هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
چقد ما گناه داشتیم اون شب
️
فاطمه داشت میگفت فلانی با فلانیا بوده و پرو پرو به منم گفته
باید خوب شه و فلان
زهرا۲: نمیشه
تو ام براش مثل بقیه ای
من: راست میگه خب
حرفامونو یادمنیست فقط یادمه یه جمله گفتم که نمیدونم چی بود
فاطمه: من خودمم اون برام اولین نفر نیست
️
من:
پن:
اکی بای
️
بحثِ جمله اش نیست
بحث اینه که اصلا اینجوری فک نمیکردم
و داشتیم میگفتیم پسره بد بوده چون باهمه بوده و تو خوبی و فلان
بعد فاطمه خیلی ریلکس گفت منم اولین نفر نیست...
قشنگگ دچار فروپاشی روانی شدم
تصمیم گرفتم بسپرمش به تجربه اش و دیگه حرف نزنم
آخه حتی با یکیم بودی اکی
اعتماد به نفسشششش
وای -
دوستان الایی
من تو این اتاق تحت فشارم
ازمتوقع زیادی نداشته باشید
ممکنه تمام فعل و انفعالاتی که تو ذهنم میگذره رو بیام اینجا بگم
هرچند جاش نباشههه -
ولی چه جوری رفتی گفتی اون به من خندیده پس ازم خوشش اومده؟
-
و چه جوری اینقد جدی بودی که گفتی زهرا۱ بره از دوربین مخفی بپرسه؟
-
خدایا لطفا منو تا آخر دانشگاه حفظ کن
-
گندش در اومدهه
-
خب یا برو بگیرش یا ولش کن دیگههه
-
اینقدم هی تو اتاق نگو
به خدا جذابیتی نداره برامون -
پووف
-
حاصلِ هر دو جهان را ؛ بهسخن گر بدهند
مگشا لب، چه توان یافت بِه از خاموشی ؟#کلیم_کاشانی
-
I need rain
-
To wash away
-
And show me a beautiful city
-
Michael Vey
چه باحال
من شنیدم سنی ها حساس ترن
بچه های ماهم میخونیماا
ولی دیر و زود داره و بعضیا گاهی حال ندارن
ولی صبحا کلا نه...زهرا بنده خدا 2 ارهه سنی ها خیلی آن تایم و دقیقن
اوهوممم -
نام اثر:
صبح در خوابگاه -
از ۱۲ تا دو نیم صبح به مناسبت تولد دوستتون در شب امتحان مخابرات، سایلنت پارتی میگیرین و بعدش دنبال مابقی مسخره بازیها... بعد توقع داری الان خوابت نیاد؟
خودتو مسخره میکنی؟؟