مُهانِگه

[Narges_]

دوباره
پایش
آ.پ

[Blue28]

خوشم اومد ازم حساب میبره

[Blue28]

همینکه پسرا بد نگاه کزدنی ازم می‌ترسن برام کافیه

[زهرا بنده خدا 2]

Michael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

#لاشیی که ادم حسابی بود

لاتای قدیمی

ولی موندم چطوری تو این مدت ملت همو شناختن رل زدن سر کلاس کنار هم میشینن دست ب دست هم

شناختی نبوده
صرف ظاهر بوده و نهایتااا یه چند تا رفتار کوچیک
بعید میدونم دووم داشته باشن
ممکنه هم بمونن ولی هیچ اطمینانی نیست...
بچه های کلاس ما همون هفته‌ی اول با هم رفتن بیرون
خیلی رمانتیک دخترا غذا وچایی بردن
پسرا نوشابه و تنقلات و لیوان و توپ
والیبال بازی کردن
فیلم گرفته بود از کاراشون
یه مدتم خیلی اینجوری بودن که ما خیلی همکلاسیای خوبی هستیم
ولی الان خیلیاشون به هم سلامم نمیکنن
حتی روابطی که بین دخترا هم بود اکثرش از هم پاشیده
خیلی کمن اون روابطی که تا الان دووم میداشتن

[Aqua]

Blue28
امتحان دادی ؟

[زهرا بنده خدا 2]

اینو قبلا تعریف کردم ولی الان یادم افتاد خنده ام گرفت‍️
.
استاد: تست تحمل گلوکز خوراکی که میگید
منم بلدم
این تحمل یعنی چی؟
من: یعنی انسولین چه مقدار گلوکز رو میتونه..........(نمیدونستم میتونه چی)
یکی از پسرا:اینم علوم ازای ما(ادای استاد رو در آورد)
ما همه:(من نشنیدم چی گفت ولی نگاه استاد خنده دار بود)
استاد:مثلا نیستا
تو خودت خیلی عالیییی هستیا
ایَم علوم آزااا
پسره: استاد من نمیخونم،اگه میخوندم بلد بودم الان جواب میدادم
استاد:اگه میخوندیااا
همین بودی
.آخه یه کسی ادعا میکنه
که خودش یه ۴تا مطلب بلد باشه
ایَم علوم آزاااا
پ‌ن:
استاد روشن شه دیگه خاموش نمیشه
و منی که نمیدونستم این بحثا در پاسخ به من بوده
الان یادم افتاد خوشحال شدم

[زهرا بنده خدا 2]

خیلی دوسش دارم
اگه پسره مسخره نکرده بود
اون نگاهش نشون میداد که قطعا خودش اسکلم میکرد
ولی چون من حواسم نبود و جواب پسره رو ندادم( حواسمم بود جواب نمیدادم)و خودم از بلد نبودنِ بقیه‌اش شرمنده شده بودم و مظلومانه منتظر اسکل شدن بودم
استاد حسابشو رسید

[زهرا بنده خدا 2]

ولی استاد هیچیم نگه من از نگاه جدیش به خودم و بچه ها خنده ام میگیره
بعد میگن میخندییی
خب خنده دارییی استادددد
.
وای ترم بعد اگه بهم گیر داد میگم بهش

[زهرا بنده خدا 2]

من؟
+استادِ خندیدن در زمان و مکان اشتباه

[Anzw 18]

Narges_
اهوممم
موفق باشی جونم

(دیشب نتم پرید نتونستم دیگه بیام آلاخونه)

[زهرا بنده خدا 2]

هم اتاقیم میگه یه دختر و پسره نشسته بودن ته کلاس
نمیدونم چی میشه که استاد عصبی میشه و میخواسته شوتشون کنه بیرون
میگفت اول که خیلی دعواشون کرده بعدم تند تند وسط کلاس قدم میزده و دعوا میکرده و خیلی عصبی بوده!(میگفت هیچ وقت اینقد عصبی نبوده)
در همین حینِ عصبانیت شدید و تند تند قدم زدن وسط کلاس
یهو اومده روبه‌روی صندلیِ من وایساده و گفته:
خانم فلانی!من خیلی عصبانیم!چیکار کنم؟!
(دوستم اینو گفت و من داشتم از خنده میمردمو اگه اومده بود از من این سوال رو پرسیده بود هم نمیتونستم خودمو کنترل کنم و با اون دوتا مینداختم بیرون)
دوستم:.....صلوات بفرستید استاد

و منی که دیگه مردم
خیلی دوست داشتم اون لحظه رو پخش زنده میدیدم
پ‌ن: با وجود نگاهای جدیشون
هیچ وقت استاد رو جدی نگرفتم
به جز دوبار:
اولی؛ روز اول کلاس بود که اینقد بد بود که زل زدم به کناریم گفتم کیه اینو دوترم تحمل کنه؟چرا اینجوریههه؟
(موقعیتش پیش بیاد اینو بهشون میگم)
و دومی؛ یه روز که رفتم اتاقشون سوال داشتم و مشورت میخواستم
خیلی خسته بودن و این خستگی عصبی نشونشون داد
میخواستم فرار کنم که خودشون گفتن بیاید بپرسید

[AmirBarsam]

برا اولین بار شانس باهام بار بود یه نمونه سوال راحت برا آزمون آیین نامه افتاد بهم

[AmirBarsam]

ایشالا قبولی

[Michael Vey]

AmirBarsam چقدررر عالییی
اصلا همینش خوبه
اینکه ادم ب طرز غیر منتظره ای چیزی/کسی ک دوسش داره رو پیدا کنه

[Michael Vey]

Narges_ ن اخه حضوری اولین بار بوود

[Michael Vey]

زهرا بنده خدا 2 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

لاتای قدیمی

افرین

زهرا بنده خدا 2 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:

یه مدتم خیلی اینجوری بودن که ما خیلی همکلاسیای خوبی هستیم

بچه های اسکل کلاسمون رفتن واسه ی پسره تولد گرفتن اونم جلو استاد
ابروش رفت بنده خدا
ب همه جاش کیک زدن فیلم گرفتن

[Masoumeh.sh]

پیشنهاد میکنم اپیزودای تقصیر تو نبود که هشت قسمته و از پادکستای مجتبی شکوری هستشو گوش کنید
واقعا یه نگاه جدید به خودتون میده

[Narges_]

Anzw 18 مرسی تو هم همینطور

[Narges_]

Michael Vey آخییی🫂

[0-0ftm]

دید خوبی بهم دارن
فک میکنن پرفکتم
از مشکلات بقیه میگن و من دقیقا همون مشکلاتو دارم
هنوز نمی‌دونم خوبه یا بد