هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
@mr-vinyzo
حرکت قشنگی نبود به نظرم...
خیلی ام خسته بودم خوابیدم
الان ناهار خوردم
نمیدونم آخرش کی گرفتش...زهرا بنده خدا 2 البته که منظورم در صورت تکرار مداوم بود
-
زهرا بنده خدا 2 البته که منظورم در صورت تکرار مداوم بود
@mr-vinyzo
آزه در اون صورت میشه...

-
officer k در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Maaah
اشتباه که انتخاب واحد نکردی
مشکلی پیش نمیادنه اشتباه نکردم، ۱۹ واحد ورداشتم میخواستم ۲۱ بردارم
️ -
من كجا، باران كجا و راه بى پايان كجا
آه اين دل دل زدن تا منزل جانان كجاهرچه کویت دورتر دل تنگ تر مشتاق تر
در طریق عشقبازان مشکل آسان کجا#پوریا_سوری
-
خدا هر لحظه در حال کامل کردنِ ماست، چه از درون و چه از بیرون. هر کدام ما اثر هنریِ ناتمامی است. هر حادثهای که تجربه میکنیم، هر مخاطرهای که پشت سر میگذاریم، برای رفع نواقصمان طرحریزی شده است. پروردگار به کمبودهایمان جداگانه میپردازد، زیرا اثری که انسان نام دارد در پی کمال است.
-
کامل تو شوک فرو رفتم:))))))))))))))))))))))))))))))))
-
وای من الان نمی دونم باید چی کار کنم...
الان وقتی مناسبی نیست بهش زنگ بزنم
ولی نمی دونم چی کار کنم -
officer k در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Maaah
اشتباه که انتخاب واحد نکردی
مشکلی پیش نمیادنه اشتباه نکردم، ۱۹ واحد ورداشتم میخواستم ۲۱ بردارم
️Maaah
۱۹ هم اوکیه بابا
اتفاقی نمیوفته نگران نباش=) -
@آقای-همساده امیدوارم که حالتون خوب باشه
-
دلم گرفته
برم یه زنگ بزنم خونه
️ -
بچه ها اگه براتون مقدور بود خیلی لطف می کنید امشب برای آرامش عزیزی نماز لیله الدفن بخونید

(به اسم شهریار فرزند میرزا علی) -
officer k در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Maaah
۱۹ هم اوکیه بابا
اتفاقی نمیوفته نگران نباش=)نه آخه یه چیزی شده، مدیرگروه گفته حتمن انس با قرآن بردارین موقع تکمیلی یا حدف و اضافه میخوام مشکلی واسه اون پیش نیاد
-
officer k در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
Maaah
۱۹ هم اوکیه بابا
اتفاقی نمیوفته نگران نباش=)نه آخه یه چیزی شده، مدیرگروه گفته حتمن انس با قرآن بردارین موقع تکمیلی یا حدف و اضافه میخوام مشکلی واسه اون پیش نیاد
Maaah
ازش بپرس
ببین اگه مشکلی هست بری خود آموزش برات درستش کنن -
47دقیقه با مامانم حرف زدم
ولی چون خودش بحث رو نکشید وسط
منم روم نشد بگم
️
-
امتحان هماتو که داشتیم
گفتم
رفتم مثلا به پسرا تقلب برسونم
(خودم تقلب نمیگیریم
️)
یه سوال رو شک داشتم
و زل زده بودم به همون
گاهی به استاد
گاهی به سقف
🥴
️
استاد برگهی پسرا و دور و بریامو که گرفت
آخر بار اومد بالا سرم
استاد:خانم فلانی، چیکار میکنید؟
من: سکوت...
بعد خودشون برگهمو برداشتن
یه نگاه به سوالام کردن
برگهرو گذاشتن
و با دست گزینه رو نشونم دادن و رفتن
پرام ریخت
-
این استادمون و استاد بیوشیمیمون خیلی باهام خوبن...
ولی ایشون که جواب رو بهم گفتن
عداب وجدان گرفتم
شرمنده شدم
و خجالت کشیدم
و نمیدونم یه حس سمی بود
و امروز که دیدمشون در رفتم

-
مامانم گفت عبا نگیر
خب چی بپوشم
️ -
کاش گفته بودم نه...
کاش...
کاش.. -
Ainoor
سلام
تولدتون مبارک



شعردانه


