هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
یخچالو ک باز میکنم اون شیشه مرباهای مخصوص خوابگاهو میبینم،
همینجوری دارم رد که میشم تراول ماگی که برام هدیه اوردنو میبینم،
اتاقم که میرم و رو میز لیست لوازمی که باید ببرم خوابگاهو میبینم،
یا اصلا همینجوری که خانوادمو در کنار هم میبینم،همچین اشک الود میشم :>
یعنی ی روزی میرسه که دم در خوابگاه مامان بابامو بغل میکنم و من گرگان میمونم و اونا میان قائمشهر؟ :>
تازه روز قبلش با خواهرم و دامادم و رهام کوچولو و مادربزرگ و خالم خداحافظی کردم... :> -
@ma-a ن ن بهش فحش دادم گفتم منو نخون
Michael Vey افرین
-
حس میکنم کنکور جلوی لجاجت هات گرفته بود
من روانشناسی تهران قبول شدم
میخوای یه جلسه تراپی بریم؟
عادی نیستا@M-Shajarian در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
لجاجت
لجاجت نه. سرسختی
(می دونم بنده خدا فرزام داره اینا رو میخونه تحت «نیرو بر واحد سطح»ه)@M-Shajarian در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
میخوای یه جلسه تراپی بریم؟
نه قربانت
نمیخوام با دیدن کیس های پیچیده، به روند تحصیلت ضربه ای وارد بشه -
پول؟
این جا همه میدونن من وابستگی به تعلقات دنیوی ندارم
الحمدلله تو کار شستشوی پول چند مدتی رو در امور فرهنگی پشت میله ها به اجرای موسیقی سنتی برای زندانیون پرداختم
از همین شغل هم پول استعفا از این کار رو فراهم کردم
مدت زندانی بودنم
نه چیزه اشتغال در این زمینه هم 7 ماه گذروندم -
پرستو بابایی کاش الان اینجا بودی
مِهردُخت در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
پرستو بابایی کاش الان اینجا بودی
مثلا تا صبح حرف می زدیم 🥲🫂
-
یخچالو ک باز میکنم اون شیشه مرباهای مخصوص خوابگاهو میبینم،
همینجوری دارم رد که میشم تراول ماگی که برام هدیه اوردنو میبینم،
اتاقم که میرم و رو میز لیست لوازمی که باید ببرم خوابگاهو میبینم،
یا اصلا همینجوری که خانوادمو در کنار هم میبینم،همچین اشک الود میشم :>
یعنی ی روزی میرسه که دم در خوابگاه مامان بابامو بغل میکنم و من گرگان میمونم و اونا میان قائمشهر؟ :>
تازه روز قبلش با خواهرم و دامادم و رهام کوچولو و مادربزرگ و خالم خداحافظی کردم... :>Michael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
یخچالو ک باز میکنم اون شیشه مرباهای مخصوص خوابگاهو میبینم،
همینجوری دارم رد که میشم تراول ماگی که برام هدیه اوردنو میبینم،
اتاقم که میرم و رو میز لیست لوازمی که باید ببرم خوابگاهو میبینم،
یا اصلا همینجوری که خانوادمو در کنار هم میبینم،همچین اشک الود میشم :>
یعنی ی روزی میرسه که دم در خوابگاه مامان بابامو بغل میکنم و من گرگان میمونم و اونا میان قائمشهر؟ :>
تازه روز قبلش با خواهرم و دامادم و رهام کوچولو و مادربزرگ و خالم خداحافظی کردم... :>بغضی شدممم
دور شدن از خاله ها سختهههخاییدریسث -
پول؟
این جا همه میدونن من وابستگی به تعلقات دنیوی ندارم
الحمدلله تو کار شستشوی پول چند مدتی رو در امور فرهنگی پشت میله ها به اجرای موسیقی سنتی برای زندانیون پرداختم
از همین شغل هم پول استعفا از این کار رو فراهم کردم
مدت زندانی بودنم
نه چیزه اشتغال در این زمینه هم 7 ماه گذروندم -
Michael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
یخچالو ک باز میکنم اون شیشه مرباهای مخصوص خوابگاهو میبینم،
همینجوری دارم رد که میشم تراول ماگی که برام هدیه اوردنو میبینم،
اتاقم که میرم و رو میز لیست لوازمی که باید ببرم خوابگاهو میبینم،
یا اصلا همینجوری که خانوادمو در کنار هم میبینم،همچین اشک الود میشم :>
یعنی ی روزی میرسه که دم در خوابگاه مامان بابامو بغل میکنم و من گرگان میمونم و اونا میان قائمشهر؟ :>
تازه روز قبلش با خواهرم و دامادم و رهام کوچولو و مادربزرگ و خالم خداحافظی کردم... :>بغضی شدممم
دور شدن از خاله ها سختهههخاییدریسثari_14 ارهه
-
هعی.. نمردیم و این روزا رو هم داریم میبینیم...
-
مِهردُخت در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
پرستو بابایی کاش الان اینجا بودی
مثلا تا صبح حرف می زدیم 🥲🫂
پرستو بابایی آره
-
@M-Shajarian در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
لجاجت
لجاجت نه. سرسختی
(می دونم بنده خدا فرزام داره اینا رو میخونه تحت «نیرو بر واحد سطح»ه)@M-Shajarian در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
میخوای یه جلسه تراپی بریم؟
نه قربانت
نمیخوام با دیدن کیس های پیچیده، به روند تحصیلت ضربه ای وارد بشه -
ari_14 ارهه
Michael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
ari_14 ارهه
دیگ پلی غیبتاشون نیستی
اصن نمیخواممممابیسسس
هعق