|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
مِهردُخت
به میله در چوب لباسی زده بودم با یونیفورم مدرسه گفتم اگه جن تو اتاق باشه موقع حرکتش سمت تخت من چوب لباسیه می افته(چوب لباسی در صورت وارد کردن نیروی دست زیاد میتونی تکون بدی)بعد همینو نگفتم یهو چوب لباسی افتاد..
برداشتم با هزار تا سوره زدم سر جاش گفتم اگه واقعا چیزی حضور داره کنارم یه نشونه بده ..بعد مطمین شدم که چوب لباسی به زور از جاش در بیاد همینکه رفتم سمت تختم دوباره افتاد -
Hako
برو بخون خب مرد حسابی یا بخون یا بخواب
پیشنهاد دیگه ای ندارم
-
Blue28
این چه طرز حرف زدنه بانو -
مِهردُخت
به میله در چوب لباسی زده بودم با یونیفورم مدرسه گفتم اگه جن تو اتاق باشه موقع حرکتش سمت تخت من چوب لباسیه می افته(چوب لباسی در صورت وارد کردن نیروی دست زیاد میتونی تکون بدی)بعد همینو نگفتم یهو چوب لباسی افتاد..
برداشتم با هزار تا سوره زدم سر جاش گفتم اگه واقعا چیزی حضور داره کنارم یه نشونه بده ..بعد مطمین شدم که چوب لباسی به زور از جاش در بیاد همینکه رفتم سمت تختم دوباره افتاد -
زیر مجموعه ی خودم هستم
مثل مجموعه ای که سخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
گرچه باغ من از درخت تهی ست
-
اگه قراره اشتباهی انجام بدین یا تنها که هستید انجام بدین و به کسی نگید یا اگه جلوی کسی اشتباه میکنید جوری باشه که مطمئن باشید طرف به روتون نمیاره و هر چند ساعت یه بار تو سرتون نمیکوبه اشتباهتون رو
-
ولی من همچنان با غیبتایی که این مدت انجام شد مشکل دارم
شما اگه اومدین برای اون کار کنید که دیگه این حجم از مسخره بازی چیه؟...
اگر نه که اصلا چرا اومدین؟...
(قطعا تو جلسات این بحث پیش میاد و بهشون میگم...! که اگه مخالفید چرا بیشتر از موافقا این وسط هستید!)
خودمم معصوم نیستم...قطعا این وسط جاهایی مقصر بودم
ولی اینقد نه...
اینقدی که...
واقعا روم نمیشه بگم سر چی بحث دارن و دم به دقیقه غیبت میکنن...
بله!
اون آدم به عنوان هم اتاقیِ قبلیتون شاید اشتباهاتی داشته
ولی یعنی چی که پامیشید میگید آره خودخواهه!
چرا؟!
این مدت چندتا کار خودخواهانه انجام داده؟!
بله! از حرف امشبش منم خوشم نیومد!
ولی رفتید بهش گفتید چرا مسئولتون نکرده؟
ازم خواستی بپرسم و پرسیدم
ولی آیا امشب دلیلشو میگفتم میپذیرفتید؟
(دلیلش منطقی بود!گفت هممون ۴۰۱ ای شدیم ،فارع التحصیل بشیم این بخش کلا تعطیل میشه،اون آدم اونجا دستش بند هست؛گفتم این جا از بچه های۴۰۲_۳بیارم که اگرم ما رفتیم اونا یاد گرفته باشن و بمونن...)
قبول کنید که شما هم مقصر بودین!
اونجایی که مسئولیت قبول کردین ولی کاری که برعهدتونه انجام نمیدین
تلفناشو جواب نمیدین
و بعد طلبکار میشید که چرا میاد در اتاق!!
و وقتی میگم اکی!
با من و زهرا۲ کار داره که میاد دیگه!
اومد پاشو بذاره تو اتاق میگیم بریم بیرون بچه ها چمیدونم درس دارن خوابن هرچی
میگید نه! کلا این سمت نیاد...(این خیلی نامردی بود( : )
این درحالیه که اون مهمونایی که شما دعوت میکنید و اونا هم دوستای منن
خیلی بیشتر جیغ میزنن!
این بچه کلا آروم حرف میزنه(دقیقا همین دیروز میخواستم بهش بگم ولوم صداشو بلند تر کنه...)
وقتیم ببینه خوابید که دیگه صداش در نمیاد!
پ‌ن: خیلی زشته که این حرفا بین این بچه ها و تو این کارا باشه...
