|
️
شعردانه
هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
طرف راس راس به من لبخند میزد میگفت عهههههه با 9.8 میکرب افتادی؟!
منکه یک صدمم اضافه نمیکنمترم بعد میبینمت
منکه انقد فشار خورده بودم با اینکه آزمایشگاهشو خونده بودم تمامشو از رو موبایل براش نوشتم
و جالب تر اینکه اصلا اون برگها رو صحیح نکرده بود بر اساس تئوری یه چیزی برا خودش گذاشته بود
چه ترم سمی بود اون ترم
️
#تودلی
منکه گفتم یه روزی یه جایی پس میدی کاری که با من کردیو
یه روز همونطور جلوت لبخند میزنمقوی باش مثل یک لبخند،پر از بغض🙂
-
مِهردُخت اشک شوق به کنار
همین که بتونم ناراحتیامو بروز بدم و انقدر عزیزم تو خودم بسه برام -
طرف راس راس به من لبخند میزد میگفت عهههههه با 9.8 میکرب افتادی؟!
منکه یک صدمم اضافه نمیکنمترم بعد میبینمت
منکه انقد فشار خورده بودم با اینکه آزمایشگاهشو خونده بودم تمامشو از رو موبایل براش نوشتمو جالب تر اینکه اصلا اون برگها رو صحیح نکرده بود بر اساس تئوری یه چیزی برا خودش گذاشته بود
چه ترم سمی بود اون ترم️
#تودلی
منکه گفتم یه روزی یه جایی پس میدی کاری که با من کردیویه روز همونطور جلوت لبخند میزنمپیروز
رفیق دوران بچگیم رشته‌ش ریاضی بود
هر سه سال حسابان افتاد چون اصلا برا خوندن ریاضی نرفته بود، میخواست کنکور هنر بده
مدیر مدرسه بزرگسالان که رفته بود توش ثبت نام کنه همون معلم خیابانی بود که سه سال انداخته بودش
سر ثبت نام بهش گفته بود تو که نمیتونی این درس رو پاس کنی ولی خب من حالا لطف میکنم ثبت نامت میکنم
میگفت بعد که نتایج انتخاب رشته اومده بود رفته بود مدرسه برا گرفتن مدارکش همون معلمه پرسیده بود که چیکار کردی اینا و اینم با یه غرور خاصی بهش گفته بود که رشته سینما تهران قبول شده
.
ببخشید رو تودلیتون ریپ زدم -
طرف راس راس به من لبخند میزد میگفت عهههههه با 9.8 میکرب افتادی؟!
منکه یک صدمم اضافه نمیکنمترم بعد میبینمت
منکه انقد فشار خورده بودم با اینکه آزمایشگاهشو خونده بودم تمامشو از رو موبایل براش نوشتمو جالب تر اینکه اصلا اون برگها رو صحیح نکرده بود بر اساس تئوری یه چیزی برا خودش گذاشته بود
چه ترم سمی بود اون ترم️
#تودلی
منکه گفتم یه روزی یه جایی پس میدی کاری که با من کردیویه روز همونطور جلوت لبخند میزنم
