|
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
آلاخونه>>>>>>گروه دانشگاه
-
-
Hako فصل ماست
. -
آلاخونه>>>>>>گروه دانشگاه
-
@mr-vinyzo بله، چطور؟
در لباس آبی ات از آسمان زیباتری...
-
@mr-vinyzo بله، چطور؟
-
@mr-vinyzo
-
مستم نه از آن دست که میخانه بخواهد...
-
من بودم و غم تا که رسیدم به تو غم رفت...
-
ترم 3 ها
میان ترم ندارند این هفته
چراااا ما داریم
چرا ما دیر اومدیم دانشگاه که انقدر فشرده همه چی و باید بگذرونیم
همه چی پشت سر هم
اونا به استاد می گفتند چهارشنبه رو تعطلی5کنه چون جمعه روز دانشجو ه
حالا مامی خواست 4شنبه کوییز بزاره
استاد (ریاضی)
حالا داشتیم بحث می کردیم نگیره بزاره هفته دیگه چون جمعه میان ترم داریمبعله این ست فرق زمین تا اسمون ما
اون وقت
1 شنبه 3 فصل شیمی کوییز داریم
که یک فصل ش خودش چند تا فصله انقدر که حجمش زیاد
بعد کوییز رو گفت شنبه مب گیریم گفتیم 1 شنیه شیمی داریم
بزاره دوشنبه اخرم قطعی مشخص نشد شد شنبه یا دوشنبه
چهار شنبه هم حل تمرین ها شو باید تحویل بدیماستاااد این طور بود که
خبب
تکلیف ها رو کی باید تحویل بدید!؟
بچهدهاا سریععع
چهارشنبه هفته دیگه
درصورتی که پس فردا باید تحویل بدیم
زندگییی سخت شد شدیدااا
هفته دیگهم میان ترم دوم ریاضی فصل 5 6 و کمی از 7
انتگرال هاا نمای هاو لوگ انتگرال هاشون و مشتق شون و..
و هایپرسونیک ها مشتق هاااا و انتگرال ها شون و همه چی دیگه همه چی
-
MSina در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Succinate
برا منم اینجوریه...میگن یادبگیرین درس میخونه🫠🫠من نخوام الگوی درس خوندن بچه‌هاتون باشم باید چیکار کنم
یجوری مثال میزنن انگار خیییلی داره خوش میگذره بهم
نه من نمیتونم حرف بزنم...اونایی که خیلی بزرگن شاید ۶-۷ سال یا بیشتر اصلا یه سری افکار و دغدغه‌هایی دارن که در ذهن من نمیگنجهاونای دیگم که کوچیکن هم سن داداشم یا کمتر، اونام خیلی سمن ترجیح میدم نزدیک نشم🫠
یه کنار میشینم کتاب میخونم
چیکار میکرد مگه؟
آره آره یادم اومد میگفتن برا ۱۰۰ باید روغن بریزیم و برا همین نمیتونین الان ببینین...هرچند بعضیامون همونجوری نگاه کردن گذاشتن رو ۱۰۰
ابدا حرفشم نمیزنم...
مثلا جزوه‌ش، چیز خیاریه...
پس حتما اون‌ها رو میام یاد بگیرم
دعوای قبلی خوب بمباران کردیم ولی اگه دوباره دیدیم دارن یه حرکتی میزنن، خیال دارم که چیزای جدید امتحان کنیمدقیقاا الگوشون شدیم
انقدر هم خجالت میکشم فقط به دختر خالم میگم ببین یاد بگیر بعد می خندیم
اون بزرگا به خدا میگن بیا برگه آزمایش ما رو تفسیر کن...بابا چربی نخور نخور دیگههههه
والا نمیدونم خیلی محرمانه بود کاراشافرین دقیقا داری کم کم یاد می گیری
من یدفعه دعوام شد تو گروه همو زدیم جنگیدیم
از شانسم هر کلاسم پسر رو می دیدم
تایمای کلاسمو عوض کردمSuccinate
اره واقعا الگو شدیم...و واقعا برای کسی که من الگوشم احساس تاسف میکنم
خداروشکر من اون قضیه رو به خوبی حل کردم و به همه گفتم تا ساااال‌های بعد فقط میتونم برای سلامتیتون دعا کنم و لاغیردیگه آزمایش و سوالای عجیب نمیارن پیشم
اخه یه میکروسکوپ و لامه دیگه چه محرمانگی میتونه داشته باشه...اصلا برام قابل هضم نیس...
چیز خیاری...تا اینجا خوب پیش رفتم ازین به بعد تمرکزمو میذارم رو پیدا کردن چیز...امتحان هماتو هم بیخیال
خوبه باز میتونی تایمای کلاستو عوض کنی، ما اگه نخوایم کسی رو ببینیم تنها چاره‌مون اینه که یک ترم درسارو بیفتیم و با سال‌پایینیامون ادامه بدیم
