز عادی مثل بقیهی روزا حوصلمون سر رفته بود هر چی فکر میکردیم ایدهای برای بازی کردن به ذهنمون نمی رسید. نه اونقدر بزرگ شده بودیم که بریم واسه خودمون بیرون گردش و تفریح و نه اونقدر کوچولو بودیم که با چادر و پتو و بالشت، خونه برای خودمون درست کنیم. خلاصه از اونجایی که من مثلاااا مغز متفکر (زهی خیال باطل
) و نوه ارشد خانواده بودم همیشه تصمیمات سنگین (هعییی) بر عهده من بود، حرف آخر رو من میزدم. اون دو تا طفل معصوم از من خیلی کوچیکتر بودن و تا میتونستم زور میگفتم
خلاصه انقدر فکر کردم انقدر فکر کردم که یه ایده جذابببب به ذهنم رسید....بهشون گفتم برید از مامان جون (مادربزرگمون) چادر نماز بگیرید سریععع (خودم نرفتم وسط اونا رو انداختم وسط آتیش)
منم به تنهایی و بدون کمک هیچ کسییی این چادر نماز رو به دو تا دستگیره در کمد مامانم وصل کردم و اون طرف چادر هم به پایه صندلی. خلاصه ترامپولین درست کردم وقتی ترامپولین درست کردن مد نبود (حمل بر خودستایی نباشه هااا)
بعدش او دو تا مظلوم رو (امیدوارم منو حلال کنن) محبوررر کردم برن روی اون چادر بزرگوار.......عه نههه ببخشید! ترامپولین پرشی انجام بدن. جهت جلب رضایت مشتری هم اول خودم امتحان کردم🥴
چشمتون روز بد نبینه... حین تستی که داشتم انجام میدادم یه صدای تققق از کمد اومد. به فاصله کمتر از یک چشم به هم زدن کمد تصمیم گرفت خودش رو پرت کنه سمت من. همینجور که اون کمد با اون عظمت داشت به سمت من با این ریزنقشی عزیمت میکرد و همزمان در حال تقلا برای ثابت نگه داشتن اون با دو تا دستای کوچیکم بودم.... فهمیدم که نه.... زندگی همیشه اونجوری که میخوای پیش نمیره و هر بی عقلی بالاخره یه جا باید تاوانش پس داده بشه چه دو دقیقه بعد از ارتکاب جرم🥲چه اون دنیا. خب تاوان من خیلی عجله داشت، تقصیر من چیه
اره دیگه خلاصه اون کمد که به آرزوی دیرینه اش و بودن در آغوش گرم من رسید ولی وقتی منو دید انقدر محکم فشارم داد که دچار خونریزی از ناحیه ی بینی، انگشتان و کمر شدم اونم درست روزی که میخواستم برای اولین بار با کلاس جدیدم آشنا بشم🥹🥲