هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۳، ۱۸:۰۰ آخرین ویرایش توسط Ramos9248 انجام شده
واسه آشتی با تو از راه دراز اومدم
اومدم خیمهی عشقمو کنارت زدم
میزنم هوار هوار به اهل بندر میگم
که میخوام دل به دل عاشق شیدات بدم -
Anzw 18 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
من
آنتیبیوتیک
شانس آوردم که استاد نخواست کامل بگه
وگرنه به جای یگی دو فصل
یه کتاب به امتحان فارما اضافه میشد -
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۳، ۱۸:۰۰ آخرین ویرایش توسط انجام شده
officer k در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Succinate
کثافتناقااااا
Blue28 من دو تا از امتحانام یه ساعت و روزه
چه خاکی بریزم سرم -
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۳، ۱۸:۰۱ آخرین ویرایش توسط انجام شده
هله دان دان دان هله یه دان برات میخونم
از نخل های سبز آبادان برات میخونم
از دریای آبی و قلمرون های عاشق
از جنوبی های مهربان برات میخونم -
Blue28 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
من
بیوشیمی
Succinate در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
من
بیوشیمی بالینی
@mr-vinyzo در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
منحسابان
@AmirBarsam در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
این پستت مث یه رشته توییت شد (آره یه لحظه تعداد منشنارو دیدم هنگ کردم
)
منهندزفری
@jahad-20 در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
من
بیمارستان
پایدار باشین بچه ها
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۳، ۱۸:۰۲ آخرین ویرایش توسط انجام شده
میخونم برات دونه به دونه
شعرای خلیجی از دل و جون
از مهتاب زیبایی که هر شب
پر وا میکنه تو شط کارون -
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۳، ۱۸:۰۳ آخرین ویرایش توسط انجام شده
قصه میگم از صفای ساحل
از جاشوها و مهر و وفاشون
از هوای دل نواز بندر
از نسیم هر صبح خروس خون -
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۳، ۱۸:۰۵ آخرین ویرایش توسط انجام شده
من میخوام کبوتر دل تو رو اسیر کنم
این دل تشنه رو از چشمه ی عشقت سیر کنم
بزنم به موج دریای خیال عشق تو
باقی عمرمو عاشقونه با تو پیر کنم
باقی عمرمو عاشقونه با تو پیر کنم -
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۳، ۱۸:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
خدایا شکرت=)))
-
نوشتهشده در ۲ دی ۱۴۰۳، ۱۸:۰۸ آخرین ویرایش توسط انجام شده
بنزما اگه امسال از فوتبال خداحافظی کنه به عنوان سفیر کارشون تو باشگاه رئال مادرید ادامه میده
KB9 🤍 -
Succinate وای
-
officer k در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Succinate
کثافتناقااااا
Blue28 من دو تا از امتحانام یه ساعت و روزه
چه خاکی بریزم سرمSuccinate پشماممم
-
این پسره تو کلاس اولا باهاش حرف میزدی دست و پاش میلرزید هول میکرد آدم حس گناه بهش دست میداد الان رد میشه میگه سلام چطوری
حالا درسته ۷ ۸ سال بزرگتری ولی خب