هرچی تودلته بریز بیرون۶
-
حالا یک اعتماد به نفسی داشت مسول اموزشگاهشون
به مادرم میگه هروقت اینارو تو خیابون میبینم میخوام انقدر بزنمشون هرچی عقده و عصبانیتم از بقیه دارم سر اینا خالی کنم
دو ملیون و پونصد ناقابل اونجا حروم شد آی من حرص خوردم -
یعنی خدایا اینا دیگه کی ان اینا دیگه چه موجوداتی ان
فقط میدونم آدم نیستن
این پشتیبان قلمچی رو اعصابمه
هربار میرم میام مثل سوهان روحه
پیشرفت میکنم زنگ میزنه میگه افرین با این تراز فلان رشته میاری
پسرفت میکنم زنگ میزنه میگه با این تراز نمیاری
من بلاکش کردم
رفتم پاسخنامه بگیرم بهم میگه جواب که نمیدی زنگم میزنم
تو جمع قشنگ ترور شخصیتیم کرد
رگبار بست دیگه
از دفتر اومدم بیرون گفتم
من حال تو یکیو میگیرم حالا ببین
یه جوری میگیرم -
______ در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
جواب حرفتونو میده؟
پدرشو در آوردم دیگه سه ساعت میشینم حرف میزنم که منظورمو بفهمه
-
______ در هرچی تودلته بریز بیرون۶ گفته است:
در جواب احمق چیزی میگه؟
میگه ببخشید که اذیتت کردم و منظورتو نفهمیدم و من دوباره بهش میگم احمق چون بازم نمیفهمه
-
عیب نداره بچه جون می گذره
سختی ها زیادی تحمل کردی اینم روش