هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
من؟
+استادِ خندیدن در زمان و مکان اشتباه
-
Anzw 18 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Narges_ در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
فصل ۱ اسید و باز که بای بای
فعلا خداحافظ
دیدار به امتحان ترم و نهایی🫠
اما الکتروشیمی رو دوست داشتم
اره خوبه هم مبحث قشنگ تریه هم خیلییی بهتر از اون فصل ۱ مسخرهست
فصل یک خیلی زیادی یه جوریه
یه چیزی هم که هست من فراهانی رو فصل دوعش رو رسوندم دیگه ۱ رو نتونستم ببینم به خاطر همون باز شرایطم تو این ۲ بهتر از فصل اوله
منم دیگه با فراهانی خوندم اوکیم واقعا
زیستشم اوکی بود نسبتا
نسبتا نه... زیست دوازدهمم مطلقا اوکی نبود
گیاهی رو هم که می گی اره... اصلا اصلا دوستش ندارم ولی خیلی بهتر از چیزی که انتظار داشتم شد
من نه بدم میاد ازش نه خوشم میاد ولی یادمه تابستون آخرای جمع بندی گیاهیم بود(خیلی تست زده بودم) دیگه واقعا گریم داشت در میومد
درست میشه
ایشالا
-
هم اتاقیم میگه یه دختر و پسره نشسته بودن ته کلاس
نمیدونم چی میشه که استاد عصبی میشه و میخواسته شوتشون کنه بیرون
میگفت اول که خیلی دعواشون کرده بعدم تند تند وسط کلاس قدم میزده و دعوا میکرده و خیلی عصبی بوده!(میگفت هیچ وقت اینقد عصبی نبوده)
در همین حینِ عصبانیت شدید و تند تند قدم زدن وسط کلاس
یهو اومده روبهروی صندلیِ من وایساده و گفته:
خانم فلانی!من خیلی عصبانیم!چیکار کنم؟!
(دوستم اینو گفت و من داشتم از خنده میمردمو اگه اومده بود از من این سوال رو پرسیده بود هم نمیتونستم خودمو کنترل کنم و با اون دوتا مینداختم بیرون
)
دوستم:.....صلوات بفرستید استادو منی که دیگه مردم
خیلی دوست داشتم اون لحظه رو پخش زنده میدیدم
پن: با وجود نگاهای جدیشون
هیچ وقت استاد رو جدی نگرفتم
به جز دوبار:
اولی؛ روز اول کلاس بود که اینقد بد بود که زل زدم به کناریم گفتم کیه اینو دوترم تحمل کنه؟چرا اینجوریههه؟
(موقعیتش پیش بیاد اینو بهشون میگم)
و دومی؛ یه روز که رفتم اتاقشون سوال داشتم و مشورت میخواستم
خیلی خسته بودن و این خستگی عصبی نشونشون داد
میخواستم فرار کنم که خودشون گفتن بیاید بپرسید -
Michael Vey پارسال قبل اینکه برم داروخونه اصلا فکرشم نمیکردم انقدر دوست داشته باشمش
خیلی خوبه@AmirBarsam چقدررر عالییی
اصلا همینش خوبه
اینکه ادم ب طرز غیر منتظره ای چیزی/کسی ک دوسش داره رو پیدا کنه -
Michael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
هعی من همون دختریم ک تو ابتدایی دوستی نداشت و همه ازش متنفر بودن...
عه من:)
حالا کسیم ک لااقل یکی بهم گفت باحال
من فکر کنم ۴۰۰ بار بهت گفتم
Narges_ ن اخه حضوری اولین بار بوود
-
Michael Vey در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
#لاشیی که ادم حسابی بود
لاتای قدیمی
ولی موندم چطوری تو این مدت ملت همو شناختن رل زدن سر کلاس کنار هم میشینن دست ب دست هم
شناختی نبوده
صرف ظاهر بوده و نهایتااا یه چند تا رفتار کوچیک
بعید میدونم دووم داشته باشن
ممکنه هم بمونن ولی هیچ اطمینانی نیست...
بچه های کلاس ما همون هفتهی اول با هم رفتن بیرون
خیلی رمانتیک دخترا غذا وچایی بردن
پسرا نوشابه و تنقلات و لیوان و توپ
والیبال بازی کردن
فیلم گرفته بود از کاراشون
یه مدتم خیلی اینجوری بودن که ما خیلی همکلاسیای خوبی هستیم
ولی الان خیلیاشون به هم سلامم نمیکنن
حتی روابطی که بین دخترا هم بود اکثرش از هم پاشیده
خیلی کمن اون روابطی که تا الان دووم میداشتنزهرا بنده خدا 2 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
لاتای قدیمی
افرین
زهرا بنده خدا 2 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
یه مدتم خیلی اینجوری بودن که ما خیلی همکلاسیای خوبی هستیم
بچه های اسکل کلاسمون رفتن واسه ی پسره تولد گرفتن اونم جلو استاد
ابروش رفت بنده خدا
ب همه جاش کیک زدن فیلم گرفتن -
پیشنهاد میکنم اپیزودای تقصیر تو نبود که هشت قسمته و از پادکستای مجتبی شکوری هستشو گوش کنید
واقعا یه نگاه جدید به خودتون میده -
Narges_ ن اخه حضوری اولین بار بوود
-
@AmirBarsam چقدررر عالییی
اصلا همینش خوبه
اینکه ادم ب طرز غیر منتظره ای چیزی/کسی ک دوسش داره رو پیدا کنهMichael Vey میخواستم برم جوشکاری بعد داییم گفت کار فنی برا تو مناسب نیست
بعد دیگه با شوهر خانوم دکتر که رفیق بود حرف زد من رفتم اونجا 🥲 -
Succinate در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
ما گیج مون خیلی گیجه
چقدر عجیبببببب
واقعا انگار سر ادم کلا گذاشتن
به ما هم گفتن میرید دانشگاه با یه سری مهدکودکی افتادیم
نههه واس من مراسم مقاله خونی بود انقدرررررررررر چرت بود واقعا چیز خیاری بود
واقعا که رابطه ها و ازدواج ها بوی دست شویی گرفته دیگه مرام و معرفت.... هعی صفر...
نه بزار بدمازینا که مثه کارتونا ستاره دور سرش میچرخه؟
دقیقااااا...کلاه گذاشتن اووونم چه کلاه گشادی...دانشگاه تیپ ۳ که تازه دومین ورودی پزشکیشو گرفته بجای تیپ یک اَبَر قوی بزرگ تو پاچمون کردن🫠
به قول شما، با یه تعداد مهدکودکی هم افتادیم تو یه کلاس که نمیشه عوضشون کرد مگه اینکه از عمد همه درساتو بیفتی سال بعد با ترمپایینات برداری
مراسم و کارگاههای دانشگاه که دیگه اَبَر فاجعهس...بازدهی منفی...فقط شواف برای اینکه بگن یکاری داریم میکنیم اون گزارش فعالیتشونو پر کنن🫠🫠هاااا...میگم چند وقته هروقت میرم سرویس یاد کلاس دانش خانواده و نتیجتا ازدواج میفتم...پس دلیلش این بوود
بفرست بفرست
MSina در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Succinate در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
ما گیج مون خیلی گیجه
چقدر عجیبببببب
واقعا انگار سر ادم کلا گذاشتن
به ما هم گفتن میرید دانشگاه با یه سری مهدکودکی افتادیم
نههه واس من مراسم مقاله خونی بود انقدرررررررررر چرت بود واقعا چیز خیاری بود
واقعا که رابطه ها و ازدواج ها بوی دست شویی گرفته دیگه مرام و معرفت.... هعی صفر...
نه بزار بدمازینا که مثه کارتونا ستاره دور سرش میچرخه؟
دقیقااااا...کلاه گذاشتن اووونم چه کلاه گشادی...دانشگاه تیپ ۳ که تازه دومین ورودی پزشکیشو گرفته بجای تیپ یک اَبَر قوی بزرگ تو پاچمون کردن🫠
به قول شما، با یه تعداد مهدکودکی هم افتادیم تو یه کلاس که نمیشه عوضشون کرد مگه اینکه از عمد همه درساتو بیفتی سال بعد با ترمپایینات برداری
مراسم و کارگاههای دانشگاه که دیگه اَبَر فاجعهس...بازدهی منفی...فقط شواف برای اینکه بگن یکاری داریم میکنیم اون گزارش فعالیتشونو پر کنن🫠🫠هاااا...میگم چند وقته هروقت میرم سرویس یاد کلاس دانش خانواده و نتیجتا ازدواج میفتم...پس دلیلش این بوود
بفرست بفرست
واقعاا کارشون شکایت داره
واقعااا انگار کلاهبرداریه
ما هم هر گروهی برداری حتما مهدکودکی می بینی
افرین دقیقاااااا
فقط میان میگن ما خوبیم و قربون صدقه رئیس و معاون دانشگاه میرن تموم میشه میره
افرین دقیقااا
اجازه بده که هموگلوبین رو بدم -
@فارغ-التحصیلان-آلاء درسته یکم دیره ولی روزتون مبارک
@_Aram_ مرسیی
همچنین روز خودتم مبارک
-
زیر چادر شال پوشیدم
گیره نزدم
تا عموم بیاد
افتادههههه -
MSina در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Succinate در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
ما گیج مون خیلی گیجه
چقدر عجیبببببب
واقعا انگار سر ادم کلا گذاشتن
به ما هم گفتن میرید دانشگاه با یه سری مهدکودکی افتادیم
نههه واس من مراسم مقاله خونی بود انقدرررررررررر چرت بود واقعا چیز خیاری بود
واقعا که رابطه ها و ازدواج ها بوی دست شویی گرفته دیگه مرام و معرفت.... هعی صفر...
نه بزار بدمازینا که مثه کارتونا ستاره دور سرش میچرخه؟
دقیقااااا...کلاه گذاشتن اووونم چه کلاه گشادی...دانشگاه تیپ ۳ که تازه دومین ورودی پزشکیشو گرفته بجای تیپ یک اَبَر قوی بزرگ تو پاچمون کردن🫠
به قول شما، با یه تعداد مهدکودکی هم افتادیم تو یه کلاس که نمیشه عوضشون کرد مگه اینکه از عمد همه درساتو بیفتی سال بعد با ترمپایینات برداری
مراسم و کارگاههای دانشگاه که دیگه اَبَر فاجعهس...بازدهی منفی...فقط شواف برای اینکه بگن یکاری داریم میکنیم اون گزارش فعالیتشونو پر کنن🫠🫠هاااا...میگم چند وقته هروقت میرم سرویس یاد کلاس دانش خانواده و نتیجتا ازدواج میفتم...پس دلیلش این بوود
بفرست بفرست
واقعاا کارشون شکایت داره
واقعااا انگار کلاهبرداریه
ما هم هر گروهی برداری حتما مهدکودکی می بینی
افرین دقیقاااااا
فقط میان میگن ما خوبیم و قربون صدقه رئیس و معاون دانشگاه میرن تموم میشه میره
افرین دقیقااا
اجازه بده که هموگلوبین رو بدمSuccinate
میدونی رئیس قبلی دانشگاه اومده گفته دانشجوی پزشکی میگیریم، تا علوم پایه هستن بعد برمیگردونیم مشهد
حالا چیشده، رئیس عوض شده و جدیده گفته به من چه...من که همچین حرفی نزدم...قضیه برگشت به مشهد هم کنسله🫠واقعا بعضیا یه رفتارایی از خودشون نشون میدن که آدم یه لحظه شک میکنه به اینکه اینا چجوری تو این سن تونستن بیان دانشگاه..🫠🫠
دقیقااا تجلیل از رئیس و معاونتاش و ...
وای نه هموگلوبین🫠🫠🫠