هرچی تو دلته بریز بیرون 5
-
من که کل زندگیم رو باختم به همین(( صلاحت)) رو میخوایم
@Sally =))))))))))))))
-
پدر و مادرها همیشه فکر میکنن فکر خودشون کامل و بی نقصه و همیشه چیز درست رو میگن
-
راستی داشگاه مشهدم کنسل شد
مامان بابام اجازه ندادنپرستو بابایی من همون موقع میخواستم بپرسم مشکلی ندارن؟
-
مسافرت فقط مسافرتای ما
معمولا باید اینحوری باشه که تو وقتی میخوای بری مسافرت 5 میلیونی باید یه 7-8 تومنی حداقل تو حسابت باشه که راحت بری برگردی بعد خب مسافرته بودجه خاصی باید بهش اختصاص بدی..
بعد ما با 3 میلیون تو حسابمون تصمیم می گیریم همین 5 تومنیه رو بریم
اون 2 تومن چی؟
هیچی دیگه خدا میرسونهعملا از نظر مالی صفر میشیم بر می گردیم
-
چقدر ساده به هم ریختی روان مرا
بریده غصهٔ دل کندنت امان مراقبول کن که مخاطب پسند خواهد شد
به هر زبان بنویسند داستان مراگذشتی از من و شب های خالی از غزلم
گرفته حسرت دستان تو جهان مراسریع پیر شدم آنچنانکه آینه نیز
شکسته در دل خود صورت جوان مرابه فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه
خدا گرفت به دست تو امتحان مرانه تو خلیل خدایی نه من چو اسماعیل
بگیر خنجر و در دم بگیر جان مراتو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد
بیا و تلخ تر از این مکن دهان مراچه روزگار غریبی است بعد رفتن تو
بغل گرفته غمی کهنه آسمان مراتو نیم دیگر من نیستی ؛ تمام منی
تمام کن غم و اندوه سالیان مرا -
چقدر ساده به هم ریختی روان مرا
بریده غصهٔ دل کندنت امان مراقبول کن که مخاطب پسند خواهد شد
به هر زبان بنویسند داستان مراگذشتی از من و شب های خالی از غزلم
گرفته حسرت دستان تو جهان مراسریع پیر شدم آنچنانکه آینه نیز
شکسته در دل خود صورت جوان مرابه فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه
خدا گرفت به دست تو امتحان مرانه تو خلیل خدایی نه من چو اسماعیل
بگیر خنجر و در دم بگیر جان مراتو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد
بیا و تلخ تر از این مکن دهان مراچه روزگار غریبی است بعد رفتن تو
بغل گرفته غمی کهنه آسمان مراتو نیم دیگر من نیستی ؛ تمام منی
تمام کن غم و اندوه سالیان مرا@danial-hosseiny در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
سریع پیر شدم آنچنانکه آینه نیز
شکسته در دل خود صورت جوان مرا=))))))
-
چقدر ساده به هم ریختی روان مرا
بریده غصهٔ دل کندنت امان مراقبول کن که مخاطب پسند خواهد شد
به هر زبان بنویسند داستان مراگذشتی از من و شب های خالی از غزلم
گرفته حسرت دستان تو جهان مراسریع پیر شدم آنچنانکه آینه نیز
شکسته در دل خود صورت جوان مرابه فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه
خدا گرفت به دست تو امتحان مرانه تو خلیل خدایی نه من چو اسماعیل
بگیر خنجر و در دم بگیر جان مراتو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد
بیا و تلخ تر از این مکن دهان مراچه روزگار غریبی است بعد رفتن تو
بغل گرفته غمی کهنه آسمان مراتو نیم دیگر من نیستی ؛ تمام منی
تمام کن غم و اندوه سالیان مرا@danial-hosseiny در هرچی تو دلته بریز بیرون 5 گفته است:
قبول کن که مخاطب پسند خواهد شد
به هر زبان بنویسند داستان مرا=))))))))
-
جنیییییی -
سیاه صورتی در منطقه شماست