هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
Aqua ناح عاح
-
Comrade دقیقا.
-
Akito در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
انقدر درگیری های ذهنیم زیاد شده که مدام باید برم پیاده روی
تقریبا داره به یه جور اعتیاد تبدیل میشه
شایدم چون هوای شیراز انقدر خوبست که دلم میخواد بزنم بیرون... نه بخاطر درگیری ذهنینوچ
اینبار پیاده روی کمکی نکرد
باید یه مسیر جدید رو امتحان کنم -
سلام
.
کسی میتونه بهم توی مبحث ماتریس کمک کنه اگه تاپیک بزنم؟
@فارغ-التحصیلان-آلاء -
چرا اول شب خوابیدم؟
-
دلم میخواد بشینم گریه کنم
من جزوه اینارو ندارم
چجوری بنویسم
اونم از امتحان یکشنبه که اینقد سخته -
سلام
.
کسی میتونه بهم توی مبحث ماتریس کمک کنه اگه تاپیک بزنم؟
@فارغ-التحصیلان-آلاء -
Aqua نوچ
-
@mr-vinyzo منظورم اون نبود
-
شد شد، نشد میرم بغل مامانم.
-
-
شدیدا وقت کمه
-
خدایا خودت با برکتش کن
-
رفته بودم پیاده روی
برگشتم سوار اتوبوس شدم
یهو سه تا از هم اتاقی هام دیدم که تازه از جشن اومده بودن و نفری یه بسته هدیه دستشون بود
یکیشون گفت جشن رفتی؟ گفتم نه
و یه بسته هدیه که اضافه برداشته بود(دزدیده بود) رو داد بهم گفت خو اینم قسمت تو
و داخلش نگاه کردم و دیدم یه فال حافظ داره
و حقیقتا رندوم ترین فالی بود که تاحالا دریافت کردم
-
رفته بودم پیاده روی
برگشتم سوار اتوبوس شدم
یهو سه تا از هم اتاقی هام دیدم که تازه از جشن اومده بودن و نفری یه بسته هدیه دستشون بود
یکیشون گفت جشن رفتی؟ گفتم نه
و یه بسته هدیه که اضافه برداشته بود(دزدیده بود) رو داد بهم گفت خو اینم قسمت تو
و داخلش نگاه کردم و دیدم یه فال حافظ داره
و حقیقتا رندوم ترین فالی بود که تاحالا دریافت کردم