هرچی تودلته بریز بیرون۶

[im_Hana]

@Aila
تنهایی و رسوایی، بی‌مهری وآزار
ای عشق ببین من چه کشیدم تو چه کردی!

[im_Hana]

Anzw 18
دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفتد
زندگی بعد تو بر هیچکس آرام نگرفت

[im_Hana]

Anzw 18
یک عمر هوای دل خود داشتم ، اما
یک لحظه نگاه تو بهم ریخت دلم را

[نقطه]

im_Hana
ای روی دل‌آرایت مجموعهٔ زیبایی
مجموع چه غم دارد از من که پریشانم؟!

[آیلین]

نقطه
من آن شمعم که اشکم آتشین بی
که هر سوته دلی حالش همین بی

همه شب گریم و نالم همه روز
بی تو شامم چنان روزم چنین بی

[نقطه]

@Aila
یا رب این شمع دل‌افروز ز کاشانه‌ی کیست؟!
جان ما سوخت بپرسید که جانانه‌ی کیست؟!

[آیلین]

نقطه
تا کی از خلق اسیر غم بیهوده شوی
از همه رو به خدا آر که آسوده شوی

[نقطه]

@Aila
یا رب آن شاه‌وَش ماه‌رخِ زهره‌جبین
دُر یکتای که و گوهر یکدانه‌ی کیست؟!

[آیلین]

نقطه
تیر مژه تنها به دل تنگ مینداز
زین بیش میان دل و جان جنگ مینداز

[نقطه]

@Aila
زاهد و عُجب و نماز و من و مستی و نیاز
تا تو را خود ز میان با که عنایت باشد

[jahad_121]

@Aila
ز چشمت جان نشاید بُرد کز هر سو که می‌بینم
کمین از گوشه‌ای کرده‌ست و تیر اندر کمان دارد

[jahad_121]

نقطه
دید در رویِ شط آمد به شتاب
نو گلی چون گل رویش شاداب

[نقطه]

jahad_121
بنده‌ی پیر مغانم که ز جهلم برهاند
پیر ما هرچه کند عین عنایت باشد

[آیلین]

نقطه
درد خود بی‌تو هرکه را گفتم
درد تو بی‌دواست می‌گوید

[نقطه]

@Aila
در همه شهر شدم شهره به شیرین سخنی
تا لبم بر لب آن خسرو شیرین دهن است

[آیلین]

نقطه
تو در پرده نهان ای کعبه جان
ز شوقت عالمی رو در بیابان

[mr.vinyzo]

نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمیزند...

[آیلین]

@mr-vinyzo
در خواب دوش پیری، در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد، که عزم سوی ما کن

[z.e]

@Aila
نگار من که‌به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غـمزه مـسئله‌آموزِ صـد مـدرّس شد

[نقطه]

@z-e
دیگران چون بروند از نظر از دل بروند
تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی