هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Aqua در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Blue28 تیکه بود؟
منشن کردم تورو هم نبودی امروزآره دیدم دمت گرم
-
بدهی دارم به همتون یه رفتن
به زبون اومدم پُر شده کاسه صبرم -
خیلی شبا نیست حال من خوب
ولی مجبورم باشم قوی
صورتم کوه اشکای من رود
ولی مجبورم باشم قوی
گیج و خسته خیلی شبا بودم
مجبورن خوابم پرید
بغض من ببین ماه پشت ابره
از دورم آهن ترین -
اه خیلی بدمزس
-
دیگه نمیخورمش
-
لفظید، همتون ا دم اکتید
بدهی دارم به همتون یه رفتن
قرمز جیغین تو نما ولی سبزین
به زبون اومدم پر شده کاسه صبرم -
میدونی راستش چیه؟
دنیا بهم اجازه نمیده ناراحت باشم(حداقل فعلا)
امروز مامان بزرگم با عموم و زن عموم و پسرعموم دوباره اومدن دم خوابگاه
مامان بزرگم کلی چیز خریده بود
اولش فقط گفتم تشت برام بگیر
ولی وقتی دیدمش کاملا مشخص بود که چقدرررر ذوق داشته که من شهر نزدیکش قبول شدم و رفته یه عالمه چی خریده
موقعی که داشت لیست میکرد چیزایی که خریده رو، یه اشک کوچولو تو چشماش دیدم
موقعی که حرکت دستاش و نحوه حرف زدنش دیدم، یه ذوق وصف ناپذیر دیدم
وقتی اومدم خوابگاه وسایل هارو تک تک دیدم، کاملا حس کردم با چه زوقی رفته خریده اشون
هرچند خیلیا شو بهش گفتم ولش کن لازم ندارم(تا از پولش خرج نکنه) ولی بازم خریده بودشون
میدونی چیه
درسته زمونه اجازه نمیده ناراحت بشم
ولی شاید دلیلش اینه هیچوقت از زمونه گلگی نکردم
هیچوقت از دستش ناراحت نبودم و بهش گیر ندادم
شاید دلیلش اینه که منم باهاش راه اومدم، حالا اونم با من راه میاد
دستتم درد نکنه
ولی بذار یه مدت این بار رو بذارم زمین
بذار یه مدت همدرد اونایی باشم که زیر بار جون دادن...
#تودلی -
ای بابا
امشب تودلی هام چقدر عجیب شده -
پشیمونم چرا آن شدم
-
مِهردُخت وای... ممنونممم :>🫂
-
ای بابا