هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Anzw 18
میخواستی استفاده کنی؟! قبل دوازده سالگی صرفا برای هم روی نیمکت مینوشتیم من دانیالم اونم ظهر میومد مینوشتم من زهرام.
صرفا میدونستیم ظهرا، زهرا میاد اینجا میشینه -
Anzw 18
میخواستی استفاده کنی؟! قبل دوازده سالگی صرفا برای هم روی نیمکت مینوشتیم من دانیالم اونم ظهر میومد مینوشتم من زهرام.
صرفا میدونستیم ظهرا، زهرا میاد اینجا میشینه -
@danial-hosseiny دخترا مدرسه ما بی ادب بودن متاسفانه
روی تخته فحش مینوشتن
نمیدونم آخه واقعا شعور نداشتن جواب بدی رو با بدی ندن@nothing0
یاد این افتادم که میگفت دیروز یه خانوم خیلی بیشعوری اسپری فلفل پاشید توی چشمام.
بابا یه خفت کردن که دیگه این حرفا رو نداره. -
یادش بخیر هردفعه که شیفت دخترونه پسرونه عوض میشد عملا یه جنگ جهانی راه میوفتاد
دخترا رو ما آب میپاشیدن
ما بهشون فوش میدادیم
پای تخته فوش مینوشتیم
اونام فوش مینوشتن
البته یبار به پیشنهاد من جای فوش حرف قشنگ نوشتیم مثلا نوشتیم دخترا خوبن دخترا خوشگلن
اونا هم انقدر زوق زده شده بودن که چیزایی که پای تخته نوشتن اصلا خوانا نبود، فقط فهمیدیم حرفای قشنگ قشنگه -
@nothing0
یاد این افتادم که میگفت دیروز یه خانوم خیلی بیشعوری اسپری فلفل پاشید توی چشمام.
بابا یه خفت کردن که دیگه این حرفا رو نداره. -
تازه یادم افتاد بلو گفت اینو اصفهانی بگو.
مگه من طوطیتم؟! -
یادش بخیر هردفعه که شیفت دخترونه پسرونه عوض میشد عملا یه جنگ جهانی راه میوفتاد
دخترا رو ما آب میپاشیدن
ما بهشون فوش میدادیم
پای تخته فوش مینوشتیم
اونام فوش مینوشتن
البته یبار به پیشنهاد من جای فوش حرف قشنگ نوشتیم مثلا نوشتیم دخترا خوبن دخترا خوشگلن
اونا هم انقدر زوق زده شده بودن که چیزایی که پای تخته نوشتن اصلا خوانا نبود، فقط فهمیدیم حرفای قشنگ قشنگه -
یادش بخیر هردفعه که شیفت دخترونه پسرونه عوض میشد عملا یه جنگ جهانی راه میوفتاد
دخترا رو ما آب میپاشیدن
ما بهشون فوش میدادیم
پای تخته فوش مینوشتیم
اونام فوش مینوشتن
البته یبار به پیشنهاد من جای فوش حرف قشنگ نوشتیم مثلا نوشتیم دخترا خوبن دخترا خوشگلن
اونا هم انقدر زوق زده شده بودن که چیزایی که پای تخته نوشتن اصلا خوانا نبود، فقط فهمیدیم حرفای قشنگ قشنگهAkito
فسق و فجور نوشتاری -
Anzw 18 چرا نشه:/
از محبت خارها گل میشود -
یادش بخیر هردفعه که شیفت دخترونه پسرونه عوض میشد عملا یه جنگ جهانی راه میوفتاد
دخترا رو ما آب میپاشیدن
ما بهشون فوش میدادیم
پای تخته فوش مینوشتیم
اونام فوش مینوشتن
البته یبار به پیشنهاد من جای فوش حرف قشنگ نوشتیم مثلا نوشتیم دخترا خوبن دخترا خوشگلن
اونا هم انقدر زوق زده شده بودن که چیزایی که پای تخته نوشتن اصلا خوانا نبود، فقط فهمیدیم حرفای قشنگ قشنگه -
طنزام جدیدا نیاز به پیشنیاز داره
-
تازه یادم افتاد بلو گفت اینو اصفهانی بگو.
مگه من طوطیتم؟! -
Akito
فسق و فجور نوشتاری@danial-hosseiny نفهمیدم ولی صحیح میفرمایید
-
ولی در کل خیلی وضعیت ترسناکی بود بلوغ دخترا
کلاس ششمیا پسرا اندازه کلاس سوم چهارمی دخترا بودن
منظورم قد و هیکل و اینا -
ولی در کل خیلی وضعیت ترسناکی بود بلوغ دخترا
کلاس ششمیا پسرا اندازه کلاس سوم چهارمی دخترا بودن
منظورم قد و هیکل و اینا@nothing0
حقیقتاً من حدودای چهارده سالگی تازه به این مقوله فکر کردم که ماها پسریم و یه جنسیت متفاوت از ما وجود داره.
تا قبل اون اصن این مقوله ذهنمو درگیر نکرده بود. دقت نکردم -
ولی در کل خیلی وضعیت ترسناکی بود بلوغ دخترا
کلاس ششمیا پسرا اندازه کلاس سوم چهارمی دخترا بودن
منظورم قد و هیکل و اینا -
Blue28 تو ژاپن که درس نخوندم