هرچی تودلته بریز بیرون۶

[joy]

mahoor
آنک بی‌باده کند جان مرا مست کجاست
و آنک بیرون کند از جان و دلم دست کجاست

[انتزاع]

joy تو ای دالان اسرارم
ز قلب تو خبر دارم
بیاو گفت و گویی کن
که رازی مختصر دارم

[mahoor]

joy تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این,چه نگاه کردن,است

[mahoor]

@soheil95s95 مرو راهی که,پایت راببندند
مکن کاری که,هشیاران بخندند

[انتزاع]

mahoor دل مرنجان كه زِ هر دل به خدا راهي هست!
هر كه را هيچ به كف نيست به دل آهي هست

[mahoor]

@soheil95s95 تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

[انتزاع]

mahoor در مشاعره... گفته است:

@soheil95s95 تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

تو را من چشم در راهم . شبا هنگام که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی.
تو را من جشم در راهم...

[mahoor]

@soheil95s95 مزن بر س نا,توان دست,زور
که,روز ی درافتی به پایش چو مور

[انتزاع]

عاقا من دیگه نمیتونم اینم باشه حسن ختام ؛

آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
درِ این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت

خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنه‌ای بر در این خانه‌ی تنها زد و رفت

[sheydadb37]

تا کی می صبوح و شکر خواب بامداد

هشیار گرد که گذشت اختیار عمر

[_Mohammad_reza_]

sheydadb37
رو مسخرگی پیشه کن و مطربی اموز...
صد سال اگر درس بخوانی همه هیچ است...!

[negarin]

@phenomenon
تنگ شد از غم دل جای به من

یک دل و این همه غم وای به من

فروغی بسطامی

[mahoor]

negarin نار خندان باغ را خندان کند
صحبت مردانت از مردان کند

[negarin]

mahoor
در این بازار اگر سودی ست با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی

[mahoor]

negarin یارب مکن از لطف پریشان مارا
هر چند که هست جرم و عصیان مارا

[negarin]

mahoor

ای جسم سیاه مومیایی
کو آن همه عجب و خودنمایی

پروین اعتصامی

[mahoor]

negarin یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور

[negarin]

mahoor

راز درون پرده ز رندان مست پرس
کاین حال نیست زاهد عالی مقام را

حضرت حافظ

[mahoor]

negarin ای آنکه طبیب دردهای مایی
این درد ز حد رفت،چه می فرمایی؟؟؟

[negarin]

mahoor

یارب به کمند عشق پا بستم کن
از دامن غیر خودتهی دستم کن