هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
_ Reza _ من یههه جلسه رفتم سر زنگ هویت
انق. مسخره باری دراوردم
دبیره منو شناخت با همون یه جلسههع
تا اخرسال قایم میشدم از دستش -
چه خاطرات پی در پیه=//
-
تیزهوشان دخترونه و پسرونه یه آزمایشگاه دارن که مشترکه ما مدرسه پسرونه هم رفتیم
-
یبار دوازدهم که بودیم، توی کلاس تجربیا وسط تدریس معلم، یهو یکی با صدای بلند از رو گوشیش باب اسفنجی پلی کرد، اون تیکه اش که شروع میشه شعر میخونه میگه کی میاد بیرون با خوشحالی
معلمه هم معلم فیزیک بود کارد میزدی خونش در نمیومد
آخر هم نتونست پیداش کنه:/Akito
وای ما این اتفاق سر مجازی افتاد برامون
-
یه بار نقره نیترات ریخت تو صورت یکی از دوستام
اونم از ترس اینکه الان می میره یه دور مرد -
یه بار نقره نیترات ریخت تو صورت یکی از دوستام
اونم از ترس اینکه الان می میره یه دور مردپرستو بابایی چرا این پیام مسخره باید انقد رای بگیره
اخه چی بود -
یبارم سر مجازی ،کلاس دینی بود میکروفونمو وصل کرد سوال بپرسه بعد نتم قط شد برگشتم گقنم تف بهش همون موقع وصل شد صدامو شنید دبیر
-
هویججج
کلا ته خلافمون این بود از تیزهوشان پسرونه خوراکی بخریم -
پرستو بابایی چرا این پیام مسخره باید انقد رای بگیره
اخه چی بود@_maya
حسود
-
Blue28 نه داشتم نگاه میکردم خاطرات شما خاطره تر بود
انقد رای نگرفت
بیا و دلسوزی کن -
ما سر زنگ مدیریت خانواده فرار کردیم از مدرسه فرداش مدیر از دستمون حرص میخورد من و علی و ماهان رفتیم کلیددار کتابخونه شدیم
یه هفته مشغول تمیز کردن بودیم بعدشم دیگه اونجا شده بود پاتوق مسخره بازیمون
گوشی و هدفون و هندزفری و هر چی دیگه هم میبردیم مدیر هم میدید چیزی نمیگفت -
ی بااار دیگه کلاس مجازی بودیمم کلاس عربی بود
ی دوستم پی دادم که این چی میگه هی زر میزنه
فک کردم تو پیوی دوستم فرستادم
باااور نمیکنین اگ بگم تو گروه عربی فرستاده بودممم
معلمههه بلااااکم کردد -
Blue28 کلا خیلی مدرسع سمی داشتیم
یبارم کلاس خودمون، یکی از بچها وسط تدریس معلم تو گوشیش با دوست دخترش چت میکرد، یهو حواسش نبود یه ویس با صدای بلند باز کرد توش یارو داشت جیغ میزد
اینم شانش آورد و پیداش نکردن -
هویججج ما مدرسه تیزهوشان پسرونه دخترونه چسبیده به همن ولی هیچکی به هیچکی محل نمیذاشت
-
ما سر زنگ مدیریت خانواده فرار کردیم از مدرسه فرداش مدیر از دستمون حرص میخورد من و علی و ماهان رفتیم کلیددار کتابخونه شدیم
یه هفته مشغول تمیز کردن بودیم بعدشم دیگه اونجا شده بود پاتوق مسخره بازیمون
گوشی و هدفون و هندزفری و هر چی دیگه هم میبردیم مدیر هم میدید چیزی نمیگفت -
پرستو بابایی چرا این پیام مسخره باید انقد رای بگیره
اخه چی بود@_maya
حسد از تو می ورزه
من شر حاشد اذا حسد 🧿 -
@Venus655 واسه همینه مدیریت بلد نیستی
-
ما سر زنگ مدیریت خانواده فرار کردیم از مدرسه فرداش مدیر از دستمون حرص میخورد من و علی و ماهان رفتیم کلیددار کتابخونه شدیم
یه هفته مشغول تمیز کردن بودیم بعدشم دیگه اونجا شده بود پاتوق مسخره بازیمون
گوشی و هدفون و هندزفری و هر چی دیگه هم میبردیم مدیر هم میدید چیزی نمیگفت@AmirBarsam به ما اینو درس ندادن
-
Blue28 کلا خیلی مدرسع سمی داشتیم
یبارم کلاس خودمون، یکی از بچها وسط تدریس معلم تو گوشیش با دوست دخترش چت میکرد، یهو حواسش نبود یه ویس با صدای بلند باز کرد توش یارو داشت جیغ میزد
اینم شانش آورد و پیداش نکردنAkito
نههههه -
@_maya
حسد از تو می ورزه
من شر حاشد اذا حسد 🧿پرستو بابایی